به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، سردار آیتالله گودرزی از پایهگذاران کمیته انقلاب اسلامی و اولین فرمانده آن درگذشت. او در دوران نهضت اسلامی در زمره مبارزین بود و در مسجد جلیلی تهران، تحت هدایت آیتالله مهدویکنی، با رژیم شاهنشاهی مبارزه میکرد. سردار گودرزی همچنین با تشکیل نیروی انتظامی به عنوان اولین فرمانده انتظامی تهران معرفی شد.
بخشی از خاطرات سردار آیت به مناسبت درگذشت وی را در ادامه میخوانید:
کمیته؛ به مثابه یک نقطه ثقل
سردار آیت گودرزی درباره شروع فعالیتهای آموزشی کمیته میگوید: «بعد از پیروزی انقلاب، تمرکزمان را روی آموزش گذاشتیم. ما سه تا کار را همزمان شروع کردیم: تصفیه، گزینش و آموزش. آموزش را از حدود تیرماه ۵۸ شروع کردیم. هفت هشت نوع آموزش را همزمان شروع کردیم. دورههای عمومیمان دورههای سه روزه بود که در، ولی آباد برگزار میشد، بعد یک هفتهای شد. بعد آموزشها را به پادگان نصر بردیم؛ حدود یک ماه ادامه پیدا کرد تا اواخر سال ۵۹. لذا اولین دورههای آموزشی ما در حقیقت آموزشهای ۴۸ ساعته و ۷۲ ساعته بود... بعد همینجور ادامه پیدا کرد تا دورههای تخصصی شش ماهه، بعد هم دانشکده افسری ایجاد شد».
وی ادامه میدهد: «نیازمندیهای قسمتهای مختلف نظام باعث میشد که نیروها بروند جذب آنجا شوند. سپاه که تشکیل شد، بخش اعظمی از بچههای کمیته را به سپاه دادیم. جهاد سازندگی که تشکیل شد، بخش زیادی از بچههای کمیته به جهاد رفتند. وزارت اطلاعات که درست شد، بخشهای زیادی وزارت اطلاعات رفتند... کمیته در حقیقت یک پایگاه و نقطهی ثقلی بود که آدمهای توانمندش بسیار بسیار زیاد هم بودند؛ نیاز نیروی انسانی کیفی را در سازمانها و تشکیلات جدید پُر میکردند... برای تشکیل دستگاههای مختلف نیاز به نیرو داشتیم، ناگزیر بودیم خدمت آیتالله مهدویکنی بیاییم و بگوییم: آقا، اگر شما اجازه دهید، این نیروها آزاد شوند و بروند سپاه را راهاندازی کنند یا دادستانی را راهاندازی کنند... کمیته مرکزی بود که تجمع انسانهای بسیار کیفی به تعداد بسیار زیاد در آن بود... حضرت امام (ره) فرمودند: کمیته مادر نهادهای انقلاب است».
تقابل با منافقین
یکی از کارویژههای کمیته، مقابله با تحرکات سازمان مجاهدین خلق بود. منافقین در تهران و دیگر شهرها، بنای ناامنی گذاشته بودند. کمیته در خاموش کردن آتش ناامنیهای منافقین نقش بارزی داشت. به تعبیر سردار گودرزی: «همین خلقها و جمعیتها و حزبها که راه افتادند، اگر کمیته نبود اینها به جای باریکی میرسید؛ بسیاری از اینها را کمیته در نطفه خفه میکند.»
کمیته نقش مهمی در شناسایی خانههای تیمی منافقین داشت. وی در این باره میگوید: «تقابل سازمان مجاهدین با انقلاب اسلامی به جایی رسید که منجر به برخوردهای فرهنگی و بعد فیزیکی و بعد هم مسلحانه شد که با قضیه طرح مالک و مستأجر پروندهشان بسته شد. من در اینجا فقط به نکتهای اشاره میکنم و آن اینکه همه این مجموعه تا پایانش از برکاتی بود که خدا در کمیته قرار داد. دیگران هم نقش داشتند، امّا نقش اصلی را در شناسایی و برخورد خانههای تیمی کمیته بر عهده داشت».
وی ادامه میدهد: «وقتی شهید هاشمی [نژاد]به شهادت رسید، به ما از کرمانشاه مأموریت دادند که به مشهد بروید. آنجا برای کشف خانههای تیمی رفتیم. حدوداً ۱۱۰ خانه تیمی در آنجا کشف شد. یکی این بود که دو بچه پانزده ساله را از فاز سیاسی آموزش داده بودند به روزنامه مجاهد فروختن جلوی دانشگاه. حزب جمهوری که تشکیل شد به اینها گفتند شما به سوی کوی حزب جمهوری بروید و در آنجا روزنامه حزب جمهوری بفروشید. اینها را آموزش دادند و آورده بودند در خانه تیمی... بعد از مدتی میگویند حالا قرار است که ما عملیاتی انجام دهیم. هر کس هم این عملیات را خوب انجام دهد، جایش در بهشت است».
نقش کمیته در خنثیسازی کودتای نقاب
آیت گودرزی در بخش دیگری از خاطراتش با اشاره به نقش کمیته در خنثی شدن کودتای نقاب (نوژه) میگوید: «در کودتای نوژه عنایت خدا هم به بچههای کمیته کارساز بود. همانطور که امام (ره) فرمودند: سگی مأمور بود بچهها را راهنمایی کند. این سگ آنقدر به اینها سختگیری کرد تا بچهها به داخل زیرزمین رفتند و دیدند آنجا پر از اسلحه است و همانجا درگیر شدند. یکی از بچهها شهید شد. یکی هم مجروح شد. وقتی نیروی کمکی فرستادیم و رفتند آنها را گرفتند؛ فهمیدیم یکی از مراکز اصلی برنامهریزی کودتای نوژه همین خانه است. آنها را که گرفتیم، همدیگر را لو دادند و اصل کودتا از حیز انتفاع افتاد... البته مسئله اطلاعاتیاش هم از حدود پنج، شش ماه قبلش بود که عدهای از بچههای کمیته در قالب عناصر کودتا، وارد شبکه کودتا شدند که حتی با دستگیر شدهها دستگیر شدند و اگر ما اقدام نکرده بودیم، شاید مورد محاکمه قرار میگرفتند».
نقش کمیته در تامین امنیت عمومی در سالهای اول انقلاب
سردار آیت گودرزی با اشاره به فضای کشور در اوایل انقلاب میگوید: «وظایف و کارکرد کمیته تأمین امنیت عمومی، رسیدگی به امور انتظامی، رسیدگی به امور روزمره، راهاندازی مراکز تجاری و تولیدی، سامان دادن به مسائل شهری مانند ترافیک، پیشگیری از برخوردها و تصفیه حسابهای شخصی، پیشگیری از افراطگریها و خودرأییها و در حقیقت دادن نوعی اطمینان و اعتماد و آرامش به مردم بود. یکی از چیزهایی که خیلی نمود پیدا کرد، تصفیهحسابهای شخصی، بود که اگر کمیته در این محلات نبود، مثل بعضی جاهای دیگر که ما سابقهاش را داریم، دچار مشکلات عدیدهای میشد... من شهادت میدهم که در شرایطی که دیگران احساس میکردند بدترین شرایط امنیتی ایران است و در اوج بحرانها، در حقیقت ما امنترین شرایط را داشتیم، نسبت به نوامیس و حقوق و اموال مردم، در آن شرایطی که هیچ چیز سر جای خودش نبود».
فعالیتهای فرهنگی کمیتههای انقلاب اسلامی
سردار آیت گودرزی با اشاره به فعالیتهای فرهنگی کمیتههای انقلاب اسلامی میگوید: «شاید اولین کار فرهنگی را در مملکت کمیته شروع کرد. تمام کمیتهها موظف شدند کار فرهنگی کنند. هر کس در حد بضاعت خودش کار میکرد. بالاترین بُعد فرهنگی کمیته را روحانیت به عنوان محرک اصلی، مبلغ اصلی و عامل اصلی برعهده داشت. ضمن اینکه نیروهای کمیته، وجودشان، هستیشان، ظاهرشان بُعد فرهنگی و آموزشی داشت».
نقش کمیته در ایام دفاع مقدس
سردار آیت گودرزی درباره مجاهدتهای کمیته در ایام دفاع مقدس میگوید: «وظیفهی ما حفظ شهر بود، ما نباید میگذاشتیم عقبهی جبهه نا امن شود؛ ضمن اینکه دشمن داخلی هم به نام نفاق داشتیم که روزی هفت هشت ترور میکرد. این بود که ما نمیتوانستیم سنگر را خالی کنیم. البته آنهایی که آن زمان بودند، میفهمند یعنی چه. خیلیها نمیفهمند، نمیفهمند روزی هشت تا ده تا ترور، روزی هفده تا شهید یعنی چه؟
نمیفهمند که اینجا بمب میانداختند، جای دیگر ترور میکردند، یعنی چه؟ یک نفر از مسئولان نمیتوانست به راحتی تردد بکند... لذا ایجاد آن فضای امن برای ادامه کار سیستم حکومتی به عهده کمیته بود. وظیفه سپاه در جبهه بود و وظیفه کمیته در شهر. حالا اگر الان بگویند آقا اینها جبهه نیامدند، از کملطفی است...، امّا با این حال باز ما میآمدیم از حضرت آیتالله مهدوی اجازه میگرفتیم که با یک شرایط خاصی بچهها را به جبهه بفرستیم. این بود که ما مکرر بچهها را در قالب تیمها و تیپهای مختلف به جبهه میفرستادیم.
یادم میآید که همان ابتدای جنگ بود که بنا به درخواست حضرت آیتالله خامنهای که آن موقع نماینده امام (ره) در ستاد مشترک ارتش در امور جبهه بودند، ما یک اعزام هشت هزار نفری داشتیم که تحت عنوان «اعزام بزرگ» مطرح بود. ایشان شبی تلفنی با حجتالاسلام آقا باقریکنی [قائممقام کمیته]صحبت کرده بودند که ما در خرمشهر گیر کردهایم، نیرو برای ما بفرستید که ما فردا صبحش هشت هزار نیرو به جبهه فرستادیم که خود مقام معظم رهبری در یکی از مصاحبههایشان اشاره کردند. این غیر از مواردی بود که مثلاً بچهها را در قالب تیمهای کوچک میفرستادیم که بعدها هم تشکیل تیپ شد و در نهایت لشکر شد؛ بعد هم سیستمی پیدا کرد که بچهها در آن قالب به جبهه میرفتند».
منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی
انتهای پیام/ 161