نشانی دشمن از یک شهید

سعید برای اینکه بتواند به جبهه برود با مادرم بسیار صحبت کرد. او می‌گفت من زمانی که ۸۰ ساله بشوم این توان و این چهره را نخواهم داشت.
کد خبر: ۵۵۱۸۶۶
تاریخ انتشار: ۰۲ آبان ۱۴۰۱ - ۱۰:۴۶ - 24October 2022

نشانی دشمن از یک شهید

به گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، «فرشته محمدصادق» خواهر شهید «سعید محمدصادق» در گفت‌وگویی بر سر مزار برادر شهیدش، اظهار داشت: همرزمان سعید آن محل را خاکبرداری کرده و چند پیکر شهید از آنجا بیرون آورده بودند. صورت سعید کاملا متلاشی شده بود، اما جسمش سالم بود. پیکر سعید ۱۳۶۵/۳/۶ در بهشت زهرا خاکسپاری شد. سعید برای اینکه بتواند به جبهه برود با مادرم بسیار صحبت کرد. او می‌گفت من زمانی که ۸۰ ساله بشوم این توان و این چهره را نخواهم داشت و اکنون که کشور به رزمنده نیاز دارد باید به جبهه بروم. در نامه‌هایی که از منطقه برای ما ارسال می‌کرد همیشه توصیه داشت که مراقب مامان باشیم.

سعید اخلاق جوانمردانه خاصی داشت. مثلا یادم می‌آید یکبار که از بازار به خانه می‌آمد، دیده بود که یک نوجوان سیگار می‌فروشد. او آن کودک را شب عید به خانه آورد و از مادر پرسید که چه داریم؟ هرچه که برای عید داشتیم از ماهی، آجیل و شیرینی داخل یک پلاستیک ریخت و به آن نوجوان سیگار فروش داد. مقداری هم پول به آن بچه داد و گفت که از این به بعد فقط آدامس بفروشد و سمت فروش سیگار نرود.

برادرم بیست و چهارم مرداد ماه ۱۳۴۴ در شهرری به دنیا آمد. رفتار سعید از همان کودکی خاص بود و بیشتر اهالی محله او را دوست داشتند، چون بسیار به دیگران محبت می‌کرد. وقتی جنگ آغاز شد دانش‌آموز بود. چندین مرتبه به جبهه غرب کشور رفته بود و در آخر به عنوان فرمانده گروه غواصی «گردان زینب «از «لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع)» در فکه حاضر شد.

یک یا دو روز پیش از آغاز عملیات، سعید دو تن از همرزمان و بچه‌های محل را که تک فرزند بودند به مرخصی فرستاده بود. دوستانش وقتی از اهواز به تهران رسیدند متوجه شدند که او شهید شده است. آن‌ها بلافاصله به جبهه بازگشتند. هنوز چهلم سعید نرسیده بود که خبر دادند آن دو دوست سعید هم به شهادت رسیدند. مادران آن دو شهید راضی به حضور فرزندان‌شان در جبهه نبودند. اما آن‌ها به مادران‌شان گفته بودند که ببینید مادر سعید چگونه تحمل کرده است. مادرم به سایر مادران شهدا می‌گفت که صبر کنید خود بچه‌ها انتخاب کرده‌اند به جبهه بروند و از کشور دفاع کنند.

پیکر سعید حدود ۱۷ روز در منطقه باقی مانده بود. پسر خاله مادرم که همراه سعید بود از محل شهادتش خبر داشت که با آرام شدن منطقه عملیات برای بازگرداندن پیکر‌ها رفته و دیده بودند نیرو‌های عراقی محل شهادت و دفن پیکر سعید را با پوکه‌های گلوله روی خاک نشانه‌گذاری کرده‌اند.

منبع: ایسنا

انتهای پیام/ ۹۱۱

نظر شما
پربیننده ها