به گزارش خبرنگار دفاعپرس از ساری، دفاع مقدس گنجینهای ماندگار از حضور عارفانه انسانهای برگزیده خداست که شهادتطلبی، ایثارگری، گذشت، شجاعت، رشادت، مردانگی و جوانمردی را میتوان از جمله خصوصیات بارز شخصیتی و اخلاقیشان نام برد.
همانان که جان برکف برای دفاع از دین و ناموس، ارزشها و آرمانهای این نظام دل به جاده زدند و در کربلای ایران حماسههای بیبدیل خلق کردند و بر دشمن بعثی پیروز شدند. شهیدانی که هر کدامشان نمونه و الگوی ایستادگی و مقاومت هستند.
«فتحالله شاکری جویباری» یکی از ۱۰ هزار و ۴۰۰ شهید استان مازندران و اهل شهرستان «جویبار» است که در ادامه زندگینامه و فرازی از وصیتنامه این شهید را از نظر میگذرانیم.
زندگینامه شهید
فتحالله شاکری جویباری در سیزدهم مرداد ۱۳۴۰ متولد شد، به گفته مادر و برادرانش، او به درس خواندن، مطالعه و حفظ قرآن، اهمیت زیادی میداد و سعی میکرد در اوقات فراغت، قرآن را با ترجمه و تفسیر بخواند و آن را حفظ کند. مطالعه کتابهای شهید مطهری و نهج البلاغه از علایق همیشگی او بود.
مادر فتحالله میگوید: «فتحالله از دوره جوانی، هر دوشنبه و چهارشنبه روزه میگرفت و سعی میکرد در نمازجمعه و جماعات شرکت کند. نمازش قضا نمیشد و به برادران و خواهران کوچکتر از خود، نماز و قرآن میآموخت.»
فتحالله زمانی که در بابل تحصیل میکرد، در سخنرانیهای آیتالله روحانی شرکت میکرد و از همانجا با افکار و اندیشههای امام آشنا شد و فعالیتهای انقلابیاش را آغاز کرد و اعلامیههای امام را در بابل، جویبار، و بعدها در ساری توزیع میکرد.
او پس از پیروزی انقلاب و تشکیل سپاه، به عضویت رسمی سپاه درآمد و به فعالیتهایش در بسیج شدت بخشید و سعی کرد با اخلاق، رفتار و سخنانش، منافقان را به راه راست هدایت کند. اگرچه، با آنها که علیه نظام لجاجت میکردند، برخورد میکرد.
با شروع جنگ تحمیلی، اولینبار که در خرداد ۱۳۶۰ به جبهه میرفت، به مادرش گفت: «میخواهیم به زیارت امام حسین (ع) برویم.»
فتحالله به مسئله ولایت فقیه، بسیار مقید و حساس بود و روحانیون متعهد را گرامی میداشت و دفاع از انقلاب و مردم را واجب میدانست و میگفت: «اگر روحانیون دیندار نبودند، این اسلام پابرجا نمیماند و به هدر میرفت. اینها بودند که مردم را هدایت کردند و راه اسلام را نشان دادند و از اسلام پیروی کردند.»
فتحالله که در آبان ۶۰، مسئول بازداشتگاه ۱۷ شهریور قائمشهر شده بود، به ارشاد فریبخوردگان و مزدوران منافق و کوردل پرداخت. او حتی در جنگلهای شمال، به همراه عدهای از دوستان، در جریان سرکوبی منافقین حضور فعال داشت و برای مدتی، سرپرستی پایگاه مقاومت «بهشتیمحله» را نیز، عهدهدار بود. همچنین، فرماندهی گردان رزمی طرح جنگل «برنجستاک»، از دیگر مسئولیتهای فتحالله بود.
فتحالله در مهر ۱۳۶۰ با دختری مومن و متدین ازدواج کرد که ثمره ازدواجش، پسری به نام «توحید» است. بزرگترین آرزویش شهادت بود و همواره به خانواده و دوستانش تاکید میکرد که به خانوادههای شهدا سرکشی کنند و با آنها ارتباط مستمر داشته باشند.
سرانجام، در سال ۶۲ به جبهه اعزام شد و در قسمت اطلاعات عملیات لشکر ۲۵ کربلا، مشغول به خدمت شد. سپس، از جنوب به غرب و منطقه عملیاتی والفجر ۴ اعزام شده بود، که در هنگام شناسائی منطقه، در نزدیکی شهر پنجوین عراق، بر اثر اصابت تیر مستقیم به ناحیه سینه، شهد شیرین شهادت را نوشید و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
فرازی از وصیتنامه شهید
ای امت قهرمان و شهیدپرور که بازوی توانمند امام بهحق هستید و خواهید بود، امروز آنچه امام عزیز میفرماید به عنوان یک تکلیف الهی عمل آن بر فرد فرد مسلمان واجب است و تخلف از آن موجب عذاب خداوندی است. امروز امام میفرماید رفتن به جبهه واجب کفایی است. امروز باید برادران سپاه و بسیج سراسیمه به سوی جبههها بشتابند.
امروز امام عزیز حفظ وحدت را یکی از مهمترین مسائل کشور و رمز موفقیت این انقلاب و ادامه این انقلاب دانستند. چه تکلیف گران از این بر ما، بیاییم اگر بخواهیم وحدت ما نسبت به هم حفظ شود، جمعاً باید وحدتمان را نسبت به خدا حفظ کنیم و از حضرت آدم تا الان هرچه به سر ما آمده، در نبودن وحدت با خدا و فرستادگان و امامان بوده است. ببینید چه بر سر انبیاء آوردند در اثر عدم وحدت مردم با فرستاده خدا. چه بر سر علی (ع) آوردند در اثر نبودن وحدت مردم با امام (ع). چه بر سر دختر پیامبر، یگانه اختر ولایت آوردند. چه بر سر امام حسن (ع) و امام حسین (ع) آوردند. اینها در اثر نبودن وحدت مردم با امامانشان بود.
نکند ما با شکستن وحدت در جرم همه جنایتکاران خدای نکرده شریک بشویم. ببینید چه بر سر امامان ما آوردند. موقعی ما هوشیار میشدیم که دیگر کار از کار گذشته، امّا ما مطمئن هستیم که شما هرگز با هم اختلاف نخواهید داشت إنشاءالله و هرگز کوتاهی در امر امام نمیکنید. به امید اینکه حکومت الله در جهان استقرار پیدا کند. دست تمام ظالمان به دست پرتوان شما که دست خدا بالای آن است، از بیخ و بن قطع شود.
انتهای پیام/