وصیت‌نامه شهید «حسین‌قلی شفائی»:

کسانی که به این انقلاب توجهی نمی‌کنند رسوا خواهند شد

در فرازی از وصیت‌نامه شهید «حسین‌قلی شفائی» آمده است: کسانی که به این انقلاب توجهی نمی‌کنند و می‌خواهند خودشان را با دوستانشان حفظ کنند در آینده رسوا خواهند شد.
کد خبر: ۵۵۵۵۱۰
تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۴۰۱ - ۱۲:۱۰ - 12November 2022

کسانی که به این انقلاب توجهی نمی‌کنند رسوا خواهند شدبه گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از ساری، دفاع مقدس گنجینه‌ای ماندگار از حضور عارفانه انسان‌های برگزیده خداست که شهادت‌طلبی، ایثارگری، گذشت، شجاعت، رشادت، مردانگی و جوانمردی را می‌توان از جمله خصوصیات بارز شخصیتی و اخلاقی‌شان نام برد.

همانان که جان برکف برای دفاع از دین و ناموس، ارزش‌ها و آرمان‌های این نظام دل به جاده زدند و در کربلای ایران حماسه‌های بی‌بدیل خلق کردند و بر دشمن بعثی پیروز شدند. شهیدانی که هر کدام‌شان نمونه و الگوی ایستادگی و مقاومت هستند.

«حسین‌قلی شفائی» یکی از ۱۰ هزار و ۴۰۰ شهید استان مازندران و اهل شهرستان «بهشهر» است که در ادامه زندگی‌نامه و فرازی از وصیت‌نامه این شهید را از نظر می‌گذرانیم.

زندگی‌نامه شهید

«حسین‌قلی شفایی» در سال ۱۳۴۱ در روستای متکازین در خانواده مذهبی و روحانی چشم به جهان گشود و در کودکی جهت فرا گرفتن قرآن روانه مکتب‌خانه شد. سپس به بهشهر مهاجرت کرد و دوران تحصیل ابتدایی را در مدرسه کمال‌الملک (قاضی طباطبایی) گذراند و بعلت عدم بعضی از امکانات درس خود را رها کرده و در کارگاه نجاری به شاگردی مشغول شد.

پس از مدت‌ها به شغل شریف کارگری روزانه رو آورد و تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) در مشاغل آزاد مشغول به کار بود. شهید شفایی از نظر حسن خلق دارای ویژگی‌های خاصی بود. با شروع انقلاب اسلامی همواره در صحنه‌های انقلاب حضور مستمر داشته و در مراسمات، تظاهرات و تشییع پیکر پاک شهدا و نماز جمعه و جماعات حضور می‌یافت.

با شروع جنگ تحمیلی به عضویت بسیج درآمد و برای گذراندن دوره آموزش نظامی به چالوس اعزام شد. پس از گذراندن دوره آموزش نظامی به جبهه‌های حق علیه باطل شتافت. وی یکبار به شهر و دیار خود بازگشت و مجدداً در تاریخ ۱۳۶۱/۸/۱۵ به سوی جبهه‌ها شتافت.

این شهید بزرگوار دنیای فانی را برای یک مومن زندان می‌پنداشت و همیشه جهت طول عمر امام دعا می‌کرد. شهید شفایی آرزوی بازگشایی راه کربلا و عتبات عالیات را داشت، چنانکه از سفارشات شهید می‌باشد که خطاب به برادر روحانی خود گفته است: «امیدوارم تا دشمنان و صدام و صدامیان را از بین ببرم و حوزه علمیه نجف اشرف را امنیت بخشیده تا شما قادر به تحصیل در آن مکان مقدس باشید.»

قبل از اینکه شهید وارد صحنه سیاسی و مبارزات گردد تحول عجیبی در وی پدیدار گشت به گونه‌ای که ساعت‌ها در اتاق به اقامه نماز و تلاوت قرآن می‌پرداخت و از خداوند طلب شهادت می‌کرد.

او چنان آگاهانه می‌اندیشید که حتی در شب قبل از شهادتش به همرزمان خود می‌گوید: «امشب شب عاشورای من است و باید خندان و سرافراز باشم، چون فردا به ملاقات حسین فاطمه خواهم شتافت.» همچنین اضافه کرد: «امشب خداوند به همسرم فرزندی عنایت خواهد کرد» و همان شب نیز خداوند فرزندی را به این شهید عنایت کرد.

سرانجام در روز جمعه ۱۳۶۱/۸/۲۱مصادف با ۲۵ محرم ۱۴۰۳ و شهادت امام زین‌العابدین (ع) در گیلانغرب (جبهه غرب کشور) در سن ۲۰ سالگی و در کسوت جهادگر به درجه رفیع شهادت نائل گشت و پس از انتقال به بهشهر به همراه پیکر پاک پسرخاله شهیدش شهید سید عابدین حسینی، تشییع و در بهشت فاطمه به خاک سپرده شد.

شهید سید عابدین حسینی در روز سه شنبه ۱۳۶۱/۸/۱۸ مصادف با ۲۲ محرم ۱۴۰۳ در منطقه دهلران (عین‌خوش) به درجه رفیع شهادت نائل شد. از شهید شفائی یک دختر به یادگار مانده است که امید است ادامه دهنده راه پدر شهیدش باشد.

فرازی از وصیت‌نامه شهید

از همه مسئولین ارگان‌ها و نهاد‌ها و کارکنان انتظار دارم که همه مردم را به یک چشم نگاه کنند و الا خیانت بزرگی به خون شهدا خواهیم کرد، این انقلاب، انقلاب مستضعفین بود و تا آخر هم ان شاءالله آن را به پیروزی خواهند رساند.

کسانی که به این انقلاب توجهی نمی‌کنند و می‌خواهند خودشان را با دوستانشان حفظ کنند در آینده رسوا خواهند شد.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها