به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، شب خاطره حوزه هنری که طبق سنت دیرینه خود پنجشنبه اول هر ماه برگزار میشود، پنجشنبه پنجم آبان با عنوان «رَد خون» روایت مدافعان امنیت؛ میزبان خانوادهها، دوستان و همرزمان شهدای اغتشاشات اخیر استان تهران بود.
خانم آذروند همسر شهید حسین تقیپور که در اغتشاشات روزهای اخیر به شهادت رسید به عنوان اولین راوی شب خاطره حوزه هنری یاد شهید حاج قاسم سلیمانی را زنده کرد و اظهار داشت: ما ملت امام حسینیم ما ملت شهادتیم، این جمله حاج قاسم سلیمانی است که بسیار در زندگی ما تأثیرگذار بوده است.
وی با بیان خاطره ای گفت: حسین آقا همواره شهادت را آرزو میکرد. گواه این قصه دوستش است که برای پیادهروی اربعین میرفت. این دوستش پیش از سفر از شهید پرسید سوغات چه بیاورم که جواب داد همان همیشگی و دوستش جواب میدهد یعنی دعای شهادت؟
آذروند افزود: حسین آقا متولد ۵۸ بودند که در زمان اغتشاشات اخیر هنگامی که یکی از دوستانش در منطقه تهرانپارس با اغتشاشگران درگیر میشود برای کمک میرود و او را نجات میدهد اما خودش بر اثر ضربات شدید به سرش به شهادت میرسد.
پیام داد «حلالم کن»
این همسر شهید ادامه داد: ساعتی پیش از شهادت پیام داد حلالم کن، دیدار به قیامت، تماس گرفتم این چه پیامی است که پاسخ داد آدم است دیگر ممکن است دیگر بر نگردد.
آذروند افزود: زمانی متوجه شدم حسین آقا شهید شده است که پیکرش در میدان انقلاب در حال تشییع بود. رسیدم میدان انقلاب و مراسم که آنجا زیارتش کردم.
به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، شب خاطره حوزه هنری که طبق سنت دیرینه خود پنجشنبه اول هر ماه برگزار میشود، عصر امروز ۵ آبانماه با عنوان «رَد خون» روایت مدافعان امنیت؛ میزبان خانوادهها، دوستان و همرزمان شهدای اغتشاشات اخیر استان تهران بود.
خانم آذروند همسر شهید حسین تقیپور که در اغتشاشات روزهای اخیر به شهادت رسید به عنوان اولین راوی شب خاطره حوزه هنری یاد شهید حاج قاسم سلیمانی را زنده کرد و گفت: ما ملت امام حسینیم ما ملت شهادتیم، این جمله حاج قاسم سلیمانی است که بسیار در زندگی ما تأثیرگذار بوده است.
وی با بیان خاطره ای گفت: حسین آقا همواره شهادت را آرزو میکرد. گواه این قصه دوستش است که برای پیاده روی اربعین میرفت. این دوستش پیش از سفر از شهید پرسید سوغات چه بیاورم که جواب داد همان همیشگی و دوستش جواب میدهد یعنی دعای شهادت؟
آذروند افزود: حسین آقا متولد ۵۸ بودند که در زمان اغتشاشات اخیر هنگامی که یکی از دوستانش در منطقه تهرانپارس با اغتشاشگران درگیر میشود برای کمک میرود و او را نجات میدهد اما خودش بر اثر ضربات شدید به سرش به شهادت میرسد.
پیام داد «حلالم کن»
این همسر شهید ادامه داد: ساعتی پیش از شهادت پیام داد حلالم کن، دیدار به قیامت، تماس گرفتم این چه پیامی است که پاسخ داد آدم است دیگر ممکن است دیگر بر نگردد.
آذروند افزود: زمانی متوجه شدم حسین آقا شهید شده است که پیکرش در میدان انقلاب در حال تشییع بود. رسیدم میدان انقلاب و مراسم که آنجا زیارتش کردم.
آزادی رایگان نیست
رضوانه دباغ فرزند دوم مرضیه حدیدچی معروف به طاهره دباغ با بیان اینکه انقلاب ما انفجار نور بود، در روایت خاطرات خود گفت: هنگامی که ساواک به منزل ما حمله کرد مادرم بخوبی وضعیت را تحت کنترل خود قرار داد و مانع از شناسایی اعلامیهها و مدارک انقلابی اش شد. مادرم که برای گذاشتن کیسه زبالهها جلوی در رفته بود با ساواک روبرو میشود که در این اوضاع با نقشهای به آنها میگوید دخترانم بیحجاب هستند و باید صبر کنید آماده شوند بعد اجازه دارید برای تفتیش وارد شوید. مادرم برای انحراف ذهن ساواک حتی بر سر پسر عمهام که خانه ما بود چادر سر میکند.
وی در ادامه با بیان اینکه پدرم هم خیلی در این راه مادرم را همراهی میکرد حتی گاهی از آن پیشی میگرفت، گفت: باید از حوزه هنری که برای ثبت خاطرات مادرم بسیار تلاش کرد قدردانی کنم چرا که مادرم در اثر شکنجههای ساواک بسیاری از خاطراتش را یاد نمیآورد اما با صبوری آقای محسن کاظمی نویسنده این کتاب اثری ماندگار خلق شد.
دباغ در پایان با تأکید بر اینکه آزادی رایگان نیست، گفت: در یکی از حملههای ساواک به خانه ما مادرم برای حفظ حجاب خود و من از پتویی که در دسترسش بود استفاده کرد. ساواکیها در آن لحظه با تمسخر میگفتند مادر و دختر پتویی و میخندیدند.
آنها میدانند ایران امروز بسیار قدرتمند شده است
سردار کوثری هم که در سابقه خود ۱۶ سال فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص) بوده و همچنین دارای دکتری دفاعی و امنیت ملی است در این برنامه با بیان خاطراتی گفت: نام ابراهیم هادی بسیار شنیده شده است. ما آبان ماه سال ۵۹ با هم آشنا شدیم. همه میدانند که شهید هادی ورزشکار بود. اولین بار به منزلی اطراف مناطق جنگی که در آن حضور داشت رسیدیم صدای ضرب مرشد میآمد. وقتی رسیدیم دیدیم فردی با قابلمه ضرب گرفته و رزمندهها با اسلحه کلاش میل میزنند. تا اینکه ناگهان توپخانه عراقیها حملهای کرد و ورزش تمام شد.
کوثری افزود: سپس شهید هادی کاغذی از جیب بیرون آورد و به یکی از دوستانش داد و گفت حقوق معلمیام را فردا میدهند، من فردا برای مأموریتی میرود، اسامی و آدرسهایی که روی این کاغذ نوشتم را پیدا میکنید و حقوقم را به آنها میدهید چرا که نیازمندند. شهدای ما اینگونه خلق و خویی داشتند.
وی در خاطره دیگری گفت: ایران ما شاهد زحمات نیروهای بسیاری است که باید از آن حفاظت کرد. شهید تهرانی مقدم یکی از این عزیزان است که پای کار ایستاد و ایران را به قدرتی موشکی در دنیا تبدیل کرد.
کوثری ادامه داد: استکبار جهانی همواره در تلاش است تا با ایجاد ناامنی کشور ما را تحت فشار و کنترل قرار دهند. آنها میدانند ایران امروز بسیار قدرتمند شده است و اگر مانع آن نشوند قدرت خودشان را تحت تاثیر قرار میدهد. پس ما باید آگاه باشیم و با دقت و رفتارهای مناسب خواستههای آنها را بیحاصل بگذاریم.
انتهای پیام/ 121