شهید ترکاشوند: برای رضای خدا به جبهه رفتم

شهید رحمان ترکاشوند در قسمتی از وصیت‌نامه خود آورده است: «حضورم در جبهه برای رضای خدا و حمایت از امام امت است».
کد خبر: ۵۵۳۹۵۶
تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۴۰۱ - ۰۹:۰۷ - 04November 2022

شهید ترکاشوند: برای رضای خدا به جبهه رفتم

به گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، «شهید» شاهد شهود عرفانی شد و نقش هرچه خوبی را در چهارفصل گیتی نمایان کرد و چشم ستارگان آسمان را روشن، ققنوس هشت جنت که هفت آسمان را مجذوب خود کرده است، همان عاشقی که در وادی مقدس عاشقی، پر پرواز گشود و فرشتگان را نوازشگر روح نابش کرد.

می‌خواهیم هر روز را با نامی و یادی از این ستاره‌ها، شب کنیم و کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز؛ باشد که ادای دینی باشد بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت... برگ سبزی، تحفه درویش، تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.

وصیت‌نامه شهید رحمان ترکاشوند

«بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام به منجی انسان‌ها مهدی موعود (عج) یاریگر سپاهیان اسلام در سراسر جبهه‌های نور علیه ظلمت و با سلام به امام عزیز که به جامعه مرده و در بند خفقان ما روح بخشید.

با سلام به شهدای گلگون‌کفن اسلام که با نثار خون سرخ خویش اسلام را زنده کردند و با سلام به رزمندگان عزیز و غیور وصیت‌نامه خود را آغاز می‌کنم.

خدایا! تو خود دیدی چگونه جگرگوشه‌گان این امت را از درخت اسلام قطع کردند، خدایا! تو خود شاهدی چگونه پیکر پاک شهدای عزیز در بیابان‌ها مانده و چگونه با خون سرخشان چراغ اسلام را منور کردند، خدایا! تو خود دیدی که چگونه فرزندان شهدا همچنان استوار ماندند.

خدایا! تو خود دیدی چگونه دستغیب‌ها، رجایی‌ها، باهنرها، بهشتی‌ها، صدوقی‌ها و مدنی‌ها را از ما گرفتند و قلب پر از ایمان امام را رنجاندند.

خدایا! تو خود شاهدی به مقاومت اسرایمان که چگونه در برابر دشمن می‌ایستند، اما زیر بار ظلم نمی‌روند. پس خدایا! چگونه می‌توان ایستاد همیشه جسمم اینجاست، اما روحم پرواز می‌کند به جبهه.

خدایا! طاقت این همه نیرنگ دشمنان و ظلم و زور آنان دیگر برایم قابل تحمل نیست، به چهره چشم‌انتظار فرزندان شهدا می‌نگرم مسئولیتی در خود احساس می‌کنم و به خود می‌گویم باید رفت و انتقام خون پدرشان را گرفت. پس در این موقعیت خود را مهیا می‌کنم و فقط به خاطر رضای تو‌ای خدا قدم به جبهه‌ها می‌نهم تا بگویم‌ای یزیدیان زمان درست است فرزندان عزیز این امت را گرفتید، اما امام عزیزمان بی‌یار و یاور نیست و تا آخرین قطره خون و تا زمانی که پرچم سرخ توحید در جهان به اهتزاز درنیاید از پای نخواهیم نشست.

به امید آنکه بتوانیم به حول و قوه الهی در آینده نه چندان دور در کربلا و قدس با امام امت نماز جماعت بخوانیم.

وصیتی دارم به مادر گرامی‌ام! مادرم خیلی برایم زحمت کشیدی، اما من نتوانستم جواب زحمت‌هایت را بدهم امیدوارم در فقدان من ناراحتی به خود راه ندهی و زینب‌وار زندگی کنی.

از مردم خوب روستایمان نیز می‌خواهم اگر کوچکترین ناراحتی از من دیده‌اند به بزرگواری خود ببخشند و از همسرم این انتظار دارم فرزندانم را چنان تربیت کند که در راه اسلام خدمت کنند.»

منبع: فارس

انتهای پیام/ ۹۱۱

نظر شما
پربیننده ها