در میان این گمانه ها اما، عمدی بودن این فاجعه و دست داشتن صهیونیست ها در وقایع اخیر سوالاتی جدی است که ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده است.
این پژوهشگر در پاسخ به رابطه وقایع اخیر عربستان با اقدامات خصمانهی سیاسی و امنیتی عربستان در منطقه و نیز ارتباط تنگاتنگ آل سعود با رژیم صهیونیستی، چنین گفت:
این مسئله پیچیده و عجیب و غریبی نیست و مسبوق به سابقه است، خبرگزاری «المنار» مدت ها قبل گزارشی را منتشر کرد مبنی بر اینکه هر ساله اسم زائران ایرانی، از طریق حکومت سعودی به موساد تحویل داده می شود و شبکه جاسوسی رژیم صهیونیستی این لیست را بررسی می کند، این اتفاقی که برای آقای رکن آبادی افتاده است جای تامل دارد. یکی از دلایل این ارتباط و وجود شبهه در وقایع اخیر این است که آل سعود اصراری بیش از اندازه در دفن کردن بدن های مطهر حجاج، بدون شناسایی و تحویل به مقامات ایرانی داشت که این فرضیه را قوت می دهد که ممکن است فردی خاص مجروح و بستری شده باشد، و سرویس اطلاعاتی سعودی ها با همکار موساد، وی را از بیمارستان ربوده و بعد اعلام کنند که فرد مورد نظر فوت کرده و دفن شده است.
این مسئله از ابعاد دیگری نیز قابل بررسی است که در کنار ارائه شواهدی تامل برانگیز است؛ اول اینکه، وقتی صهیونیست ها اراده می کنند برای پیشبرد اهداف خود گروهی را به بازی بگیرند، برای ورود آن گروه به طرح خود، مزیتی را برایش ترسیم می کنند؛ به عنوان مثال تکفیری ها علاقه وافری به گرفتن شهر قندوز دارند، به این علت که قندوز با طالقان افغانستان شصت کیلومتر فاصله دارد و در روایات آمده است که تعداد قابل توجهی از یاران امام زمان در طالقان حضور دارند یا نمونه های دیگری که در مطرح شدن همین بحث خراسان بزرگ و پرچم سیاه داعش وجود دارد.
البته باید توجه داشت، تصویری که صهیونیست ها ارائه می کنند الزاما به معنای اعلام باور خودشان نیست، ولی آن گروهی که قرار است در این پازل بازی کنند، باور می کند و این یعنی اتمام یک پروژه.
نمونه دیگر آن که صهیونیست های انجیلی علاقه وافری به تصرف عراق داشتند و این شوق مبتنی بر باورهای خاص آخر زمانی آن هاست، حال برای نیل به این آرزو، دولت آمریکا را که اساسا سکولار است و اعتقادی به این باورها ندارد را با وسوسه تسلط بر نفت، به جنگ در عراق تحریک می کند. البته مواردی هم وجود دارد که هیچ مزیتی پیدا نمی شود و همین امر موجب افشای نقشه های آنان می شود.
حال باید دید که هدف از وقایع حج امسال چه بود و این جریانات چه منفعتی برای آل سعود داشت.
مهمترین مزیت این حوادث برای عربستان، یافتن پوشش و توجیهی برای اختلافات داخلی آل سعود و بستن دهان مردم است. از لحاظ استراتژیک، کشوری که دشمن خارجی داشته که در جنگ با اوست، راحت تر می تواند مسائل داخلی را حل کند. از من سوال می شود که جنگ عربستان با یمن تا چه زمانی طول می کشد؟ من پاسخ می دهم تا زمانی که اختلافات داخلی آل سعود حل نشود جنگ یمن ادامه دارد.
جانشین ولیعهد عربستان(محمد بن سلمان) که پسر ملک سلمان است وزیر دفاع می شود، در همین راستا، باید در این میانه برای محمد بن نایف (که خود نایف ولیعهد ملک عبدالله بود و مرد) فکری کرد که به اصطلاح عامیانه فیتیله اش پیچیده شود، پس مسئول برگزاری حج می شود و چون این مسئولیت را بر عهده دارد، هر اتفاق بدی که رخ دهد به گردن اوست، هر چند وی هم از خود دفاع کرده و این مسئله را مطرح می کند و می گوید کاروان پسر پادشاه در عبور از منا، باعث کشته شدن حجاج گردیده است. روشن است که آل سعود در داخل به یکدیگر حمله میکنند ودر هر حال گور پدرهمه شان، در این میان مسلمان ها کشته شدند و در اینکه کوتاهی شکل گرفت و کوتاهی مغرضانه بود شما شک نکنید.
البته یک اتفاقی افتاده است که متاسفانه بعضی از مسئولین سیاسی نیز دچار آن شده اند و آن اینکه از حوادث حج امثال با عنوان بی کفایتی و کار نابلدی مسئولین سعودی یاد می کنند، در حالیکه اصلا اینگونه نیست آل سعود تا به حال صدها نفر را ماهرانه به کام مرگ فرستاده اند، اداره کنندگان حج، خوب می داند که اگر یک راهی بسته شود و مردم به سمتی رانده شوند نتیجه ای جز مرگ مردم ندارد. مگر در دهه نود میلادی هزار و چهرصد نفر را در تونل به کام مرگ نفرستادند، در آن واقعه سعودی ها خوب می دانستند که اگر هوا به مردم نرسد می میرند. در حادثه منا حتی چادرها را هم بسته بودند و هیچ کس را راه نمی دادند.
دومین نکته ای که باید به آن توجه کرد آن که، شک نکنید آل سعود می خواست، انتقام داستان یمن را از جمهوری اسلامی بگیرد، وقتی موشک اسکاد یمنی به تجمع سعودی ها اصابت کرد و بسیاری از سران و بزرگانشان به درک واصل شدند، قصد بر این شد که یک انتقامی از شیعه گرفته شود.
عادل الجبیر وزیر امورخارجه عربستان در سخنان خود خطاب به ایران نیز با طعنه گفت، شما که در یمن دارید این گونه عمل می کنید، آنقدر دم از دموکراسی نزنید، خوب، این دو موضوع چه ربطی به هم دارند. خیلی دقیق به زبان دیپلماتیک دارد میگوید که این به عوض آن.
از قضا پاسخ رهبری هم از همین جنس بود، «سخت و خشن» سخت یعنی نظامی و در محلی این حرف گفته می شود که تمام بازوهای نظامی آقا هستند. البته آنها هم حساب کار دستشان آمد و به دست و پا زدن افتادند منتها بحرین را جلو انداختند و بحرین الان شکایت کرده.
نکته دیگری که در این زمینه قابل توجه است این که، عربستان پیش بینی می کرد که بعد از واقعه حج، یقینا یمن ریاض را با موشک خواهد زد چون دیگر تحمل شان به سر آمده است. اوایل عملیات روانی راه انداختند که یمن سپاه ابرهه است و به جنگ کعبه آمده، یمنی ها واکنشی نشان نداند تا همه مسلمانها متوجه تجاوزات عربستان شدند. حتی در همین راستا احتمال می رفت خودشان یک موشک به کعبه زده و بگویند کار یمنی ها بوده. این کار از آن ها بعید نیست. همانطور که جرثقیل انداختند و حاجی کشتند، خود خانه کعبه را هم می توانند خراب کنند، از طرف دیگر اگر یمن بعد از ماجرای منا اقدامی انجام دهد، به تعبیر اینها از آن جا که یمن عامل ایران است پس مسئولیت مستقیم با ایران است، در نتیجه اجماع اسلامی که پشت سر ایران است از دست می رود، پس با یک تیر دو نشان زده اند.
حال برای آن که بخش صهیونیستی و شیطانی ماجرا روشن شود باید گفت: حادثه جرثقیل که در روز یازده سپتامبر اتفاق افتاد کاملا مرتبط با عقاید کابالیست هاست [فرقه های شیطانی یهود]. اینان اعتقاد دارند اگر در چنین روزی، از پیروان خدا قربانی بگیرند قدرتشان اضافه می شود. اگر دقت کنید مرکز تجارت جهانی نیز در یازده سپتامبرهدف قرار گرفت، جایی که همه نمایندگان دنیا در آن حضور داشتند. در حادثه مسجدالحرام نیز نماینده همه مسلمان ها حضور داشتند، جرثقیل در شلوغ ترین محل یعنی مقام ابراهیم سقوط کرد و نکته جالب تر آنکه ورودی و خروجی به مسجدالحرام را یکی کرده بودند، قرار بود حادثه منا همان جا به انجام برسد و کشتاری بزرگ شکل بگیرد، عربستان سعودی هم که تبحر در این نوع کشتار دارد، اما چگونه اتفاق سقوط جرثقیل آن میزانی که اینها فکر می کردند، نشد، مشخص نیست.
منبع: جام