سرهنگ «سید حسین احمدیان اردستانی طباطبایی» پیشکسوت ارتش جمهوری اسلامی در گفتوگو با خبرنگار دفاعپرس در مشهد اظهار داشت: پیش از پیروزی از انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۰ وارد سازمان صنایع دفاعی ایران شده و در قسمت صنایع شیمایی و موشکی در پارچین مشغول به کار شدم.
وی افزود: به دلیل اینکه پدرم در کسوت روحانیت بود همین موضوع باعث شد تا با دوستانی که پدرم با آنها ارتباط داشت آشنا شوم. من از سال ۱۳۴۲ که ۱۲ سال بیشتر نداشتم با برخی از مسائل روز آن زمان آشنا بودم و از همان دوران یک عقبه یا پیشینه مذهبی در ذهن خود داشتم؛ با این اوصاف وارد شدن به ارتش شاهنشاهی پهلوی کار چندان راحتی نبود.
این پیشکسوت صنعت دفاعی با بیان اینکه در جو سنگین سیستم نظامی رژیم پهلوی؛ افرادی بودند که برای کسب آگاهی نسبت به مسائل اعتقادی دارای زمینه و به این مسائل علاقمند بودند، خاطرنشان کرد: افراد مذهبی در بدنه ارتش پهلوی به دنبال این بودند که علاوه بر سرنگونی رژیم پهلوی؛ اصل و اساس دین اسلام هم حفظ شود لذا در آن مقطع بر خود فرض و وظیفه میدانستند که کار فرهنگی کنند.
احمدیان یادآور شد: کار فرهنگی ما هم بدین صورت بود که برای آنها که زمینهای داشتند صحبت میکردیم و در جایی مثل مساجد هم کلاسهایی برای آگاهسازی آنها برگزار میکردیم مثل کلاسهای قرآن، احکام و عقیدتی که آن زمان برای خودش عرصه جهاد تبیین محسوب میشد. در این راستا از وجود برخی از روحانیون همانند آیتالله شهید مطهری در حسینیه ارشاد و یا آیتالله طالقانی بهرهمند میشدیم.
وی گفت: اقدامات انقلابی و تبلیغی ما ادامه داشت تا اینکه در مسیر مبارزه به وسیله برخی از دوستان مبارز با سایر گروههای انقلابی آشنا شدیم که باعث شد اعلامیهها، نوارهای سخنرانی امام خمینی (ره) به دست ما برسد تا بهتر با جریانهای مبارزاتی آشنا شویم.
این مبارز انقلابی با اشاره به اینکه به دلیل فعالیتهای انقلابی و توزیع کتاب ۲ نوبت توسط ضداطلاعات ارتش مورد بازخواست قرار گرفتم، گفت: ضد اطلاعات؛ اداره دوم ارتش شاهنشاهی بود و کارکرد آن شبیه به سازمان حفاظت اطلاعات در نیروهای مسلح است. این اداره؛ به نوعی ساواک ارتش بود اما پس از دستگیری، با متهم برخورد نمیکردند بلکه او را تحویل سازمان ساواک میدادند. علت دستگیری من هم بدان خاطر بود که ۲ نفر از اعضای گروهی که من در آن فعالیت داشتم و زن و شوهر بودند، توسط ساواک در خیابان ولیعصر (عج) تهران دستگیر شدند و به دنبال دستگیری آنها سایر اعضای گروه، از جمله من، لو رفتیم. این اتفاق در اسفند ۱۳۵۵ رخ داد و باعث شد سه ماه در سلول انفرادی کمیته مشترک ضدخرابکاری ساواک زندانی شوم. بعد از مدتی بعد به سلول جمعی آن کمیته منتقل شدم و پس از آن برای مدتی من را به زندان اوین منتقل کردند و بعد از مدت کوتاهی حضور در زندان اوین به زندان قصر منتقل شدم.
احمدیان تصریح کرد: آبان سال ۱۳۵۷ در زندان قصر زندانی بودم بعد از آن؛ به همراه برخی از چهرههای شناخته شده انقلاب مانند شهیدان رجائی و مطهری از زندان آزاد شدیم و پس از آن من هم مثل بسیاری دیگر از انقلابیون وارد کمیته استقبال از امام خمینی (ره) در مدرسه علوی شدم. بعد از ورود بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی وارد کمیته مرکزی انقلاب اسلامی به ریاست مرحوم آیتالله محمدرضا مهدویکنی شدم و تا مدتی در این نهاد مشغول به فعالیت بودم. بعد از این ایام؛ مجدد به صنایع دفاعی برگشتم و بهعنوان مسئول حفاظت اطلاعات مشغول به ادامه خدمت شدم.
وی ضمن بیان اینکه صنایع دفاعی؛ قویترین و بزرگترین صنایع در ایران است، درباره سطح توانایی ارتش ایران در زمان رژیم پهلوی گفت: در دوران رژیم پهلوی، ایران در حوزه نظامی تولیداتی داشت از طرفی ارتشبد طوفانیان که مدیرعامل صنایع دفاعی بود از خارج از کشور نیازهای نظامی ایران را خریداری و تأمین میکرد! در آن مقطع تولیدات ایران بیشتر در زمینه باروتسازی و ساخت اسلحه ژ۳ بود.
این پیشکسوت صنعت دفاعی درباره نحوه حضور شرکتها و مستشاران خارجی بیان داشت: برخی از شرکتهای آلمانی و فرانسوی طی قراردادهایی که با رژیم پهلوی داشتند نصب تجهیزات کارخانه و نیز آموزش تنکسینها را متقبل میشدند. ما بهصورت مستقیم با آنها مرتبط نبودیم و نیروهای رده پائینتر و آموزشدهنده آنها بیشتر با اعضای ایرانی صنایع دفاع در ارتباط بودند.
احمدیان با بیان اینکه از امکانات نصب شده توسط مستشاران نظامی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی؛ اعضا و کارکنان صنایع دفاعی در برهه بعد از پیروزی انقلاب به خوبی استفاده کردهاند، یادآور شد: در زمان طاغوت، نهایت وسیلهای که شکل موشک داشت و ساخته میشد آرپیجی و کاتیوشا بود! این در حالی است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی پیشرفتهای موشکی ایران بسیار فراتر از اینها بود. در زمان رژیم پهلوی آلمانیها در کویر سمنان برای ایران سایت موشکی احداث کردند تا تنها موشکهایی مثل کاتیوشا مورد آزمایش قرار گیرد اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران برخی از افراد مثل منوچهر منطقی با حمایت وزیر دفاع وقت با همان امکانات به جا مانده از رژیم پهلوی اقدام به ساخت موشک با بردهای بیشتر کرد که تکمیلی این اقدامات به دست سردار شهید حسن طهرانیمقدم انجام شد.
این پیشکسوت ارتش جمهوری اسلامی با اشاره به اینکه ساخت موشک در آن برهه زمانی یک جرأت خاصی را میطلبید، تأکید کرد: به یاد دارم اولین موشکی را که ساختند و در سایت سمنان شلیک شد؛ برخی معترض به استفاده از آن بودند چراکه وقتی هنگام شلیک از انتهای آن دود سیاهی متصاعد میشد که موقعیت نیروهای ایرانی لو میداد. متخصصان و سازندگان آن موشک میگفتند که ما فقط تا این مرحله جلو آمدهایم و هنوز به فرمول ایزولایسیون داخل موشک دست پیدا نکردیم. به یاد دارم بعد از تحقیقات متخصصان امر در این زمینه، آنها به این نتیجه رسیدند که برای جلوگیری از بروز دود سیاه از گچ استفاده کنند.
وی با اشاره به این نکته که شرکتهای خارجی وقتی که محصولی را میفروشند حاضر هستند درصد سود محصول خود را حساب کنند، خاطرنشان کرد: به یاد دارم یکی از مدیران صنایع دفاعی در یکی از خرید و فروشهایی که از یکی از این شرکتهای خارجی داشت، خطاب به فروشنده محصول گفت من درصد سود و کمیسیون معامله را خودم انتخاب میکنم. آن مدیر نام دو جلد کتاب را روی کاغذ نوشت و به او تحویل داد. آن فروشنده خارجی تعجب کرد و گفت چنین چیزی ممکن نیست و جز موارد ممنوع است من اگر چنین کاری کنم تحت تعقیب قرار میگیرم! مدیر در پاسخ گفت ما در ساخت موشک به بسیاری از مواردی که شاید کسی فکر آن را هم نکند دست پیدا کردهایم اگر خواسته من را فراهم نکنی؛ این معامله از نظر من منتفی است. باید به این نکته توجه کرد دستاندرکاران صنعت موشکی با چنین تلاشها و مجاهدتهایی بود که توانستند ایران را در زمینه موشک به جایگاه بالایی برسانند که موشکهایی با برد زیاد توسط شهید طهرانیمقدم ساخته و مورد استفاده قرار گیرد.
احمدیان در ادامه درباره خصلتهای شاخص سردار شهید حسن طهرانیمقدم گفت: من هم ارتباط دوستانه و هم ارتباط کاری با این شهید والامقام داشتم. به نظر من در وجود همه شهیدان از جمله ایشان ایمان و اخلاص تبلور داشت و همین اخلاص باعث میشد تا خود را هیچ حساب کنند! این افراد به معنای واقعی کلمه خود را خدمتگزار میدانستند.
وی با بیان اینکه شهدا با خدا معامله میکنند، تأکید کرد: برای آنها داشتن یا نداشتن پست، مقام و جایگاه اصلا مهم نبود. این خصلت؛ همان خصلتی است که حضرت امام خمینی (ره) به آن متخلق بودند. کسی که با خدا باشد از خودش میگذرد، آن که از خودش گذشت خلوص در وجود او تجلی پیدا میکند وقتی که خلوص متبلور شد دیگر نیازی نیست که خود را بشناسد. شهید طهرانیمقدم با همین رویه در کار، و زندگی در جامعه موفق بود.
این پیشکسوت صنعت دفاعی در پایان در خصوص توسل شهید طهرانیمقدم به ساحت نورانی اهلبیت (ع) گفت: زمانی پیش میآمد که مرحوم علامه طباطبایی برای رسیدن به پاسخ سئوالی به بنبست میرسید. ایشان برای دستیابی به پاسخ به ساحت حضرت موسیابنجعفر (ع) متوسل شده و به پاسخ خود میرسید به طوری که ایشان چنین نقل میکند: «امام موسیابنجعفر (ع) در گوش من طوری پاسخ آن سئوال را دادند که من دم و هوای نَفَس آن امام بزرگوار را حس کردم!» بر این اساس اگر در جایی گفته شد که سردار شهید طهرانیمقدم برای رسیدن به برخی از جوابها در زمینه ساخت موشک به ساحت نورانی امام هشتم متوسل شده و جواب خود را گرفته اصلاً تعجب نکنید؛ با شناختی که من از ایشان داشتم بدانید که این مطلب درست است چراکه فرد باید خالص باشد تا بتواند در ارتباط با حضرات معصومین به جواب درخواست خود در هر زمینهای برسد.
انتهای پیام/