به گزارش خبرنگار دفاعپرس از تبریز، بسیج را میتوان از مهمترین نهادهای برآمده از بطن انقلاب اسلامی دانست که در چهار دهه گذشته، همواره در عرصههای گوناگون نقش آفرین بوده است.
در سالروز تشکیل این نهاد به فرمان حضرت امام خمینی (ره)، خبرنگار دفاعپرس در تبریز گفتوگویی با سرهنگ پاسدار «رشید اسمعیلپور» رزمنده و جانباز 70 درصد دوران دفاع مقدس و از پیشکسوتان بسیج استان انجام داده که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
دفاعپرس: ایام پیروزی انقلاب اسلامی، با دوره نوجوانی شما مصادف بود؛ از چه زمانی و به چه صورتی وارد فعالیتهای انقلابی شدید؟
در زمان پیروزی انقلاب اسلامی ما دانش آموز دبیرستان بودیم و هرچند در محل زندگی ما یعنی «هوراند» امکانات زیادی مثل تلویزیون وجود نداشت اما از طریق بزرگترها و معلمان با موضوع انقلاب و نظام اسلامی آشنا شدیم. در روزهای اول بازگشت امام خمینی (ره) به کشور، در هوراند هم راهپیماییهایی برگزار میشد که ما هم در آنها شرکت میکردیم. پس از آن برای دفاع از انقلاب وارد فعالیت شدیم.
دفاعپرس: از چه سالی وارد بسیج شدید؟
قبل از آنکه سپاه پاسداران در هوراند دایر شود، یک پایگاه مقاومت بسیج وجود داشت؛ من از سال 1360 به عضویت پایگاه درآمدم و در برنامهها و فعالیتهای مختلف آن شرکت میکردم و یک سال بعد هم به فرماندهی پایگاه منصوب شدم.
دفاعپرس: عمده فعالیتهای شما در پایگاه مقاومت بسیج چه بود؟
آن زمان افراد زیادی در پایگاه عضو بودند و کار میکردند. مخصوصا از آنجا که هنوز در شهر ما سپاه ایجاد نشده بود، عملا پایگاه بسیج نقش نماینده سپاه پاسداران را ایفا میکرد. از جمله اینکه 24 ساعته گشت و نگهبانی انجام میدادیم؛ علاوه بر این، برنامههای فرهنگی و مذهبی هم بسیار پررنگ بود.
دفاعپرس: به موضوع نگهبانی و گشتهای شهری اشاره کردید؛ این اقدامات به چه صورتی انجام میشد؟
با توجه به اینکه هوراند یک شهر مرزی نزدیک به شوروی سابق بود، به همین دلیل تأمین امنیت اهمیت زیادی داشت. از این رو ما هم برای تأمین امنیت مرتبا نگهبانی میدادیم و در خیابانها گشتزنی میکردیم؛ حتی پاسخبخش داشتیم و لوحه نگهبانی تنظیم میکردیم.
دفاعپرس: در جریان این گشتها و نگهبانیها درگیری خاصی با گروهکها برای شما اتفاق افتاده بود؟
باتوجه به اینکه مردم این منطقه عمدتا مومن و متدین و انقلابی هستند، هیچوقت مورد خاصی برای من پیش نیامد. بهطور کلی از بدو انقلاب تا سالهای بعد هم مشکل امنیتی چندانی در این منطقه وجود نداشته است.
دفاعپرس: مسائل نظامی مثل کار با اسلحه را چگونه یاد میگرفتید؟
در همان محل خودمان در قالب دورههای فشرده کار با سلاحها آموزش داده میشد و بچهها با احساس مسئولیت، خیلی زود یاد میگرفتند.
دفاعپرس: در زمینههای فرهنگی و تبلیغی چه فعالیتهایی انجام میدادید؟
واقعا کارهای بزرگی انجام میشد؛ مخصوصا از آنجا که اداراتی نظیر فرهنگ و ارشاد در شهر ما وجود نداشت، عملا همه کارهای فرهنگی برعهده بسیج بود. مثلا فیلمهایی با مضامین جنگی و انقلابی تهیه میکردیم و در هوراند نمایش میدادیم. روحانیون مختلف را از شهرهای بزرگ دعوت میکردیم و به روستاها میبردیم و برنامههای تبلیغی و سخنرانی برگزار میکردیم. در ادامه کمکم گروههای سرود هم تشکیل دادیم که در مراسمهای مختلف برنامه اجرا میکردند و بهطور کلی فعالیتهای زیادی از این دست انجام میدادیم.
دفاعپرس: در همان دوران نهادهایی مثل انجمنهای اسلامی مدارس و مساجد، کمیتههای انقلاب اسلامی و جهاد سازندگی هم در نقاط مختلف فعالیت داشتند. شما در بسیج چه ارتباط و همکاری با این تشکلها داشتید؟
انجمنهای اسلامی در سالهای اول انقلاب تشکیل شدند که در جهت دفاع از انقلاب و نظام اسلامی فعالیتهای خوبی انجام میدادند. در شهر ما هم در یکی دو تا از مساجد چنین انجمنهایی تشکیل شده بود و ما هم همکاری تنگاتنگی با آنها در زمینههای مختلف به ویژه تبلیغات جنگ و تشویق به حضور در جبههها داشتیم.
درباره جهاد سازندگی هم کاملا یادم هست که چقدر با یکدیگر همکاری میکردیم. شخصا از آنجا که گواهینامه رانندگی داشتم، به بچههای جهاد کمک میکردم و مدت زیادی به شکل افتخاری راننده آنها بودم. بچههای جهادگر در منطقه ما که منطقه محرومی بود خیلی فعال بودند و ما هم تا آنجا که میتوانستیم به آنها کمک میکردیم.
دفاعپرس: یکی از فعالیتهای بسیج و سپاه در دوران دفاع مقدس، برگزاری مراسم تشییع و خاکسپاری پیکرهای مطهر شهدا بود. این موضوع چگونه انجام میشد؟
بعد از شناسایی پیکر هر یک از شهدا از روی پلاک، موضوع به فرمانده سپاه شهرستان اطلاع داده میشد و مراسم تشییع با همکاری بنیاد شهید و امور ایثارگران و سپاه، به شکل خیلی باشکوه و باعظمت برگزار میشد. در آن سالها مردم در تشییع پیکر شهدا حضور خیلی پرشوری داشتند و بهویژه در شهرهای کوچک، تقریبا همه افراد محل اعم از زن و مرد در مراسم شرکت میکردند و صحنههای خیلی زیبایی به وجود میآمد.
دفاعپرس: اشاره کردید که در سال 1361 فرمانده پایگاه شدید. چه مدت در این سمت فعالیت داشتید؟
من با تصمیم سپاه اهر به این مسئولیت منصوب شدم و نزدیک 8 ماه خدمت کردم. بعد از آن، بهعنوان بسیجی به جبهه اعزام شدم و برای 3 ماه در کردستان بودم.
دفاعپرس: چه زمانی به استخدام سپاه پاسداران در آمدید؟
وقتی از جبهه برگشتم، اواخر سال 1361 که سپاه در هوراند ایجاد شد، بهعنوان پاسدار استخدام شدم و به دوره آموزشی پاسداری اعزام شدم. بعد از آن در سال 1362 برای بار دوم به جبهه رفتم و باز در کردستان در شهرهایی مثل دیواندره و سنندج حضور داشتم و نزدیک 6 ماه در آن مناطق بودم. وقتی برگشتم، به مدت یک سال بهعنوان فرمانده سپاه ناحیه هوراند فعالیت کردم.
بعد از آن، دوباره در اوایل سال 1364 به جبهه اعزام شدم و در گردان مهندسی رزمی لشکر 31 عاشورا خدمت میکردم. ابتدا جانشین گروهان و بعدا فرمانده گروهان بودم و بعد از 7 - 8 ماه حضور در جبهه، نهایتا در 29 بهمن همان سال در عملیات والفجر 8 از ناحیه نخاع مجروح شدم.
دفاعپرس: بعد از نیل به جانبازی باز هم فعالیت خود را در سپاه ادامه دادید؟
بعد از جراحت به آبادان، اهواز و نهایتا به بیمارستان «نمازی» شیراز اعزام شدم. آنجا بود که پزشک تشخیص داد کلیهام از بین رفته و قطع نخاع شدهام. برای یک سال قادر به حرکت نبودم اما تدریجا و بعد از مدتها درمان، توانستم مقداری با عصا حرکت کنم. با وجود اینکه جانباز 70 درصد بودم و میتوانستم دیگر در سپاه کار نکنم، اما علاقه داشتم که به فعالیت ادامه بدهم. با همان وضعیت جسمی به سپاه برگشتم. مدتی فرمانده سپاه هوراند بودم. بعد در اهر چند سال بهعنوان جانشین بسیج کار کردم و سپس مسئول طرح و برنامه شدم. تا سال 83 مسئول بازرسی سپاه اهر بودم و بعد از آن به دلیل ترفیع درجه به تبریز آمدم و چند سال در بازرسی منطقه نیروی مقاومت بسیج کار کردم. بعد از ادغام نیروی مقاومت بسیج و نیروی زمینی، باز در همانجا به خدمت ادامه دادم و در اواخر خدمت، به مدت 3 سال مسئول بازرسی سپاه عاشورا بودم و سال 93 با درجه سرهنگی بازنشسته شدم.
دفاعپرس: بهعنوان یک بسیجی پیشکسوت، به نظر شما در زمان حاضر که جنگ تحمیلی وجود ندارد و امنیت عمومی در داخل کشور برقرار است، بسیجیان جوان چه وظیفهای برعهده دارند؟
امام خمینی (ره) بسیج را در زمانی تشکیل دادند که اصلا جنگ شروع نشده بود. بسیج یک سازمان فرهنگی، نظامی، اجتماعی و سازندگی است. وقتی جنگ شروع شد، بسیجیان در جبهه حضور یافتند و بخش عمده نیروهای ما را تشکیل میدادند. بعد از پایان جنگ، بسیج همچنان در عرصههای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و آبادانی و بهویژه برقراری امنیت به فعالیت خود ادامه داد.
بسیج عملا حلقه اتصال جامعه، با ولایت و نظام اسلامی است و این اتصال باعث شده بدنه جامعه همواره پشتیبان نظام باشد. به اعتقاد من سابقه بسیج به دوران پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) بازمیگردد. مبارزینی که همواره در کنار پیامبر (ص) و امام علی (ع) بودند و در جنگها با شجاعت و دلاوری شرکت میکردند، همگی بسیجیان این بزرگان بودند. بسیج از صدر اسلام تاکنون وجود داشته و امیدوارم همچنان با قدرت، وظایف خود را در ابعاد مختلف انجام بدهد و نهایتا این نظام را به صاحب اصلی آن، حضرت بقیهالله الاعظم (عج) بسپارد.
انتهای پیام/