گروه استانهای دفاعپرس - «مصطفی بازوند» فرمانده سپاه بابلسر؛ امروز در نقطهای از تاریخ ایستادهایم که دو جریان در عالم در حال سرکوب هستند و شکوفایی و آزادی. این سرکوب و شکوفایی در جغرافیای ایران عزیز ما هم جاری است و در وقایع اخیر اوج سرکوبگری و شکوفایی مردم توسط دو جریان در کشور است.
در ابتدای خلقت انسان حزبالله و حزب شیطان هم سرکوبگر بودهاند و شکوفاگر. هر دو جریان هم ندای آزادی سر میدهند و با تابلوی آزادی آحاد بشر را به سمت خود فرا میخوانند.
یک جریان ادعا دارد که انقلاب کرده تا با اثاره گنجینههای دل در عقول مردم شکوفایی ایجاد کند (وَ یُثیروا لَهُم دَفائِنَ العُقول) و قوای سرکش شهوت و غضب را متعادل کرده و در صورت گردنکشی سرکوب کند تا به تعادل برسند و تحت سیطره عقل باشند.
یک جریان دیگر هم انقلاب کرده تا با شکوفایی و سرکش کردن شهوت و غضب و وهم، آحاد مردم را به سمت خودش بکشاند و عقل را سرکوب کند؛ چرا که این جریان همه چیزش پول است، به قولی (cost and benefit) خط قرمز اوست و اگر بتواند شهوت را بر عقل غالب کند و انسان را حقیر کند از او پیروی خواهند کرد (فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ) و طرفدار و خریدار فلان برندش در مسابقه حرص و طمع!
امروز تقابل کفر و انقلاب اسلامی در مقطع تاریخی حساسی است و مردم باید انتخاب کنند به سمت چه سرکوب و شکوفایی میروند، سرکوب عقل و شکوفایی شهوت و غضب و حرص، یا سرکوب شهوت و غضب در صورت سرکشی و تعادل آنها و شکوفایی عقل.
امروز جریان کفر به سردمداری کارتلهای بزرگ اقتصادی در حال سرکوب عقل است و با فعالسازی شهوات، آحاد ملت را به سمت پیروی از خود میخواند تا عقلها زائل گشته و به پیروی از شهوت در همه ابعاد زندگی خود، سرمایهها را در جیب برندهای زیبای بهشت زمینی واهی بریزند و این است منتهای اتوپیای افلاطونی توسعه.
اما انقلاب اسلامی با داشتن بسیج جریان دیگری را پی میگیرد، جریان شکوفایی عقل و انتخاب. آری بسیج درهمشکننده اتوپیای افلاطونی توسعه است و خلق مفهوم ایثار میکند. امروز بسیج با تأسی از انقلاب اسلامی، ندا سر میدهد که ای آرزومند بیحجابی! ای کاش حق، بیحجاب در دنیا جلوه میکرد و ای کاش شهوات حجاب نمیشد برای پنهان شدن حق.
در تاریخ ثبت کنید که بسیج سرکوب کرد، اما نه عقل را، بلکه شهوت و غضب و حب نفس را در هم کوبید و مسابقه جانفشانی گذاشت و خیررسانی!
در تاریخ ثبت کنید بسیج پیامش این است: ای دهر اگر رسم بر این است که صبر را جز در برابر رنج نمیبخشند و رضای او نیز در صبر است. پس این سر ما و تیغ جفای تو... شمر بن ذی الجوشن را بیاور و بر سینه ما بنشان تا سرمان را از قفا ببرد و زینب را نیز بدین تماشاگه راز بکشان!
انتهای پیام/