معرفی کتاب؛

«سردار بی‌نشان زرهی»؛ خاطرات رزمنده‌ای که شیفته تانک بود

کتاب «سردار بی‌نشان زرهی» خاطرات «سید احمد موسوی» از رزمندگان گردان زرهی لشکر 31 عاشورا در دوران دفاع مقدس است منتشر شد.
کد خبر: ۵۵۸۸۲۸
تاریخ انتشار: ۱۲ آذر ۱۴۰۱ - ۰۳:۲۳ - 03December 2022

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از تبریز، کتاب «سردار بی‌نشان زرهی» از جمله جدیدترین آثار منتشر شده از خاطرات رزمندگان لشکر 31 عاشورا در دوران دفاع مقدس است که توسط «سید احمد موسوی» رزمنده و مسئول تعمیرات گردان زرهی این لشکر روایت شده و در قالب تاریخ شفاهی به قلم «مجید محبوبی» به رشته تحریر درآمده است.

راوی کتاب در دوران جنگ، نوجوانی اهل مراغه است که در سال 1361 با شور و اشتیاق فراوان راهی جبهه می‌شود و در آن‌جا با مشاهده تانک‌ها علاقه خاصی به این سلاح آهنین پیدا می‌کند و تصمیم به خدمت در گردان زرهی لشکر 31 عاشورا می‌گیرد.

بخشی از متن کتاب:

«دیدن تانک‌ها در آن زمان برای من یک جذابیت خاصی داشت. خدمه‌های تانک با آن کلاه‌های خاص و بی‌سیمی که بر سر داشتند، برای من حکم خلبان یک هواپیما را داشتند که فکر می‌کردم این آدم‌ها خیلی باید باسواد و دوردیده باشند که بتوانند سیستم‌های داخل تانک را مدیریت کنند...»

به دلیل رفاقت دیرینه و ارادت عمیق «سیداحمد موسوی» به شهید «نورالدین مقدم» فرمانده گردان زرهی لشکر 31 عاشورا، بخش قابل توجهی از کتاب و حتی عنوان آن ناظر به این شهید والامقام بوده و کتاب نیز به ساحت وی تقدیم شده است.  

این کتاب مشتمل بر سیزده فصل است که خاطرات راوی را از کودکی تا واپسین روزهای دفاع مقدس و همچنین تعدادی سند و تصویر دربرمی‌گیرد؛ زبان ساده، بیان دقیق جزئیات و مدت بالای حضور راوی در گردان زرهی لشکر عاشورا نه‌تنها به خلق اثری روان و خواندنی منجر شده، بلکه روایت دست اولی از روند توسعه این گردان در دوران جنگ تحمیلی به دست می‌دهد.

از جمله فرازهای جالب توجه کتاب، خاطره‌ای از دیدار راوی با حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای است که بر پشت جلد کتاب نیز نقش بسته است:

«سرلشکر سلیمی آرام به آقا گفتند: سوال بفرمایید آیا این موتورها را خودشان تعمیر می‌کنند؟ که آقا از بنده سوال کردند و بنده هم جواب دادم: از صفر تا صدش را خودمان تعمیر می‌کنیم.

بعد آقا فرمودند: احسنت! خدا خیرتان بدهد! بازدید مقام معظم رهبری از تعمیرگاه را بیش‌تر وقت‌ها از تلویزیون پخش می‌کردند و من با دیدن آن صحنه‌ها از تلویزیون به نوعی غرور وجودم را فرا می‌گرفت و خودم را می‌گرفتم و می‌گفتم که: بلی ما این بودیم!»

چاپ نخست این کتاب در سال 1400 در قالب 362 با شمارگان هزار جلد توسط انتشارات «معبر آسمانی» (وابسته به اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس آذربایجان شرقی) منتشر شده است.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها