به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، شهیدان «دانیال رضازاده» و «حسین زینالزاده» بسیجیانی بودند که اخیراً در مشهد توسط آشوبگران به شهادت رسیدند. این شهیدان والامقام از دوران کودکی با همدیگر دوست و همراه بودند و با همدیگر نیز سعادتمند شده و بهسوی پروردگار خویش پرگشودند.
شهیدان «دانیال رضازاده» و «حسین زینالزاده» ۲ روز قبل از اینکه به شهادت برسند، با همدیگر در خیابانی که منتهی به حرم مطهر حضرت علیبنموسیالرضا (ع) میشود، یک عکس یادگاری گرفتند، با این نیت که این عکس، عکس شهادت آنها باشد و عاقبت نیز تقدیر اینگونه رقم خورد و تنها ۲ روز بعد، هردوی آنها به آرزوی خود رسیدند.
«علی رضوانی» خبرنگار صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، در ادامه برنامههای «بدون تعارف»، اینبار به دیدار با خانواده شهید «دانیال رضازاده» رفت و با مادر و همسر این شهید والامقام گفتگو کرد.
مادر شهید «رضازاده» در این گفتوگوی کوتاه، به فعالیتهای فرزند شهید خود در بسیج و اهداف وی در این راستا اشاره کرد و اظهار داشت: «دانیال» از کلاس چهارم یا پنج ابتدایی در پایگاه بسیج حضور داشت و واقعاً یک بسیجی مخلص بود و در اردوهای جهادی و راهیان نور بسیار فعالیت میکرد و میگفت که دوست دارم جانم را در این راه فدا کنم.
وی افزود: وقتی به او میگفتم که تو یک فرزند بیشتر نیستی و اگر میشود کمتر به مأموریت برو، میگفت آنقدر نگو یکدانه هستی، من باید بروم، مادرهای دیگری هم هستند که یک فرزند دارند؛ اگر من نروم، چهکسی باید از شماها دفاع کند، چه کسی مواظب شماها باشد، شماها ناموس ما هستید.
مادر شهید دانیال رضازاده با بیان اینکه فرزندم اصلاً اهل زرق و برق دنیا و مادیّات نبود، گفت: دانیال اگر چیزی برای خود داشت، آن را به دیگران کمک میکرد و برای این کار وام میگرفت. مثلاً میگفت که من باید حتماً به هیئت کمک کنم و امام حسین (ع) هم خودش به من کمک خواهد کرد، یا اینکه میگفت یک خانوادهای هست که باید به آنها کمک کنم.
وی با بیان اینکه «دانیال» خیلی عاشق شهادت بود و این عاشقی او خیلی برای من ارزش داشت، تأکید کرد: او همیشه میگفت که برای شهادت من دعا کن و من میگفتم که «یا امام حسین (ع)، دانیال من خیلی سختی کشیده است، او را به آرزویش برسان!». واقعا برای شهادت او دعا کردم. من اگر فرزند دیگر هم داشتم، باز هم آنها را در راه رهبرم و به عشق رهبرم فدا میکردم.
مادر شهید «دانیال رضازاده» با بیان اینکه «دانیال» و شهید «حسین زینالزاده» از بچگی باهم بزرگ شده بودند، به ماجرای عکس مشترک این ۲ شهید والامقام اشاره و تصریح کرد: آنها این عکس را ۲ روز قبل از شهادت با همدیگر گرفته بودند و دانیال به دوست خود گفته بود که بیا یک عکس شهادت باهم بگیریم؛ شاید ما هم شهید شدیم!
وی به بیان حادثه شهادت فرزند خود پرداخت و گفت: به وقتی یکروز دانیال از محل کار خود بازمیگشت، انگار در یکی از خیابانها شلوغ شده بود؛ لذا به مغازهداران میگویند که کرکرههای مغازه خود را پایین بکشید تا آسیبی به شما وارد نشود؛ اما آشوبگران ابتدا دوست او «حسین زینالزاده» را به شهادت میرسانند و وقتی دانیال میرود تا به دوست خود کمک کند، با چاقو او را هم به شهادت میرسانند.
مادر شهید «دانیال رضازاده» با تأکید بر اینکه ما با دل و جان جوانان خود را فدا کردیم و من قلباً از این موضوع راضی هستم، خطاب به فرزند شهید خود گفت: ممنونم که برای من مایه افتخار هستی!
همسر شهید دانیال نیز در این گفتوگوی کوتاه، اظهار داشت: دانیال به من میگفت که من یک خواستهای از شما دارم؛ خواسته من این است که وقتی دارند خطبه عقدمان را میخوانند؛ چون در آن موقع دعا خیلی مستجاب میشود، برای شهادت من دعا کنید.
وی تأکید کرد: من خیلی دوست داشتم که دانیال به آرزوی خود برسد و مطمئن هستم که جای او خیلی خوب است؛ برای همین دوست ندارم آنهایی که از این اتفاقات خوشحال میشوند و فکر میکنند که ما از فدا کردند جوانان خود میترسیم، ناآرامی من را ببینند و خوشحال شوند.
انتهای پیام/ 113