حجت‌الاسلام پناهیان:

زندگی و شهادت آرمان علی‌وردی، آرزوی ما طلبه‌هاست

سخنران مذهبی با بیان اینکه باز هم یک طلبه برای روشن کردن راه حق و حقیقت جلودار شد، گفت: شهید آرمان علی‌وردی، زندگی و شهادت تو آرمان ما طلبه‌هاست. ما را کسی از مرگ نترساند.
کد خبر: ۵۶۱۰۶۸
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۴۰۱ - ۱۵:۴۸ - 12December 2022

به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، حجت‌الاسلام والمسلمین «علیرضا پناهیان» استاد حوزه و دانشگاه طی سخنرانی به طلبه شهید آرمان علی‌وردی پرداخت و اظهار داشت: تو چه صفا و باطنی داشتی که ما از آن بی‌خبر بودیم. از اول این طلبه بی‌قرار بود. اول طلبگی‌اش به مدرسه ما آمده بود و بی‌قراری در وجود او نمایان بود.

مرغ از قفس پرید

وی گفت: یک کلمه درباره او می‌توان گفت و آن اینکه «مرغ از قفس پرید». او قفس را شکافت و پر کشید و رفت. هر طلبه‌ای اینگونه نیست. او آماده و مشتاق رفتن بود. حلاج‌وار و منصوروار دارش روی دوش گرفته بود و دنبال قاتل خود می‌گشت. عاشقی را کشتند، تیرشان به غلط به سنگ نخورد.

پناهیان در خصوص پلیدی قاتلان شهید آرمان علی‌وردی تصریح کرد: قطعاً شیطان آن‌ها را هدایت کرد و به آن‌ها گفت این گوهر تابناکی است، او را بکشید. می‌گویند که قاتلان عبا و کتاب طلبگی او را دیدند و نسبت به او بغض کردند؛ اما من می‌گویم آن خبیث‌های آدم‌کش نور او را دیدند.

زندگی و شهادت آرمان علی‌وردی، آرزوی ما طلبه‌هاست

این سخنران مذهبی با بیان اینکه بازهم یک طلبه جلودار شد برای روشن کردن راه حق و حقیقت، گفت: شهدای شاهچراغ خیلی در این روشنگری موثر بودند اما این طلبه به تنهایی چه کرد؟ اگر هر هفته تمام مساجد و مراکز علمی و حوزوی برای آرمان جلسه بگیرند کم است.

وی با اشاره به اینکه تو طلبه چقدر حق را روشن کردی؟ گفت: ما باید چقدر منبر برویم، درس بدهیم و کتاب بنویسیم یا درس بخوانیم تا بتوانیم حق را در لحظه حساس برای مردم روشن کنیم یا توفیقش را نداشته باشیم؟ شهید آرمان علی‌وردی، زندگی و شهادت تو آرمان ما طلبه‌هاست. ما را کسی از مرگ نترساند.

همه فریاد زدند «غریب گیر آوردنت» برای حسین (ع) چه باید گفت؟

پناهیان خطاب به آرمان علی‌وردی گفت: امام خمینی (ره) به شما فرمود که ما را بکشید ملت بیدارتر خواهد شد. طلبه سال ۳ـ۴ حوزه در این مقطع حساس با خونش روشنگری کند.

این سخنران مذهبی در پایان خاطرنشان کرد: «لا یوم کیومک یا ابا عبدالله» یک سرباز کوچک تو را برهنه کردند، یک کشور به هم ریخت و خانواده‌اش محترم شدند. امان از آن بدنی که عریان در گودی قتلگاه افتاد، به آن بدن کسی اعتنا نکرد. سربازان مکتب تو را اینقدر تقدیر و تکریم می‌کنند. روضه‌خوان‌ها به خروش آمدند. همه فریاد زدند «غریب گیر آوردنت» حسین جان درباره تو چه باید گفت.

انتهای پیام/ 121

نظر شما
پربیننده ها