به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، غرب و در راس آن آمریکا برای اتهامزنی و اعمال فشار به کشورهای دیگر از مفاهیم بسیاری از جمله «حقوق بشر» به شیوهای ابزاری و سیاسی استفاده میکند.
به عنوان مثل کشورهایی مانند آمریکا و انگلیس کشورهای دیگر را به «سرکوب اعتراضات» متهم میکنند و این در حالی است که مروری اجمالی بر اعتراضات سالهای اخیر در این کشورها نشان میدهد در داخل مرزهای این کشورها چه واقعیاتی در حال روی دادن است.
طی سالهای اخیر اعتراضات مختلفی صورت گرفته که از جمله این اعتراضات مربوط به جنبش «زندگی سیاهاپوستان مهم است» بوده است.
از سال ۲۰۲۰ و پس از قتل «جورج فلوید»، شهروند سیاهپوست آمریکایی، به دست پلیس شهر «مینیاپولیس»، تظاهراتهای مربوط به این جنبش ابعاد گستردهتری به خود گرفت و به موازات گسترش این اعتراضات، خشونت پلیس آمریکا هم افزایش یافته است.
تظاهرات مسالمتآمیز «زندگی سیاهپوستان مهم است» (BLM) علیه خشونت نژادپرستانه پلیس، پربارترین جنبش اجتماعی تودهای در دوران مدرن است.
این تظاهرات با خشونت مستمر و سرکوبگرانه مقامات دولتی و پلیس مواجه شده است؛ این بررسی به دنبال ترکیب دادههای علمی، روزنامهنگاری، گزارش موردی و جمعی در مورد خشونت علیه معترضان است.
دادههای منابع مختلف نشان میدهد که پلیس به طور نامتناسبی این اعتراضات را برای مداخله خشونتآمیز هدف قرار میدهد و همچنین شواهد فزایندهای از خشونت سازمان یافته که معترضان BLM را هدف قرار میدهد، وجود دارد.
پلیس اغلب از مواد و پرتابههای شیمیایی استفاده میکند و برای متفرق کردن معترضان اغلب به ضرب و شتم و مجروح کردن صریح معترضان متوسل میشود.
مقیاس واقعی و ماهیت صدمات مؤثر بر معترضان BLM ناشناخته باقی مانده است، اگرچه آسیبهایی که منجر به مراقبتهای ویژه، جراحی، عوارض دائمی و مرگ و میر میشود، گزارش شده است.
آلمان در سالهای اخیر و بهخصوص پس از شیوع ویروس ویروس کرونا با اعتراضاتی در سراسر این کشور مواجه بوده است.
اعتراض علیه محدودیتهای کرونایی طی سالهای گذشته این کشور را در بر گرفته بود که رفتار پلیس آلمان با این معترضان قابل ملاحظه است.
اما با آغاز جنگ روسیه و اوکراین، کشورهای اروپایی با افزایش سرسامآور هزینههای انرژی، کمبود سوخت، افزایش بیسابقه تورم و هزینههای زندگی مواجه شدند که این موضوع اعتراضاتی را در این کشورها به همراه داشت.
مردم آلمان نیز در ماههای گذشته در موارد متعددی با تجمع در خیابانها از سیاستهای دولت این کشور انتقاد کردهاند.
اما پلیس آلمان نیز در برابر این اعتراضات مسالمتآمیز دست به اقدامات خشونتباری مانند بازداشت و ضرب و شتم شرکت کنندگان کرده است.
انگلیس نیز مانند دیگر کشورهای غربی با موج گسترده اعتراض و اعتصاب بخشها و اتحادیههای گوناگون مواجه بوده است.
در میانه این اعتراضات مختلف، اخیرا «ریشی سوناک»، نخست وزیر انگلیس، مجوز سرکوب گسترده اعتراضات مسالمتآمیز را صادر کرد.
با این وجود حتی پیش از این دستور نیز پلیس انگلیس در مواجهه با اعتراضات سراسری و مسالمتآمیز در این کشور برخوردی تند و قهرآمیز داشته است.
سال گذشته کانادا با تظاهرات موسوم به «کاروان آزادی» مواجه بود و در جریان این اعتراضات رانندگان کامیون در سراسر این کشور با حرکت به سمت پایتخت، اقدام به برگزاری اعتصاب گسترده کردند.
این اعتراضات علاوه بر پایتخت کانادا در شهرهای دیگر در سراسر این کشور برگزار شد و در جریان آن پلیس برای متفرق کردن شرکت کنندگان دست به اقدامات خشونت باری زد.
توقیف خودروها، صدور قبضهای جریمه و ضرب و شتم شرکت کنندگان و بازاشتهای گسترده تنها بخشی از اقدامات پلیس کانادا برای متوقف کردن این روند بود.
فرانسه در سالهای اخیر موج گستردهای از اعتراضات را تجربه کرده که تظاهرات «جلیقه زردها» مهمترین آنها به شمار میرود.
این جنبش که در اعتراض به تصمیم دولت فرانسه مبنی بر افزایش قیمت سوخت آغاز شد در نهایت به تظاهرات گسترده ضد دولتی در این کشور تبدیل شد و حتی به کشورهای اروپایی دیگری نیز کشیده شد.
خشونتهای پلیس فرانسه در جریان این اعتراضات که دهها هفته متوالی در روز شنبه برگزار شد، تبعات بسیاری را به همراه داشت؛ هزاران نفر در جریان این اعتراضات بازداشت شدند، افراد بسیاری در پی خشونتهای پلیس آسیب دیده و مجروح شدند و چندین مورد از خشونتهای پلیس به نقص عضو افراد و نابینا شدن آنها منجر شد.
منبع: میزان
انتهای پیام/ ۹۱۱