گروه حماسه و جهاد دفاعپرس: جبهههای نبرد رزمندگان اسلام با ارتش بعث عراق، برای نیروهای زمینی اعم از پیاده، زرهی و... اغلب در استانهای مرزی قرار داشت؛ از استان خوزستان و ایلام گرفته تا کرمانشاه و آذربایجان غربی؛ اما جبهههای نبرد برای نیروهای دیگر، گستره بیشتری داشت؛ برای نمونه، نیروی هوایی علاوهبر مأموریتی که در پشتیبانی از نیروهای زمینی برعهده داشت، باید از آسمان کشور نیز در برابر تهدیدات علیه مراکز حساس و شهرها محافظت میکرد و از طرفی دیگر، مأموریتهای برونمرزی هم انجام میداد.
نیروی پدافند هوایی ارتش نیز در دوران دفاع مقدس، بهعنوان یکی از نیروهای تحت فرماندهی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، مأموریتی در گستره آسمان کل کشور داشت و حتی باید فراتر از مرزها را نیز کنترل و رصد میکرد تا بتواند با تهدیدها، بهموقع مقابله کند.
امروز نیز نیروی پدافند هوایی ارتش بهعنوان یک نیروی مستقل در ارتش جمهوری اسلامی ایران، در زمینه تجهیزات، بر لبه فناوری روز دنیا حرکت میکند و این قدرت روزافزون را مرهون تجربیات گرانسنگ دوران هشت سال دفاع مقدس و مجاهدتهای مردانی همچون امیر سرلشکر شهید «منصور ستاری» است.
سرهنگ بازنشسته «رشید قشقایی» یکی از رزمندگان نیروی پدافند هوایی ارتش و از همرزمان و همراهان شهید «ستاری» است که در دوران هشت سال دفاع مقدس بهعنوان مسئول «جهاد سازندگی» و مسئول «جهاد خودکفایی» نیروی پدافند هوایی ارتش، در کنار این فرمانده شهید حضور داشته و پس از پایان جنگ تحمیلی نیز خدمت خود را در نیروی پدافند هوایی ارتش ادامه داده است. وی سال ۱۳۶۸ به پاس مجاهدتهای خود در دوران دفاع مقدس مدال «درجه دو فتح» را از فرماندهی معظم کل قوا، حضرت امام خامنهای (مدظلهالعالی) دریافت کرده و در اسفند سال ۱۳۸۹ نیز بهعنوان یکی از «چهرههای ماندگار نهاجا» انتخاب شده است؛ بنابراین خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس در راستای آشنایی بیشتر مخاطبان با مجاهدتها و اقدامات نیروی پدافند هوایی ارتش در دوران دفاع مقدس، از جمله شهید منصور ستاری و ثبت و ضبط خاطرات رزمندگان این نیرو، به گفتوگو با این پیشکسوت دفاع مقدس پرداخته است.
سرهنگ «قشقایی» در ابتدای این گفتوگوی صمیمی، ابتدا به سوابق خود، پیش از آغاز جنگ تحمیلی اشاره میکند و میگوید: «سال ۱۳۵۰ وارد آموزشگاه درجهداری نیروی هوایی ارتش شده و پس از گذراندن دورههای مربوطه، به ایستگاه راداری بوشهر منتقل شدم. نیمهدوم سال ۱۳۵۴ به تهران منتقل شده و تا پیروزی انقلاب اسلامی ایران در تهران بودم. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز به عضویت «انجمن اسلامی» پدافند هوایی ارتش در آمدم و پس از فرمان حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر تشکیل «جهاد سازندگی» نیز «جهاد سازندگی پدافند هوایی» را تشکیل دادیم و سومین روز از آغاز جنگ تحمیلی به دزفول رفتم و از دزفول، فعالیتهای ما در جنگ شروع شد».
وی در بخش نخست این گفتوگو، به روایت حماسه رزمندگان اسلام در نیروی پدافند هوایی ارتش، در راهاندازی سایت راداری «مشروحات» پرداخت و در بخش دوم این گفتوگو نیز حماسههای نیروی پدافند هوایی ارتش در تأمین امنیت خلیجفارس در دوران دفاع مقدس برای تردد کشتیها و نفتکشها را روایت کرد.
سرهنگ «قشقایی» در بخش سوم این گفتوگو، چگونگی تشکیل جهاد خودکفایی نیروی پدافند هوایی ارتش در دوران دفاع مقدس با تدبیر حضرت آیتالله خامنهای (مدظلهالعالی) را شرح داد و در ادامه، به چگونگی اجرای طرح شهید ستاری برای بهرهگیری از سایتهای ماکت هاگ (سایتهای دامی) و فریب هواپیماهای عراقی پرداخت.
این پیشکسوت دفاع مقدس در بخش چهارم گفتوگو با خبرنگار دفاعپرس، تدابیر و اقدامات شهید ستاری در دوران دفاع مقدس را موجب ایجاد انقلاب بزرگ در عملیات و رزم دانست و با اشاره به وجود روحیه بسیجی و انجام کارهای جهادی در نیروی پدافند هوایی ارتش، گفت: عدهای میآمدند پایِ کار و پی همه چیز را به تن میمالیدند تا مشکلات را حل کنند و در این شرایط، سرهنگ و سروان و استوار معنا نداشت؛ در واقع شهیدان بابایی، ستاری و افراد دیگر لباس بسیجی پوشیده و ما را دیگر بهعنوان بسیجیهای نیروی هوایی ارتش میشناختند.
آنچه در ادامه میخوانید، ماحصل بخش پایانی گفتوگوی خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس با این پیشکسوت دفاع مقدس است:
دفاعپرس: ارتش بعث عراق با جنگنده «میگ ۲۵»، از ارتفاع بالا اقدام به بمباران میکرد؛ چگونه با این جنگنده مقابله میشد؟
اوایلی که عراق این هواپیما را خریداری کرده بود، هرجا را که میخواست بمباران میکرد؛ از تهران گرفته تا خارگ و اصفهان و شیراز. ما یک سامانه پدافند هوایی بهنام «HQ۲» در اصفهان داشتیم که نفرات مستقر در آن، از پدافند هوایی ارتش بودند؛ اما سایت در اختیار سپاه پاسداران بود؛ لذا اولین هواپیمای میگ ۲۵ را سرهنگ «ابهری» که از ارتش به سپاه پاسداران مأمور شده یود، در سال ۱۳۶۶ از آن سایت هدف قرار داد؛ اما بهطورکلی جنگافزار قوی که ما در اختیار داشتیم، سامانه «هاگ» بود که نمیتوانستیم توسط آن «میگ ۲۵» را هدف قرار دهیم؛ البته برای مقابله با این هواپیما، کارهایی انجام میشد، مثلاً شلیک انجام شده و انحرافاتی هم در شبکه آن ایجاد میشد.
یکبار هم هواپیمای «میگ ۲۵» که میخواست تهران را بمباران کند، توسط هواپیمای F۱۴ ما که امیر «شهرام رستمی» خلبان آن بود، در بروجرد هدف قرار گرفت.
شرایط سخت آنروزها موجب شد تا روی ارتفاع بالا هم فکر کنیم که پس از پایان جنگ تحمیلی بر روی پروژهای فجر ۱، فجر ۲ و باور ۳۷۳ کار شد و به نتیجه رسید. از طرفی دیگر، «کنترل» نیز در پدافند هوایی مهم است. سازمان پدافند جنگ که آغاز به کار کرد، ناقص بود؛ یعنی آواکسهای خود را تحویل نگرفته بود، سایتهای «هاگ» آن کامل نبود و رادارهای بهبهان، پازاران، بندر لنکه، بندر طاهر، آبدانان، اصفهان و کرند راه نیافته بودند. اما امروز پدافند هوایی در شرایطی قرار دارد که هر هواگردی بخواهد پروازهای بلند و یا پایین داشته باشد، با آن مقابله میکند.
دفاعپرس: عملکرد پدافند هوایی در عملیات «والفجر هشت» را «دفاع معجزهآسا» نامیدهاند؛ دلیل این نامگذاری چیست؟
مسئولان کشور در جریان امکانات و قابلیتهای سامانه هاگ بودند؛ یعنی اینکه میدانستند که در عملیات «والفجر هشت» یک سایت هاگ را میشد مستقر کرد؛ اما مثلاً وقتی نیروهای اطلاعات عملیات از پل ابوشانک بهسمت چویبده حرکت میکردند، گزارش میدادند که ما چهار سامانه هاگ را دیدهایم! بعد به ما میگفتند که در دستورالعمل شما یک سامانه هاگ وجود داشته، سامانههای دیگر از کجا آمده است؟ اما شهید ستاری میگفت که شما زمانی در جنگ موفق هستید که کار خودتان را انجام دهید و به کسی چیزی نگویید! اگر به کار خود ایمان دارید، کار خودتان را انجام دهید، آنهایی که باید مطلع شوند، مطلع خواهند شد!
«دفاع معجزهآسا» در حقیقت به اینگونه صورت گرفت که ماکت سامانه هاگ همراه با رادار ترکشخوردهای که میتواند یک مقداری پالس بفرستد، در منطقه مستقر میشد و هواپیمای عراقی فکر میکرد که آنجا سایت اصلی هاگ است؛ لذا شیرجه میزد و آنجا را هدف قرار میداد و سایت اصلی، هواپیما را هدف قرار میداد.
یکروز ارتش بعث عراق تمام پلهای ایستگاه هفت، چویبده، ابوشانک و کارون را هدف قرار داد، درحالی که سایت هاگ در آنطرف پل قرار داشت و ما میخواستیم موشک به سایتها منتقل کنیم. شهید ستاری آنقدر نگران بود که من به او گفتم «آخر سکته خواهی کرد!»، گفت: «اگر موشک نداشته باشیم و عراق سایتها را بزند، سکته نمیکنیم؟»، گفتم: «هرطور شده موشکها را میبریم». رفتیم و از سپاه یک قایق «تارخ» گرفتیم و موشکها را در پتوی سربازی پیچیدیم و با دست روی قایق سوار کردیم و به آن طرف رودخانه بردیم. وقتی موشکها را از قایق پیاده کردیم، تا سایت هاگ نزدیک به چهار یا پنج کیلومتر راه بود؛ لذا چهار نفر، چهار نفر نیرو آوردیم و موشکها را در حالی که آنها را در پتو پیچیده بودیم، مانند تابوت روی دوش آنها گذاشتیم و تا ساعت ۳ صبح به سایت منتقل کردیم. ساعت ۵ صبح به شهید ستاری اطلاع دادم که کار انجام شد.
دفاعپرس: چرا شهید ستاری به انجام کارهای صنعتی در نیروی هوایی، خصوصاً ساخت هواپیمای «پرستو» روی آورد؟
شهید ستاری میگفت «همه کاری میشود انجام داد؛ اگر آدمها بخواهند» و میگفت «وقتی شما شجاعت در عمل را بهدست میگیری که عالم به آن کار باشید»؛ یعنی انسانی که سواد و علم دارد، شجاعت به سراغ او میآید و وقتی توکل دارد، همه کارها را میتواند انجام دهد.
مراسم رونمایی و پرواز هواپیمای «پرستو» نخستین هواپیمای سبک ترابری ساخت نیروی هوایی ارتش
شهید ستاری در زمینه ساخت هواپیمای «پرستو» میخواست صنعت ورقکاری، صنعت موتور و صنعت گیربکس و... را در نیروی هوایی راهاندازی کند و در این راستا تفکراتی در سر داشت. ما در دوران دفاع مقدس مشکلات کوچکی داشتیم که گاهی اشکالات بزرگی را به وجود میآورد. مثلاً ژنراتورهایی که در سامانههای اورلیکن، اسکایگارد، هاگ و... استفاده میشد، بهدلیل مشکل در یک فیلتر از کار میافتاد و این فیلتر آمریکایی بود! وقتی هم که میخواستیم در این فیلتر تغییر ایجاد کنیم، عدهای مخالفت میکردند؛ لذا شهید ستاری به این دلیل بهسراغ راهاندازی صنعت در نیروی هوایی رفت تا این مشکلات را از بین ببرد؛ یعنی نیروی هوایی این توانایی را پیدا کند که مثلاً ژنراتور تولید کند و در واقع مشکلاتی که در عملیاتها برای ما گرفتاری ایجاد میکرد را برطرف کند. شهید ستاری یک ماشین میساخت تا همه ببینند و سپس بگوید حالا که این موتور را تولید کردید، بروید و ژنراتور هم بسازید.
ساخت هواپیمای پرستو، در واقع موجب شد تا ما برویم روی مسائل مختلف هواپیمای شکاری کار کنیم که بر این اساس یادگاریهای شهید ستاری امروز ماندگار شده و ثمره آنها هواپیمای «کوثر» شده است.
انتهای پیام/ 113