گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ اکبر صفرزاده؛ تأثیرپذیری خیام از آیات قرآن بیشتر از آنکه جنبه ظاهری داشته باشد جنبه محتوایی، مفهومی و ریشهای دارد. تسلط بیچون و چرای او برعلوم قرآنی، کیهانی و شعر و ادب پارسی او را به درجهای از علوم و معرفت و جهانبینی دینی رسانده که توانسته با قدرتی بیبدیل از ظاهر مذهبی، ریا و تزویر و تمامی سیاه چالههایی که اهل خرافه به نام دین تراشیدهاند عبور کند و مخاطب را با خود به جایی ببرد که میتوان با یقین گفت که آنجا هسته اصلی و مرکزی دین است.
برای فهم خیام باید همان راهی را رفت که او پیمود؛ باید از ظاهر عبور کرد تا به باطن رسید. ظاهر اشعار خیام ضد دین است و با تکیه بر این ظاهر میتوان او را شاعری ضد دین و یا حتی ملحد قلمداد کرد، اما در پس این ظاهر گستاخ و بیپروا و منتقد که همه چیز را با سوالهای تلخ و بنیادین موارد هجمه قرار میدهد تفکری است به شدت دینی و متاثر از قرآن.
غنای شعر خیام متأثر از قرآن است. روح قرآن در اعماق اشعار خیام موج میزند. زیبایی و جذابیت اشعار او به دلیل تاثیری است که او از قران گرفته است. روح انسان به طور فطری و غریزی با آن چیزی ارتباط برقرار میکند که آن چیز بویی از حق تعالی داشته باشد که اگر این طور نبود ما هیچ گاه هیچ تمایلی نسبت به اشعار خیام، حافظ، فردوسی، سعدی و مولوی یا دیگر آثار هنری زیبا و فاخر دنیا نداشتیم.
آیه ۲۳ سوره حدید: تا [با یقین به اینکه هر گزند و آسیبی و هر عطا و منعی فقط به اراده خداست و شما را در آن اختیاری نیست]بر آنچه از دست شما رفت، تأسف نخورید، و بر آنچه به شما عطا کرده است، شادمان و دلخوش نشوید، و خدا هیچ گردنکش خودستا را [که به نعمتها مغرور شده است]دوست ندارد.
خیام دراین باره میگوید: از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن/ فــردا که نیامدست فــریاد مکــن/ بـــرنامده و گذشتــه بنیاد مکن/ حالی خوش باش و عمر بر باد مکن؛ و در جایی دیگر میگوید:ای دل غم این جهان فـــرسوده مخور/ بیهـــوده نهای غمان بیهوده مخور/، چون بود و گذشت و نیست نابوده پدید/ خوش باش و غم بوده و نابوده مخور.
آیه ۶ سوره فرقان: بگو: این کتاب را آن خدایی فرستاده که از اسرار آسمانها و زمین آگاه است (و شما از این انکار و کفر و گناه باز گردید که) هم او البته بسیار آمرزنده و مهربان است. آیات ۸ الی ۱۱ سوره طارق: بی تردید خدا بر بازگرداندن انسان [پس از مرگش]تواناست، روزی که رازها فاش میشود. پس انسان را [در آن روز در برابر عذاب]نه نیرویی است و نه یاوری.
خیام در این باره میگوید: اسـرار ازل را نه تو دانی و نه مـــن/ وین حرف معّما نه تو خوانی و نه من/ هست از پس پرده گفتگوی من و تو/، چون پرده برافتد نه تـو مانی و نه من.
آیه ۳۸ سوره مدثر: هر نفسی در گرو عملی است که انجام داده است. آیه ۲۱ سوره طور: و آنان که ایمان آوردند و فرزندانشان هم در ایمان پیرو ایشان شدند ما آن فرزندان را به آنها برسانیم و از پاداش عمل آنان هیچ نکاهیم. هر نفسی در گرو عملی است که اندوخته است.
خیام در این باره میگوید: گــر من ز میمغانه مستم هستم / گر کافـر و گبر و بت پرستم هستم/ هــر طایفهای به من گمانی دارد/ من زان خودم هرآنچه هستم هستم.
آیه ۴ سوره تین: ما انسان را در نیکوترین صورت (در مراتب وجود) بیافریدیم. آیه ۷ سوره شمس: و قسم به نفس ناطقه انسان و آن که او را نیکو به حد کمال بیافرید. آیه ۱۹ سوره روم: زنده را از مرده بیرون مى آورد و مرده را از زنده بیرون مى آورد و زمین را بعد از مرگش زنده مى سازد و بدین گونه [از گورها]بیرون آورده مى شوید. آیه ۵۶ سوره یونس: خداست که زنده میکند و میمیراند و باز همه به سوی او بازگردانده میشوید.
خیام دراین باره میگوید: جامی است که عقل آفرینش میزد / صد بوسه ز مهر بر جبینش میزد/ این کوزه گر دهر چنین جام لطیف/ میسازد و باز بر زمینش میزد.
آیه ۱۴ سوره الرحمن: انسان را خدا از خشک گلی مانند گل کوزه گران (بدین حسن و زیبایی) آفرید. آیه ۲۶ سوره حجر: و ما انسان را از گِلی خشک که برگرفته از لجنی متعفّن و تیره رنگ است، آفریدیم.
خیام در این باره میگوید: دی کوزه گری بدیدم اندر بازار / بر پاره گلی لگد همی زد بسیار/ و آن گل به زبان حال با او گفت / من، چون تو بوده ام مرا نیکو دار.
انتهای پیام/ 121