به بهانه عروج ملکوتی عالم رزمنده گرانقدر حجت الاسلام عادل مولایی

عالمی که در جبهه بی سیم چی گردان بود

من بی سیم چی گردان بودم و بی سیم چی یکی از گروهان ها زخمی بود.....
کد خبر: ۵۶۴۱۹
تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۸ - 02November 2015

عالمی که در جبهه بی سیم چی گردان بود

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس از اردبیل، حجت الاسلام و المسلمین عادل مولایی فرزند مولا سال 45 در اردبیل به دنیا آمد . از سال 60 دروس حوزه علمیه را در اردبیل شروع کرد و شهریور ماه سال 61 اولین بار به جبهه رفته و یازده ماه در جبهه  به عنوان بی سیم چی گردان امام سجاد (ع) لشگر 31 عاشورا حضور یافت .

این محقق که صاحب تالیفات ارزشمندی نیز هست. از سال 70 مقیم قم شده و به تحقیق و پژوهش مشغول بود و سرانجام در روز پنجشنبه 7 آبان 94 در حادثه تلخ رانندگی دعوت حق را لبیک گفت.

چهره آرام و مقتدر آقا مهدی

دهم مهر ماه سال 61 در تپه های «سان واپا » مستقر شدیم . می گفتند عملیات اصلی دیشب انجام گرفته و بچه ها دشمن را تار ومار کرده و تپه «سان واپا » را گرفته اند . به فاصله یکی دو ساعت پاتک دشمن شروع شد و نیروهایمان جلو کشیدند ویکی یکی توی سنگر ها پناه گرفتند . رشادت «رحیم نوعی اقدم » و «جمشید آتش افروز» همه بچه ها را سرحال نگه داشته بود و رزمنده ها با توان بیشتری جواب دشمن را می دادند.

درهمان لحظات اولیه آقا مهدی (سرلشگر مهدی باکری فرمانده لشگر 31عاشورا) با یک روحانی خودش را به آنجا رساند. بچه بودیم و با دلهره چند بار گفتم : آقا مهدی آمدند ...آقا مهدی دارند پاتک میزنند...                             

چهره آرام و مقتدر آقا مهدی هنوز پس از سال ها یادم مانده ! هرروز صبح و بعد از ظهر حداقل دو پاتک داشتیم . تانک های دشمن بود و آرپی چی زن ها ی دلیرمان ! تانک های جلو آمده را آرپی چی زن ها ناکام می گذاشتند و این نبرد تا چند ساعتی ادامه داشت.

من بی سیم چی گردان بودم و بی سیم چی یکی از گروهان ها زخمی بود. به منافی سپردم برود سر وقت بی سیم آن گروهان ، رفت و مدام می آمد و نیروهای کمکی می خواست. یکبار دیگر که برگشت ، با مشت ولگد از خودم دورش کردم وگفتم : برو پیش نیروها

« مرحمت بالازاده » هم بین نیروها بود و با آن قد و قواره کوچکش تن به هر کار دادنش مثال زدنی بود ! از بودن بچه هایی مانند مرحمت ترس از دشمن بی معنی می شد و هر تانکی جلو می خزید با آتش آرپی چی بچه ها به لاشه ای بی حرکت تبدیل می شد! بچه ها آن شش روز مقاومت جانانه ای کردند.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها