به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، «سعید مهتدی» در سال ۱۳۳۷ در پیشوای ورامین متولد شد و پس از اتمام تحصیلات دوران ابتدایی و دبیرستان، وارد مرکز تربیتمعلم شد و در منطقه پاکدشت شروع به تدریس کرد.
وی در اوج مبارزات علیه رژیم شاهنشاهی، در زمینه چاپ و پخش اعلامیههای ضد رژیم، نقش مؤثری داشت. مهتدی در سال ۱۳۵۷ در کمیته انقلاب اسلامی فعال بود.
پس از تشکیل سپاه در سال ۱۳۵۸ نیز به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و در اولین مأموریت برای مقابله با گروههای ضدانقلاب، همراه دوستانش عازم مناطق کردنشین شد و در روانسر و جوانرود به فعالیت پرداخت.
وی مسئولیت واحد عملیات سپاه جوانرود و سپس مسئولیت واحد عملیات سپاه بوکان را به مدت دو سال برعهده داشت.
پس از تشکیل تیپ ۲۷ هم در کنار محمدابراهیم همت و عباس کریمی و سایر همرزمانش قرار گرفت و فرماندهی گردان کمیل، فرماندهی محور و مسئولیت واحدهای طرح و عملیات و اطلاعات- عملیات لشکر را عهدهدار شد.
سعید مهتدی پس از پایان جنگ، از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۸۳ با تجاربی که از ۸ سال دفاع مقدس کسب کرده بود، بهعنوان یکی از نیروهای صاحبنظر لشکر ۲۷ شناخته میشد. به همین دلیل مدتی در ستاد نیروی زمینی سپاه، مشغول خدمت شد و حسن سوابق نظامی او موجب شد، در سال ۱۳۸۳ به فرماندهی لشکر ۲۷ منصوب شود.
مهتدی در مدت فرماندهیاش، دوره کوتاهی داشت؛ چراکه یک سال بعد، یعنی در ۱۹ دی ۱۳۸۴ در سانحه سقوط هواپیمای حامل جمعی از فرماندهان سپاه در نزدیکی شهر ارومیه، همراه تنی چند از فرماندهان نیروی زمینی سپاه، از جمله حاج احمد کاظمی (فرمانده وقت نیروی زمینی سپاه) به شهادت رسید.
به روایت حاج رضا بختیاری (همرزم شهید)
بار اول او را در شهر بوکان دیدم. سال ۱۳۶۱ بود. با همه مشکلاتی که در شهر حاکم بود؛ با آرامش و لبخندی به استقبال مان آمد که حاکی از سعه صدر بالای او بود.
بار دوم در پادگان دو کوهه و جلوی ساختمان گردان کمیل او را دیدم؛ در کنار شهید علی اصغر ارسنجانی و حاج احمد شاهسون و اینگونه دوران شیرین درک هم نفس شدن با این بزرگوار آغاز شد.
از همان روزهای نخست، مدیریت و تدبیر برادر سعید در همه امور بارز و آشکار بود و نتیجه تلاش هایش در نظم و انضباط حاکم بر گردان جلوه گر شد.
تدبیر و شجاعت شهید مهتدی در والفجر ۱
از عملیات والفجر یک بگویم که علی رغم فشار دشمن و آتش بسیار سنگین و کم سابقه عراق تا آن زمان، با اینکه گردان کمیل در شب اول عملیات و به عنوان گردان خط شکن وارد عمل شده بود و با موفقیت کامل اهداف تعیین شده را فتح کرده بود، تا پایان عملیات یعنی حدود پنج یا شش شب، با صلابت و استواری همه مواضع خود را با دفع پاتکهای متعدد دشمن حفظ کرد و در نهایت به علت عدم دستیابی گردانهای همجوار به اهداف تعیین شده و در شرایطی که عراق با پهلو گرفتن از چپ و راست، قصد محاصره کامل گردان کمیل را داشت، به دستور فرمانده لشکر مجبور به ترک مواضع خود شد.
این سخن فراتر از یک تعارف است. جمع و جور کردن امور گردان در خط عملیاتی آن هم در شرایطی که چند گردان بعد از کمیل وارد عمل شده و به دلیل مقاومت دشمن و حجم آتش سنگین مجبور به عقب نشینی و ترک خط میشدند، کاری واقعا دشوار بود که فقط در سایه تدبیر و مقررات سخت و محکمی که برادر سعید در خط برقرار کرده بود محقق شد.
برادر سعید هرگونه تردد اضافی نیروها را در کانالهای چهارگانه حد گردان ممنوع کرده بود و فقط نیروهای تدارکات برای تقسیم آب و غذا و مهمات اجازه تردد داشتند و با این تدبیر از تلفات نیروها و بهم خوردن سازمان گردان جلوگیری شد.
فرازی از وصیتنامه شهید:
برادران و خواهران عزیز؛ امروز نعمت بزرگی از جانب خداوند بزرگ در دست ما بهرسم امانت میباشد که این نعمت بزرگ، امام عزیزمان میباشد. کفران نعمت نکنیم که مورد غضب ایزد متعال قرار میگیریم که در این حالت وای برما.
برادران عزیز من، بهعنوان یک فرد کوچک از شما تقاضا دارم که همواره و در همه حالت، حامی انقلاب اسلامی، حضرت امام و روحانیت در خط او باشید.
جبههها را خالی نگذارید و در همهجا یاور رزمندگان اسلام باشید و اگر شما برادران قدمی در براندازی استکبار جهانی بردارید، خداوند به شما نصرت عنایت میفرماید.
منبع:
شیری، حجت، اطلس لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) در دوران دفاع مقدس، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول ۱۴۰۰، صفحه ۲۷۸
انتهای پیام/ 141