«شهید بهشت هشتم» به شهید حرم رضوی پرداخت

کتاب «شهید بهشت هشتم»، زندگینامه شهید حجت‌الاسلام محمد صادق دارایی، شهید مضروب در حرم مطهر رضوی است که توسط پویا کرمی نگارش شده است.
کد خبر: ۵۶۶۵۴۲
تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۴۰۱ - ۱۲:۵۵ - 10January 2023

به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، کتاب «شهید بهشت هشتم» به قلم پویا کرمی و از سوی انتشارات کتیبه نوین منتشر شد. این کتاب، زندگینامه شهید حجت‌الاسلام محمد صادق دارایی، شهید مضروب حرم مطهر رضوی را روایت می‌کند.

پویا کرمی درباره این کتاب نوشت: «کتابی که نوشته ام «شهید بهشت هشتم» نام دارد که درباره زندگینامه گهربار شهید حجت‌الاسلام و المسلمین محمدصادق دارایی است. تا قبل از این کتابی برای ایشان چاپ نشده بود. ایشان شهید دارایی بود و همه دارایی اش هم از دار دنیا شهادتش بود.

اگر از حجت‌الاسلام دارایی بخواهم بنویسم، لبخندهای معصومانه فاطمه را به یاد می‌آورم. برق چشم‌های روشنش در آلونک كوچک و كم نورشان. كفش‌های طبی صورتی‌اش را بغل گرفته بود. آن یك جفت كفش همه آرزوی كودكانه اش بود كه برآورده شده بود؛ آرزوی راه رفتن، قدم برداشتن و دویدن. 

اگر از این طلبه جهادی بخواهم بنویسم، صدای لرزان پیرزنی را به یاد می‌آورم كه تنها دل‌خوشی‌اش همكلام شدن با او و مددكاران مركز نیكوكاری‌اش بود. در مخروبه‌ای كوچك، در فراموش شده‌ترین نقطه این شهر، در بستر بیماری افتاده بود و مدت‌ها پایش را از خانه بیرون نگذاشته بود. به او لبخند می‌زد و می‌گفت: مادرجان من بسته معیشتی نمی‌خواهم، هم‌صحبت می‌خواهم. فقط گاهی سری به من بزنید. 

حجت‌الاسلام دارایی كنارش می‌نشست و با دقت و حوصله به همه حرف‌های پیرزن گوش می‌داد. همه آرزوی پیرزن تنها همین دقایق كوتاه هم‌صحبتی بود كه بر آورده شد. از او حالا آرزوهایی را به یاد می آورم كه آرزوی برآورده كردنشان را داشت. خودش، اما اصرار داشت در گوشه‌ای دنج از این داستان‌ها باشد، جایی كه هیچ‌كس نام و نشانی از او پیدا نكند. همین هم هست كه حالا سطربه سطر گزارش دو هزارو پانصد كلمه‌ای را بالا و پایین می‌كنم و چیز زیادی از خود او پیدا نمی‌كنم. كلی حرف و دغدغه و آرزو توی سرش داشت. علاوه‌بر این طرح خدمت در ازای خدمت را هم راه‌اندازی كرده بوده است. اینكه اگر هر خدمتی به خانواده‌ای ارائه می‌شود آن خانواده هم باید در ازایش خدمت دیگری ارائه كند. مثلاً اگر برای یك خانواده چرخ خیاطی خریداری می‌شد و چرخ اشتغالشان به گردش در می‌آمد، آن خانواده موظف بودند برای یك خانواده دیگر كه نیاز به پوشاك داشتند لباس بدوزند. اگر خانواده‌ای كه خدمتی را دریافت كرده بودند هیچ مهارتی نداشتند موظف بودند كه فرزندشان را به مسجد بفرستند. فرزندشان مكبر و مؤذن می‌شد و جذب مسجد محله. 

جمعیتی در شهرك شهید رجایی در حاشیه شهر مشهد كه محدوده خدمت شهید دارایی بود، تلفیقی است یعنی شیعه و سنی در كنار هم زندگی می‌كنند. آن‌هایی كه از نزدیك با فعالیت‌های جهادی این طلبه جوان آشنا بودند، شهادت می‌دهند او همان‌قدر كه به خانواده‌های نیازمند شیعه خدمت رسانی می‌كرد، خدمتگزار خانواده‌های نیازمند اهل سنت هم بود. 

دشمنان پیش خودشان خیال كرده بودند با یك تیر، چند نشان می‌زنند؛ از همه حیاتی‌تر، «وحدت» را. با خودشان حساب كرده بودند. در لباس اهل سنت به چند طلبه شیعه سوءقصد می‌كنند و بذر تفرقه می‌پاشند در زمین زندگی مسالت آمیز شیعه و سنی در ایران. آن وقت تا مدتها از این زمین، فتنه و آشوب و ناامنی درو می‌كنند. اما یادشان رفته بود «االله خیر الماكرین». همان وقتی كه فتنه گران تكفیری سرمست از خیالات باطلشان بودند، خدا با انتخاب طلبه‌ای گمنام، نقشه‌هایشان را نقش بر آب كرد؛ جوان جهادگری كه نه تنها خادم و محبوب مردمان محروم اهل سنت بود بلكه از قضا با خانواده‌ای از اهل سنت هم وصلت كرده بود. و همان شد كه خدا اراده كرده بود؛ خونی كه از این طلبه بی ادعا به زمین ریخت، در رگ شیعه و سنی جوشید و آرزوی تفرقه را به دل بدخواهان ایران اسلامی گذاشت... 

سرانجام ایشان یک شهادت به دو روش نصیبشان شد؛ شهادتی مثل امام حسین(علیه‌السلام) با لبان تشنه در ماه رمضان و شهادت امام علی(علیه‌السلام) که در ۱۶ فروردین ۱۴۰۱ ضربت خوردند و در روز ۱۸ فروردین در بیمارستان کامیاب مشهد مقدس جام قهرمانی شهادت را بالا بردند.

وقت مرگم بنویسید به روی کفنم
سر و عمامه من هر دو فدای وطنم 

ای دواعش صفتان جمله بسوزید که من 
تا حسینی شده ام،نیست خیال بدنم

آرزویم به جهان،خادمی دین خداست
قلمم جوهر عشق است و سلاحم سخنم 

شادی روح شهدا صلوات»

انتهای پیام/ 121

نظر شما
پربیننده ها