به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، تسخیر لانه جاسوسی در تاریخ 13 آبان 1358 نقطه عطف روابط ایران و آمریکا به شمار میرود. تسخیر سفارت آمریکا در تهران، بهانهای به دست دولت آمریکا داد تا نظام نوپا و انقلابی ایران را به نقض قوانین بینالمللی متهم کند. از طرف دیگر، نظام جمهوری اسلامی با استناد به اسناد محرمانهای که از سفارت آمریکا به دست آمده بود، دخالتهای واشنگتن در امور داخلی ایران را محکوم کرد و به این ترتیب، روابط دیپلماتیک میان ایران و آمریکا به طور کامل قطع شد.
امسال و در سایه توافق هستهای میان ایران و کشورهای 1+5 و به طور خاص آمریکا، سی و ششمین سالگرد حوادث 13 آبان و روزی که روز مبارزه با استکبار جهانی نام گرفته، با سالهای گذشته تفاوت دارد.
ما در این خصوص با "ویلمر جوزف لئون" متخصص آمریکایی علوم سیاسی گفتگویی ترتیب داده ایم. متن مصاحبه با این کارشناس مسائل بینالملل و آمریکا به شرح زیر است.
سؤال:: امروز سالگرد تسخیر سفارت آمریکا در تهران است. هر سال در این روز، مردم ایران تظاهرات میکنند و فریاد میزنند "مرگ بر آمریکا." از طرف دیگر، این سالها مذاکرات هستهای با آمریکا در جریان بوده و توافق هم حاصل شده است. به نظر شما توافق هستهای به معنای این نیست که امسال دیگر در ایران نباید راهپیمایی با شعار "مرگ بر آمریکا" برگزار شود؟
من قطعاً خودم را در حدی نمیدانم که به یک ملت بگویم آیا راهپیمایی برگزار کند یا نه، و یا اینکه علیه چه چیزی باید راهپیمایی کند یا نکند؛ به خصوص که این ملت، ملتی مانند ایران باشد که به عقیده من نه از سال 1979 و انقلاب اسلامی، بلکه از سال 1953 تحت ظلم امپریالیسم آمریکایی بوده است، زمانی که سیا با برنامهریزی قبلی، دولت منتخب و دموکراتیک محمد مصدق را سرنگون کرد. "کرمت روزولت" پسر "تئودور روزولت" رئیسجمهور اسبق آمریکا، و "نورمن شووارتسکاف" به نیابت از شرکتهای نفتی "بریتیش پترولیوم" و "رویال داچ شل" کودتا و سرنگونی مصدق را طرحریزی کردند و شاه را دوباره روی کار آوردند. مردم ایران از آن زمان تا حدود 30 سال بعد، با توطئه آمریکا، تحت ستم شاه بودند.
من از یکی از کاخهای شاه در ایران بازدید کردم و دیدم در حالی که شهروندان ایرانی در فقر مطلق به سر میبردند، شاه با چه ثروت نفرتانگیزی زندگی میکرده است. برای همین است که کاملاً درک میکنم ایرانیها چرا باید شعار "مرگ بر آمریکا" بدهند. من نمیتوانم به شما بگویم این شعار را ندهید... به عنوان یک آمریکایی میگویم کاش این کار را نمیکردید... اما کاملاً درک میکنم چرا این شعار را میدهید.
سؤال:: چرا میگویید کاش ایرانیها این شعار را نمیدادند؟
چون بالأخره من آمریکایی هستم. یکی از چیزهایی که من در ایران متوجه شدهام این است که چهقدر مردم شما حواسشان هست و نگران هستند که چه تصویری از کشورشان در دنیا ارائه میشود. هر کس من را میبیند میپرسد آیا اولین بار است که به ایران آمدهام یا نه. سؤال دوم هم این است که درباره ایران چه نظری دارم. مثل این است که به همه مردم گفته باشند هر وقت یک آمریکایی را دیدید، این سؤالها را باید از او بپرسید. اما دلیلش این است که شما خیلی دقت دارید که چه تصویری از ایران در دنیا پخش میشود، به خصوص به خاطر اطلاعات غلط و دروغهایی که آمریکا در رسانههای دنیا درباره ایران پخش کرده است. همانطور که شما برایتان مهم است کشورتان چگونه در دنیا دیده میشود، چون میدانید همان تصور درباره شخص شما هم وجود خواهد داشت، من هم درباره کشور خودم یعنی آمریکا همینطور فکر میکنم.
سؤال:: یعنی شما معتقدید که دولت آمریکا نماینده مردمی است که در این کشور زندگی میکنند؟
نه. الآن اینگونه نیست، اما قاعدتاً باید اینگونه میبود، چون به ما میگویند دولت آمریکا یک دولت دموکراتیک است.
سؤال:: "مرگ بر آمریکا" یعنی مرگ بر دولت آمریکا، نه ملت این کشور.
حتی اگر اینطور باشد، باز هم دولت آمریکا، دولت من است، اگرچه که متأسفانه کارکرد خود را به درستی انجام نمیدهد. به عنوان یک شهروند آمریکایی، همین اشکالات در دولت آمریکا، من را آزار میدهد، به خصوص وقتی که دولتم یک قدرت امپریالیست است که از هر شخصی که بتواند، برای دسترسی به نیروی انسانی ارزان سوءاستفاده میکند و از هر راهی به دنبال به دست آوردن منابع ارزان است. با این حال، واقعیت این است که دولت من، دولت امریکاست و این واقعیت را نمیتوانم تغییر بدهم.
سؤال:: اولین باری که شعار "مرگ بر آمریکا" داده شد در انقلاب اسلامی ایران بود و بعدها در کشورهای دیگر هم همین شعار داده شد. به نظر شما سر دادن این شعار از همان ابتدا، کار درستی نبود؟
من در اینباره قضاوت نمیکنم، اما این را میتوانم بگویم که وقتی آمریکا دیکتاتوری شاه را بر مردم ایران تحمیل کرد و ایرانیها با حکومت شاه مخالف بودند، انقلاب حق آنها بود و کاری را کردند که مردم مظلوم در همه جای دنیا باید انجام بدهند. چه انجیل را بخوانید، چه قرآن را و چه تورات را، و چه هیچکدام از اینها را نخوانید، عقل هم به شما میگوید مردم مظلوم باید مقابل ظلم بایستند.
سؤال:: آیا شما اعتقاد دارید که تهران، پایتخت مقاومت در مقابل امپریالیسم است؟
تلاش برای آزادی در همه جای دنیا در جریان است و بسیاری از اینها علیه دخالتهای آمریکا در کشورهای مختلف است.
سؤال:: اگر بخواهیم یک دولت یا کشور خاص را در نظر بگیریم، چهطور؟
اگر سؤالتان به طور خاص در اینباره است، باید بگویم من آمادگی جواب دادن به سؤال شما را ندارم، به این دلیل که قیامهای آزادیخواهانه، حوزه تخصصی من نیستند. من یک متخصص علوم سیاسی هستم، اما نمیتوانم در موضوعی که تخصص آن را ندارم، صحبت کنم.
سؤال:: بگذارید سؤالم را به شکل دیگری بپرسم. اگر ایران مبارزهاش با امپریالیسم را متوقف کند، آیا گروههای دیگری که در این قیامها دخیل هستند، تحت تأثیر قرار نمیگیرند؟
قطعاً همینطور است. به چند دلیل. اولاً اینکه ایران به برخی از گروههای آزادیخواه، مانند حزبالله کمکهای مالی میکند. همچنین از نقطهنظر روحی و روانی، مبارزات ایران، دیگر گروهها را نیز به مبارزه بیشتر و قویتر تشویق میکند. باز هم میگویم این حوزه، حوزه تخصصی من نیست، اما تا جایی که الآن به نظرم میرسد، اقدامات ایران، دستکم به همین دو دلیلی که گفتم، در مبارزات بینالمللی علیه امپریالیسم تأثیرگذار است.
سؤال:: پیام شما به آن دسته از مردم که در راهپیمایی 13 آبان شعار "مرگ بر آمریکا" خواهند داد و همینطور به آن دستهای که میگویند دشمنیها میان ایران و آمریکا به پایان رسیده، چیست؟
به آنهایی که در راهپیمایی شرکت میکنند میگویم به جنبش خودتان وفادار بمانید. به آنهایی هم که فکر میکنند مبارزه با آمریکا پایان یافته است، میگویم که پایان مبارزه با آمریکا، خیالی است که واقعیت ندارد. در آمریکا یک ضربالمثلی هست که بیشتر میان سیاهپوستها استفاده میشود: "اگر حوصله درگیری نداری، وارد دعوا نشو." اگر آمریکا در همان دهه 1950 در سیاستهای دموکراتیک ایران دخالت نکرده بود، وضعیت میان دو کشور الآن اینگونه نبود.
منبع:مشرق