گروه بینالملل دفاعپرس: پس از ملی شدن صنعت نفت ایران و خلع ید از شرکتهای انگلیسی و قطع روابط ایران و انگلیس ابتدا نماینده سیاسی انگلیسی مقیم بحرین از سال 1329 (1950 م.) عبارت ساحل عربی را برای منطقه جغرافیایی بخش جنوبی خلیج فارس که متعلق به عربهای تحتالحمایه انگلیس بود، مرسوم ساخت و سپس به مرور کلمه خلیج عربی را جایگزین آن ساخت و سپس این نام را به کل خلیج فارس تعمیم داد.
این درحالی است که تا اوایل دهه 1960 درباره نام خلیج فارس هیچگونه بحث و جدلی در میان نبوده است و در تمام منابع اروپایی و آسیایی و آمریکایی، دانشنامهها و نقشههای جغرافیایی این کشورها نام از خلیج فارس در تمام زبانها به همین نام یاد شده است.
اصطلاح «خلیج عربی» برای نخستین بار در دوره تحت قیمومت شیخ نشینهای خلیج فارس توسط کارگزاران انگلیس و بهطور ویژه از طرف یکی از نمایندگان سیاسی انگلیس مقیم در خلیج فارس به نام رودریک اوون در کتابی به نام حبابهای طلایی در خلیج عربی در سال 1958 نوشت که «من در تمام کتب و نقشههای جغرافیایی نامی غیر از خلیج فارس ندیده بودم، ولی در چند سال اقامت در سواحل خلیج فارس (بحرین) متوجه شدم که ساکنان ساحل عرب هستند بنابر این ادب حکم میکند که این خلیج را عربی بنامیم.»
اما دلایل عربهای آن طرف خلیج فارس نیز برای این نامگذاری در نوع جالب توجه است آنها هیچ توجهی به پیشینه تاریخی این منطقه ندارند و تمام تحلیلشان مبتنی بر این مسئله است که ساکنان سواحل خلیج فارس عموما عرب زبان هستند. برخی از این تحلیلها نیز بر عدم تبعیت سواحل از دولت ایران اتکا دارد.
البته باید انصاف را هم رعایت کرد، تمام اعراب این نام را برای خلیج فارس نمی پسندند، بسیاری از متفکران و روشنفکران دنیای عرب مخصوصا اعراب شمال آفریقا معتقد بر اصالت نام خلیج فارس هستند.
«احمد عبدالساده» تحلیلگر و روزنامهنگار عراقی از اقدام غیرقابل توجیه مقامات ورزشی و حتی سیاسی عراق از جمله دفتر نخست وزیری این کشور در استفاده از واژه جعلی و ساختگی «خلیج عربی» برای خلیج همیشه فارس در مسابقات کشورهای عربی در بصره انتقاد و تاکید کرد و نوشت: ایران به دریای عمان مشرف است، اما آن را خلیج ایران نمیخواند، هند هم به دریای عرب مشرف است، اما آن را دریای هند نمیخواند، اندونزی هم به اقیانوس هند مشرف است، اما آن را اقیانونس اندونزی نمیخواند. چرا؟ به خاطر اینکه این نامگذاریها، رسمی و در سازمان ملل متحد هم رسما ثبت شده است. بنابراین، «خلیج فارس» نام رسمی و ثبت شده است و هیچ کشوری حق ندارد آن را تغییر دهد.»
در کشورهای عربی شمال آفریقا حتی نویسندگانی هستند که در دفاع از نام خلیج فارس مطالبی منتشر کرده و هم زبانان خود را که در جهت تغییر این نام تاریخی سرمایه گذاری می کنند بهشدت سرزنش کردهاند. اما اعراب حاشیه خلیج فارس به دلایل سیاسی نام خلیج فارس را به یک بهانه تبدیل کردهاند تا به مقابله رسانهای و تبلیغاتی با ایران بپردازند.
در سالهای اخیر این روال دامنهدار تر بوده است در هر مراسمی اعم از سیاسی، فرهنگی و ورزشی اعراب حاشیه خلیج فارس درباره این نام شیطینتهایی را صورت دادند. حتی در برخی مواقع در حضور چهرهای دولتی رسمی ایرانی دست به این کار میزدند.
البته اسناد علمی، تاریخی و جهانی بسیار مهمی در مرکز مطالعات خلیجفارس در رابطه با هویت نام خلیجفارس وجود دارد که این نام را برای این خلیج، اثبات میکند. اولین سند در این زمینه نیز سنگنوشتهای از زبان داریوش هخامنشی است که به نام دریای پارس در آن اشاره شده است و هماکنون در موزه نگهداری میشود. مقدسترین سند در اثبات نام خلیج فارس، حدیثی است معتبر از پیامبر اکرم (ص) که اشاره شده به بحر فارس که در اسناد تاریخی معتبر اهل سنت هم موجود است. این اسناد در کمیته جهانی نامهای جغرافیایی سازمان ملل متحد (UNGGEN)، انجمن IHO (انجمن هیدروگرافی جهانی) و سایر تشکلهای بینالمللی نیز با نام خلیجفارس ثبت شده است.
به هر ترتیب این شیطنتها آن قدر گسترش یافت تا این که شورای عالی انقلاب فرهنگی برای مقابله تبلیغاتی با اقدامات اعراب تصمیم گرفت یک روز ملی را به «خلیج فارس» اختصاص دهد، شاید که از این طریق بتواند به مقابله با اقدامات انگلیسی پسند بپردازد.
انتهای پیام/ 411