۴۴ سال افتخار/ پیشکسوت ارتش جمهوری اسلامی در گفت‌وگو با دفاع‌پرس:

ارتقای سطح آگاهی مردم، توطئه‌های دشمن را خنثی می‌کند

سرهنگ «خاقانی» گفت: نظام سلطه به دنبال تجزیه ایران هستند، این سیاست خصمانه بخصوص در آذربایجان با حضور رژیم صهونیستی بسیار مشهود و محسوس است اما بحمدالله مردم کشورمان با ارتقای بصیرت و آگاهی خود بروز این رخدادها را به نفع اسلام رقم خواهند زد.
کد خبر: ۵۷۲۳۵۱
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۰:۰۴ - 10February 2023

سرهنگ «اخوان خاقانی» پیشکسوت ارتش جمهوری اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار دفاع‌پرس در مشهد با اشاره به قرارداد کاپیتولاسیون و تأثیرات منفی آن در جامعه ایران در آن ایام اظهار داشت: به دنبال انعقاد این قرارداد ننگین تمام مستشاران نظامی آمریکا در ارتش رژیم شاهنشاهی پهلوی حضور داشته و تمام مسائل آموزشی و رزمی ما را تحت نظر داشتند. مجلس شورای ملی آن زمان به این مستشاران مصونیت قضایی داده بود؛ به طوری که اگر هرگونه جنایتی را در داخل ایران مرتکب می‌شدند به لحاظ قانونی تحت پیگرد قرار نمی‌گرفتند.

وی افزود: به دنبال ایستادگی امام خمینی(ره) در برابر این قانون و جرقه‌های نخست انقلاب اسلامی ایران در سال 42؛ من و 10 نفر دیگر از نظامیان ارتش پیام‌ها و اعلامیه‌های ایشان را با کاربن و به صورت دستنویس منتشر و آن‌ها را در منطقه‌ای که در آن قرار داشتیم بین سربازان و درجه‌داران ارتش توزیع می‌کردیم.

این پیشکسوت ارتش جمهوری اسلامی گفت: منطقه‌ای که من در آن حضور داشتم؛ شامل سه پادگان بزرگ در شهرهای تبریز، مراغه و مرند بود که آن اعلامیه‌ها به صورت شب‌نامه بین کارکنان ارتش پخش می‌شد. من آن زمان افسر نگهبان بودم و وقتی که به عنوان سرکشی داخل پادگان می‌شدم، آن‌ها را به دیوارهای پادگان می‌چسباندم. آن زمان محدودیت‌ها کمتر بود و انتقال آن اعلامیه‌ها به پادگان کار دشواری نبود. این اقدامات همگی در پادگان‌های گردان هفتم 105 توپخانه و موشک‌ها واقع در راه‌آهن مرند، لشکر دوم تبریز و پادگانی در بین راه جلفا و مرند انجام می‌شد.

این مبارز انقلابی در ادامه درباره نحوه دستگیری خود توسط ضداطلاعات ارتش یادآور شد: در یکی از روزهای سال 1344 که مشغول پخش اعلامیه‌های امام خمینی (ره) بودم، تعدادی از کارکنان ارتش متوجه کار من شدند لذا من را به ضداطلاعات ارتش در لشکر دوم تبریز معرفی و منتقل کردند. در آنجا از من بازجویی به عمل آمد تا سرنخی پیدا کنند که من از چه کسی اعلامیه‌ها را گرفتم؛ منتهی من زیر باز نرفته و گفتم این اعلامیه را شخص دیگری لا‌به‌لای پرونده‌های من جاساز کرده و من از آن بی‌اطلاع هستم.

خاقانی بیان داشت: من حدود شش ماه در سلول انفرادی، محبوس بودم اما در طول این مدت هیچگاه زیر بار پذیرش آن اعلامیه نرفته و دوستانم را هم که در این زمینه با من همکاری داشتند، معرفی نکردم. من که در زندان محبوس بودم، دوستان همراهم مابقی اعلامیه‌ها را با سرعت پخش می‌کنند تا هر سوءظنی که در مورد من هست برطرف شود. ضداطلاعات ارتش بعد از مدتی که متوجه شدند اعلامیه‌ای پیش من نیست من را آزاد کردند.

وی با اشاره به اینکه در آبان سال 1350 در شهرستان مراغه مجدداً دستگیر و به تبریز منتقل شدم، تصریح کرد: پس از انتقال به تبریز از آنجا مرا به تهران و محل زندان باغ‌شاه قدیم، واقع در میدان حُر، دانشکده فرماندهی و ستاد کنونی، منتقل کردند. حدود شش ماه در این مکان و در سلول‌های انفرادی محبوس بودم به طوری که خانواده‌ام از زندانی شدن من بی‌خبر بودند.

این پیشکسوت و مبارز انقلابی یادآور شد: بعد از شش ماه همسرم، که آن زمان پسرم را باردار بود، به اتفاق مادرم به اداره ضداطلاعات ارتش در مراغه مراجعه می‌کنند. مادرم در آنجا با گریه و زاری جویای احوالم شده و از آن‌ها درباره من خبر می‌گیرد. یکی از مأمورین ضداطلاعات آنجا مادرم را هل داده و می‌گوید: «خاک بر سر شما با این بچه‌تان!» پسر شما یک جاسوس است. هل دادن این مأمور باعث می‌شود که مادرم به همسرم برخورد کند و بچه‌ام در همانجا سِقط شود.

وی ابراز داشت: از جمع نه نفری که در آن زمان مبارزه می‌کردیم؛ من و مهندس طاهرزاده زنده هستیم، سه نفر در دوران دفاع مقدس به شهادت رسیدند و باقی افراد هم توسط ضداطلاعات ارتش رژیم پهلوی به شهادت رسیدند.

وی در پایان با اشاره به ناآرامی‌های سال جاری گفت: دشمنان ایران؛ مثل آمریکا و اروپا به دنبال تجزیه این کشور هستند، بخصوص در منطقه‌ای مثل آذربایجان که این مسئله بسیار مشهود و حضور رژیم صهیونیستی محسوس است. اما بحمدالله مردم ایران، مردمی آگاه هستند و بروز این رخدادها ان‌شاءالله به نفع اسلام تمام خواهد شد.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار