۴۴ سال افتخار/ پیشکسوت ارتش جمهوری اسلامی در گفت‌وگو با دفاع‌پرس:

دخالت‌های آمریکا در ایران برای مردم غیرقابل پذیرش بود

سرهنگ «خاشعی» گفت: آمریکایی‌ها در زمان رژیم پهلوی بر روی ایران سلطه بسیار زیادی داشتند به طوری که هرکاری که در ایران انجام می‌دادند پلیس ایران هم از آنها پشتیبانی می‌کرد و این موضوع یکی از چالش‌هایی بود که برای مردم پذیرش آن آسان نبود.
کد خبر: ۵۷۲۳۲۶
تاریخ انتشار: ۲۰ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۹:۵۳ - 09February 2023

سرهنگ «فضل‌الله خاشعی» پیشکسوت ارتش جمهوری اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار دفاع‌پرس در مشهد اظهار داشت: در زمان رژیم پهلوی آمریکایی‌ها بر روی ایران سلطه بسیار زیادی داشتند به طوری که هر اقدامی در ایران انجام می‌دادند پلیس ایران هم از آن‌ها پشتیبانی می‌کرد. این موضوع یکی از چالش‌هایی بود که برای مردم پذیرش آن آسان نبود.

وی گفت: به دلیل اعتراضاتی که من و امثال من بر علیه سیاست‌های ایران در قبال آمریکا داشتیم توسط عمال رژیم دستگیر و زندانی شدیم. من در سال ۱۳۵۲ زندانی و در سال ۱۳۵۴ از زندان آزاد شدم. وضعیت من نسبت به سایر مبارزانی، که در زندان‌های اوین، قصر و قزل‌حصار بودند، بهتر بود چراکه بیشتر مدت، من در پایگاه‌های بوشهر، شیراز و تهران در حصر بودم و به عبارت دیگر زندان من بازداشتگاه‌های پایگاه‌ها بودند.

این مبارز انقلابی با بیان اینکه روزهای نخست بازداشتم در بوشهر، بسیار سخت بر من گذشت، یادآور شد: در آنجا توهین بسیاری شنیدم به طوری که یکی از کارکنان ساواک به نام حسینی برای بازجویی‌‌‌ام به آنجا آمده بود به من توهین کرد. خطاب به او گفتم: «من نظامی هستم و شما حق توهین به من را ندارید». اما او در پاسخ سیلی محکمی به من زد به طوری که چند متر به روی زمین سُر خورده و به زیر میزی که در آنجا بود پرتاب شدم.

این پیشکسوت ارتش در ادامه درباره عنوان مجرمانه‌ای که به او نسبت داده شده بود، توضیح داد: عنوان مجرمانه‌ای که آن‌ها برای من تعیین کرده بودند عبارت بود از اقدام علیه امنیت کشور و سرنگونی محمدرضا شاه پهلوی! که در این بین دادستان جرم اول را پذیرفت ولی جرم دوم که اقدام برای سرنگونی شاه بود را نپذیرفت.

خاشعی درباره اقدامات مبارزاتی خود در خانه‌های سازمانی پایگاه هوایی بوشهر بیان داشت: من در منزل برای نزدیک به ۵۰ نفر از دختربچه‌های بین ۵ تا ۸ سال کلاس قرآن گذاشته بودم و معلم آن‌ها هم از شیراز به بوشهر می‌آمد و به آن‌ها قرآن آموزش می‌داد. این دختربچه‌ها وقتی که از خانه‌ من بیرون می‌رفتند با چادر بودند. تیمسار روحانی فرمانده پایگاه بوشهر چند باری این صحنه را دیده بود و همین موضوع باعث حساسیت او شده بود. این نوع رفتار برای او گران آمده بود و به همین دلیل مرا ابتدا تحت نظر گرفتند و بعد هم بازداشت کردند.

این آزاده سیاسی دوران مبارزات انقلاب در ادامه تصریح کرد: دلیل بازداشت من تنها این مسئله نبود. من در بوشهر مسئول مسجد پایگاه هوایی بودم و روحانیون مختلفی را به مناسبت‌های مختلف برای برپائی هیئت به آن مسجد دعوت می‌کردم. در آن زمان یکی از روحانیونی را که دعوت کردم زیر نظر بود و می‌خواستند او را دستگیر کنند. من متوجه این مسئله شدم و لذا از یکی از ذاکرین اهل‌بیت خواستم مداحی کند تا بتوانم آن واعظ را فراری بدهم.

وی بیان داشت: در فاصله مداحی، سخنران را سوار ماشین کردم و به جاده بوشهر به برازجان رساندم و ایشان از آنجا به بعد خود راه فرار از دست عوامل رژیم شاهنشاهی را در پیش گرفت. بعد از این اتفاق؛ ضداطلاعات ارتش مرا بازخواست کرد و جریان سخنران را جویا شد که من منکر شدم و گفتم مراسم ما سخنران نداشت اگر صحبتی هم شده توسط مداح انجام شده است!

خاشعی همچنین یادآور شد: در آن زمان با هماهنگی‌های انجام شده با ساواک و ضداطلاعات ارتش یکی از روحانیون اجازه ورود به مسجد پایگاه بوشهر را داشت اما چون مخاطبان بیان و گفتار او را نپسندیدند؛ در نتیجه از روحانیون دیگری برای سخنرانی دعوت کردیم که اکثر ممنوع‌المنبر بودند.

این پیشکسوت ارتش جمهوری اسلامی درباره نحوه توزیع اعلامیه‌های امام خمینی(ره) بین کارکنان ارتش در بوشهر گفت: در آن زمان نشریه مکتب اسلام که توسط آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی تدوین و منتشر می‌شد، بوسیله من بین کارکنان ارتش در بوشهر توزیع می‌شد که به یادم دارم لابه‌لای این نشریه اعلامیه‌های امام خمینی(ره) را جاسازی می‌کردم و کسی هم متوجه نمی‌شد.

این مبارز انقلابی درباره خفقان رژیم پهلوی برای تعظیم شعائر دینی یادآور شد: یک سال نماز عید سعید فطر را با کمک برخی ارتشی‌ها در محیط باز پایگاه برگزار کردیم که در آنجا برخی تکبیر سر دادند. سرهنگی به نام قربانی‌زاده که در آنجا صدای تکبیرهای نمازگزاران را شنیده بود خیلی از این ماجرا عصبانی شده و از من خواست که در مسجد دیگر اذان نگویم. او به دنبال متولی اذان مسجد بود که عوامل آنجا من را به او معرفی کردند. وقتی به حضور سرهنگ قربانی‌زاده رسیدم علت را جویا شدم؛ آنجا بود که متوجه شدم که او نگران این مطلب است که موذن یا شخص دیگری که میکروفن مسجد را در دست دارد بگوید: الجهاد!

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار