به گزارش گروه سایر رسانهها دفاعپرس، «عباس اصلانی» مدیرمسئول روزنامه ایران دیلی در یادداشتی در خبرگزاری شینهوا نوشت: با گسترش فناوریهای ارتباطی و نقش رسانهها در سیاست خارجی کشورها، نقش بازیگران فروملی، نظیر افکار عمومی و پارادیپلماسی، در عرصه روابط خارجی کشورها به طور فزایندهای افزایش یافته است.
مسلم است قراردادها توسط دولتها مورد تایید قرار میگیرند، اما نمیتوان از نقش پشتوانه اجتماعی صرفنظر کرد. نقش و تاثیرگذاری افکار عمومی متضمن فرصتها و چالشهایی برای سیاست خارجی کشورها و روابط آنهاست.
نقش افکار عمومی در سیاست خارجی و گسترش فناوریهای ارتباطی ارتباط معناداری با هم دارند. امروزه یکی از ابزارهای جنگ نامتقارن و نرم بین کشورها، بهره بردن از رسانهها است. این در حالی است که به دلیل تمرکز و پیشقدم بودن کشورهای غربی در تاسیس و گسترش دامنه فعالیت رسانهای، پروپاگاندای غربی از نفوذ و سرعت عمل بیشتری برای جهت دهی افکار عمومی جهان در راستای تامین اهداف مشخص برخوردار است. در همین حال، از بستر رسانه و شبکههای اجتماعی به عنوان اهرم فشار علیه دولتها یا حتی ایجاد اختلال استفاده میشود.
اول اینکه، عرصه رقابت در حوزه رسانههای سنتی و نوین را نباید واگذار کرد بلکه باید از آن حمایت کرد. هر روزه اثرگذاری رسانهها بر جامعه حتی از دولت هم پیشی میگیرد. مهمترین مصداق این واقعیت، تلاش رسانههای متعدد غربی برای تبدیل کوچکترین وقایع در این دو کشور به بحرانهای بزرگ است.
دوم اینکه، پوشش رسانهای اخبار ایران و چین باید بیشتر شود. تمرکز رسانهای ایران و چین نباید محدود به رخدادهای دیپلماتیک وروابط دوجانبه باشد. انتقال مستمر اطلاعات و تحلیلهای درست منجر به ارتباط و باور پذیری بیشتر افکار عمومی دو کشور میشود. باور پذیری مبتنی بر صحت، منطق و روایت منسجم است.
سوم، بهره بردن از پارادیپلماسی به عنوان یکی از راهبردهای کاربردی برای نزدیک ساختن جوامع ایران و چین و کاهش نقش مخرب رسانههای خارجی در رابطه تهران و پکن است. ایران و چین میتوانند به اشکال مختلف از ایجاد و گسترش پارادیپلماسی یا «دیپلماسی موازی» بین بازیگران غیردولتی و مردمی حمایت کنند. در عصر ارتباطات مجازی، بازیگران غیر رسمی و غیر دولتی اثرگذاری بیشتری از بازیگران رسمی و دولتی دارند؛ لذا سرمایهگذاری در افزایش «شهروند دیپلمات»های مسلط به دیپلماسی عمومی از میان خبرنگاران، هنرمندان، دانشجویان و پژوهشگران میتواند به پیشبرد بیش از پیش روابط و مناسبات ایران و چین کمک کند. پارادیپلماسی میتواند از طریق بسط روابط فرهنگی و اقتصادی شهری و استانی دو کشور و از طریق مقامات محلی نیز دنبال شود.
چهارم اینکه، امنیت نرم یعنی احساس امنیت مردم ایران و چین از رابطه تهران و پکن. امنیت نرم شامل امید به تاثیر مثبت رابطه ایران و چین بر زندگی و امنیت مردم دو کشور و امید به آینده روابط است. تصویری که رسانههای غربی به مردم ایران و چین ارائه میدهند دقیقا به دنبال ایجاد احساس ناامنی درباره روابط تهران و پکن است. آنها تلاش میکنند به مردم جوامع شرقی این پیام را تلقین کنند که «روابط دولتهای شما چیزی جز فقر و بدبختی برای شما ندارد. دوستان متمدن شما ما هستیم و سایر جوامع شرقی مردمانی بیفرهنگ و وحشی هستند». در واقع رسانههای ایران و چین باید با این تصاویر فریبنده، غیرواقعی و دستکاری شده مقابله کنند.
پنجم اینکه، منشا تاثیرگذاری رسانههای غربی بر جوامع دیگر، تلاش چند دههای غرب برای تغییر ارزشهای اجتماعی سایر جوامع است. ایران و چین از جوامع متمدن شرقی هستند که اشتراکات فرهنگی زیاد و در همین حال ارزشهای فرهنگی و سنتی جذابی دارند. برگزاری رویدادهای فرهنگی مشترک از جمله راهبردهای تقویت روابط خارجی ایران و چین است.
توسعه روابط فرهنگی ایران و چین میتواند بستر مهمی برای مفاهمه افکار عمومی دو کشور در حمایت از سیاستهای تهران و پکن باشد. نقش دانشگاهیان، دانشجویان، هنرمندان و سایر اقشار اجتماعی در این رابطه مهم هستند. همکاری و تعامل سازنده و پایدار و درازمدت راهبردی با کشورهای شرق آسیا نیازمند سرمایه اجتماعی است.
منبع: ایرنا
انتهای پیام/ ۱۳۴