به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، «سیدعلی اصغر حسینی» کارشناس مذهبی؛ شاید برای بسیاری از شیعیان اثنی عشری، شنیدن اینکه بیش از ۶۰ اندیشمند از مذاهب مختلف، چه یهودی و چه مسیحی یا بیش از ۱۵۰ نفر از برجستهترین دانشمندان فرقههای مختلف اسلامی مانند شافعی، مالکی، حنفی و حنبلی، همچنین صدها نفر از دانشمندان فرقههای شیعی مانند اسماعیلیه، زیدیه و کرامیه در میان نوشتههای خود، از عظمت و ویژگیهای منحصر به فرد کتابی به نام صحیفه کامله سجادیه سخن به میان آورده اند، تعجب آور باشد!
وقتی از صحیفه سجادیه سخن میگوییم، در مورد مکتوبی صحبت میکنیم که هم در جلسات دعای جناب پاپ، رهبر مسیحیان کاتولیک جهان مستقر در واتیکان و هم در مراسمهای عبادی پاتریک ایلیای دوم رهبر سابق مسیحیان ارتدوکس، مستقر در گرجستان، از آن برای موعظه و عبادت استفاده میشود، اما شیعیان، غافلانه و نادانسته، خود را از ارتباط با آن محروم کرده و کمتر کسی از شیعیان را میتوان یافت که حتی یک بار این مجموعه گرانقدر را روخوانی کرده باشد و بر این محرومیت و غفلت، هزاران تاسف باید خورد!
علامه «محمدجواد مغینه» مفسر قرآن و شارح صحیفه سجادیه در مورد تاثیرات این کتاب مینویسد: من نسخههایی از کتاب صحیفه سجّادیه را به اساتید مصر، لبنان و فلسطین اهدا کردم و نسخهای را به جناب پولس معوشی اسقف بزرگ مارونی دادم و چند روز بعد او را دیدم که از من تشکّر فراوان کرد. گفتم جناب مطران! چه موضوعی در این کتاب توجّه شما را به خود جلب کرد و او گفت هنگامی که نیایشهای امام سجّاد را درباره پدر و مادرش خواندم، تأثیر عجیبی در دل من گذاشت.
آیت پیمان، نویسنده نامدار ایرانی و رئیس مجمع جهانی شیعه شناسی در خاطرات سفر به گرجستان در سال ۱۳۹۰ مینویسد: در دومین سفر علمی و تبلیغی دیداری مفصل با رهبر مسیحیان ارتودکس، جناب پاتریک ایلیای دوم که اکنون در آستانه ۱۰۰ سالگی است، ترتیب یافت. در پایان این دیدار جناب پاتریک گفت میخواهم حقیقتی را با شما بیان کنم و بعد به کشیشی دستوری داد و او رفت در اتاق کار ایشان، کتابی را آورد که یک از نسخه ترجمه انگلیسی صحیفه سجادیه بود. آن را به دست گرفت و گفت من سه شئ گرانبها دارم که در سی سال اخیر از خود دور نکرده ام و حتی در سفرها آنها را همراه خود دارم.
او دو گردنبند نفیس با زنجیر طلا که به قاب جواهر نشان و تصویر نقاشی اصلی و بسیار زیبای حضرت مسیح و حضرت مریم متصل بودند را نشان داد و صحیفه سجادیه را که در جلد نفیسی قرار داده بود، نشان داد و گفت ۳۰ سال است که در تمام نیایش هایش هم در تنهایی و هم در جمع خدمتکاران کلیسا و هم در مراسم دعا و عشای ربانی یکشنبهها این سه را همراه دارد و از دعاهای این کتاب برای مومنین ارامنه مسیحی میخواند و هیچ متن دعا و نیایشی را در کتابهای مقدس خودشان، هم پایه این دعاها ندیده است.
پیمان تاکید میکند: او ابراز شیفتگی و مجذوبیت خاصی نسبت به صحیفه سجادیه داشت به گونهای که همه حاضرین را تحت تاثیر قرارداد و سپس گفت میخواهم برای سپاس و تشکر از کسی که این کتاب را ۳۰ سال پیش در سفر به تهران به بنده اهدا کرد، یکی از این گردن بندها را که با ارزشترین شئ نزد بنده است، توسط شما برایش هدیه بفرستم و بعد آلبومی را باز کرد و عکسهای دیدارش با آیت الله خامنهای را که زمان ریاست جمهوری این صحیفه سجادیه را به وی اهداء کرده بود، نشان داد و به پاس این هدیه، آن گردنبند نفیس را هدیه فرستاد و اصرار کرد که پیامش را به رهبری برسانیم که این گردنبند هدیه را نزد خودش و در محل عبادتش نگه دارد تا در وقت نماز و دعا به یاد او و پیروان کلیسای ارمنی باشد و برایشان دعا کند.
این کلمات و جملات، تنها اشارهای کوتاه به بخشی از تاثیرات دعاهای صحیفه سجادیه در فرهنگ ادیان توحیدی در طول سالهای گذشته بوده است و میتوان دهها نام دیگر را نیز به این مجموعه افزود. عجیبتر آنکه حدود ۱۶ مرکز تخصصی صحیفه سجادیه توسط همین عالمان و فرزانگان در سراسر جهان تاسیس شده است. بر این اساس میتوان گفت که نامگذاری صحیفه کامل سجادیه در میان شیعیان به عنوان زبور اهل بیت (ع) نیازمند تکامل بوده و باید این مجموعه را به عنوان زبور ادیان توحیدی نامگذاری کرد.
البته نیاید از این نکته غافل شد که در تمامی قرون گذشته و در میان مذاهب اسلامی نشانههایی از حضور صحیفه سجادیه یافت میشود. به عنوان نمونه، در کتاب مشهور و ماندگار شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید معتزلی در جلد ششم صفحه ۱۷۸ تا ۱۸۷، دعاهای هشتم، شانزدهم، سی و دو و سی و هفت صحیفه به همراه بخشهای پایانی دعای اول نقل شده است، همچنین کتاب الفرج بعد الشده قاضی تنوخی متوفای سال ۳۸۴ قمری بخشهایی از دعای هفتم صحیفه، که در دوران کرونا زبانزد خاص و عام شد، را بیان میکند.
در تفسیر بصائر یمینی تالیف قاضی ابوجعفر نیشابوری حنفی که به زبان فارسی نگاشته شده، بخشهایی از دعای چهاردهم صحیفه سجادیه ترجمه شده است؛ ترجمهای که باید آن را قدیمیترین ترجمه به دست آمده برای بخشی از دعایهای صحیفه سجادیه دانست، به عبارت دیگر، قدیمیترین ترجمه فارسی موجود از صحیفه سجادیه، نه یک اثر شیعی بلکه کتابی تالیف یافته توسط عالمی حنفی مذهب در قرن ششم هجری است.
تالیفات برخی عالمان معاصر اهل سنت درباره صحیفه مانند احمد فهمی محمد مصری، حقوقدان و مفتی شرعی جیزه (شهری که اهرام معروف مصر در آن قرار دارد) و عالم مدرسه قضاء شرعی مصر، استاد محمد سید طنطاوی، رئیس دانشگاه الازهر مصر در نوشته خود با عنوان ادعیة علی زین العابدین (ع) و ماذا یستفید منها المسلمون (دعاهای علی زین العابدین و بهرههایی که مسلمانان از آن میگیرند)، احمد محمد ابیوقی استاد دانشکده شریعت مصر تحت عنوان زین العابدین فی فلسفته (فلسفۀ زین العابدین)، امام اکبر دکتر عبدالحلیم محمود شیخ الازهر است که کتاب سیدنا زین العابدین را نگاشته و دو ناشر یعنی دار الاسلام قاهره و المکتبة العصریة بیروت به طور مشترک آن را منتشر کردهاند، نشانههای اندکی از عظمت این کتاب در میان عالمان سنی مذهب است.
به این مجموعه اندک، میتوان اسامی صدها نفر از عالمان اهل سنت را اضافه کرد که بسیاری از آنان در کنگرههای مختلف بزرگداشت امام سجاد (ع) و صحیفه سجادیه، در داخل و خارج کشور، شرکت کرده یا مقاله ارائه داده اند. آیا بر این بنیان، نمیتوان بنایی نوین برای وحدت اسلامی بنا کرد و آیا معارف این کتاب نمیتواند محور وحدت در میان مذاهب اسلامی قرار گیرد؟ حالا اگر دیدگاه فرقههای دیگر شیعی مانند زیدیان و اسماعیلیه یا کرامیه در مورد کتاب مبارک صحیفه سجادیه نیز بررسی شود، دیگر کتاب صحیفه سجادیه را نه فقط یک کتاب شیعی برای فرقه اثنی عشری، بلکه باید یک ماخذ زیست موحدانه در تمامی عصرها و زمانها و برای همه توحید باوران معرفی کرد.
دعوت به خواندن تمامی دعاهای صحیفه، هم به صورت دعایی و هم به صورت روایی نیز نکته آخر این نوشته است. بی شک صحیفه سجادیه یک کتاب دعاست و باید برای عرض حاجات مادی و معنوی خویش و برای تعالی جامعه از آن بهره برد، اما غلبه یافتن نگاه دعایی بر این کلمات الهی، نگاه روایی آن را تحت تاثیر خود قرار داده است. باید دانست که این کتاب، روایتی از معصومین است که میتواند و باید همانند دیگر مجامع روایی، دریایی از معارف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، تربیتی، اخلاقی، عرفانی، نظامی و صدها موضوع دیگر از آن استخراج کرد. غفلت از این مجموعه عظیم که به بیان استاد علامه عبدالله جوادی آملی، تفسیر تفصیلی آیات قرآن و تبیین کننده آن کتاب آسمانی است، محرومیت است و حرمان.
کوتاه سخن اینکه نویسنده این مقاله، آرزومند است که هیچ پژوهشی در معارف اسلامی و انسانی در مراکز دانشگاهی یا حوزوی، خالی از اشاره به این معارف سجادی نباشد؛ آن چنان که نمیتوان تصور کرد که پژوهشی در حوزه دانشهای انسانی یا اسلامی تدوین شود که از قرآن کریم یا نهج البلاغه یا مجامع روایی استفاده نکرده باشد.
منبع: ایرنا
انتهای پیام/ ۱۳۴