
به گزارش خبرنگار
دفاعپرس از تبریز، «حسن زرنقی» از شاعران انقلابی و آئینی استان آذربایجان شرقی آخرین سروده خود را درباره شهدای گمنام منتشر کرد که در ادامه میخوانید:
باغ چندیست به دل داغ صنوبر دارد
سینه ای سوخته از دوری دلبر دارد
داغ درد است که بر جان و تنش میشکفد
گل زخم است به روی بدنش میشکفد
شعله از آتش هجران به دل و جان دیده
مادر پیر وطن داغ جوانان دیده
پیش چشمش همهی برگ و برش سوخته است
نه فقط برگ و برش، تا جگرش سوخته است
سنگ تقدیر فرود آمده بر بال و پرش
از بد حادثه ها خم شده آری کمرش
هشت سال از پی هم رفته از این خاک شهید
ایستاده است و شده عاقبتش روی سپید
یک به یک رفته از این خاک کهن قافله ها
آه از این فاصله، افسوس از این فاصله ها
وای بر ما که مرام شهدا رفته ز یاد
شده انگار «عوض جای شهید و جلاد»
ظاهرا گرچه به هر مرحله ایمان داریم
درد دین نیست، ولی دغدغه ی نان داریم
دور باد از من و تو دست به دشمن دادن
به امان نامه ی خواری وطن تن دادن
سر سپردند شهیدان که سر افراز شویم
بعد آنها به ولایت همه سرباز شویم
تا علی باز به صفین نماند تنها
کربلای دگری باز نگردد برپا
وقت آن است که عمار ولایت باشیم
مالک و میثم تمار ولایت باشیم
وقت آن است که حق گفته شود در همهجا
دشمنت گرچه برآشفته شود در همهجا
عهد با راهزن ظالم و قاتل بستند
نه فقط عهد که بر قاتل خود دل بستند
خواست تا پر شود از شکر و شربت کامش
شوکران ریخت ولی دشمن او بر جامش
گفت آن پیر که در فصل و فراست فرد است
خصم حیلتگر و پیمان شکن و نامرد است
حال دیدیم که در فکر خیانت بودند
نقض کردند به هر شیوه که راحت بودند
حال دیدیم که راه شهدا چاره ی ماست
استقامت به بلا شیوه ی سرخ شهداست
باز هم میرسد از راه شهیدی دیگر
از دل شام سیه روی سپیدی دیگر
زائران حرم عمه ی سادات، سلام
با خبرهای غم عمه ی سادات، سلام
انتهای پیام/