گروه استانهای دفاعپرسـ «غلامرضا بنیاسدی» پیشکسوت دفاع مقدس؛ «پاسخ صدام حسین به این عملیات، استفاده از سلاحهای شیمیایی علیه نیروهای مستقر در عملیات بدر و نیز آغاز دور دوم جنگ شهرها و بمباران و موشکباران ۲۲ شهر ایران، از جمله تهران، تبریز، اصفهان، و شیراز بود.» این، روایتِ ویکیپدیا است درباره عملیات بدر. این سایت به عنوان دانشنامه آزاد، نگاهی متفاوت را دنبال میکند.
دوباره خوانی این روایت به ما میگوید که ضربتِ بدر، سنگین و کاری بود. انتقام این ضربت را دشمن هم در جنگِ شهرها، میخواست بگیرد و هم در خود منطقه عملیاتی با حملات شیمیایی، سیاهه جنایت خود را کامل کرد. ضلع سوم را هم در زمینِ دیپلماسی پی گرفت. بنا به اخبار و گزارشهای ثبت شده در تاریخ، در روز ۲۵ اسفند ۱۳۶۳ طارق عزیز، وزیر خارجه وقت عراق، به سازمان ملل رفت و درخواست صلح و بازگشت طرفین به مرزهای بینالمللی را مطرح کرد. در ۲۹ اسفند نخستوزیر وقت هند، هیئتی به هر دو کشورهای عراق و ایران فرستاد، تا آنها را ترغیب به صلح کند."
در یکم فروردین ۱۳۶۴ امام خمینی (ره) جواب را روشن و صریح داد؛ تا هنگامی که جامعه جهانی حق ایران برای مجازات متجاوزین را به رسمیت نشناسد، مبارزه ادامه دارد. حرفِ حقی که با هر منطق، باید پای آن امضاء گذاشت. ما نه آغازگر جنگ بودیم و نه به جنگ علاقهای داشتیم. بر ما تحمیلش کردند. آن هم به ناجوانمردانهترین شکل. میخواستند چند روزه در تهران باشند اما در نگهداشتن خاک خود هم عاجز بودند.
وقتی در میدان شکست میخوردند، سه گانه جنگ شهرها، بمباران شیمیایی، و مظلومنمایی را توأمان اجرا میکردند. بازیی که اصلا به آنها نمیآمد. اگر به دنبال صلح بودند که جنگ را آغاز نمیکردند. اگر خواهان بازگشت به مرزها بودند که از مرز، رد نمیشدند. تازه همان وقت، بخشهایی از خاک ما در تصرفشان بود. ما حرفمان صریح بود. حق بود. مصلحانه بود.
گفتیم حق ما را به رسمیت بشناسید اما نشنیدند. پس باید ادامه میدادیم تا در ضربه محکمتری که زدیم، بپذیرند. قطعنامه ۵۹۸ همانی بود که- تا حدودی - حق ما را به رسمیت شناخت. البته بعد از پایان جنگ؛ دبیرکل سازمان ملل در روز ۹ دسامبر سال ۱۹۹۱ برابر با ۱۸ آذر سال ۱۳۷۰، طی گزارشی به شورای امنیت درباره اجرای قطعنامه ۵۹۸، شورا و افکار عمومی جهان را از مسئولیت عراق در دامنزدن به جنگ از طریق تجاوز به تمامیت ارضی کشور عضو مطلع میکند.
باری، عملیات بدر، در ساحت نظامی و سیاسی، یک موقف راهبردی است. همان طور که از منظر نظامی باید بازخوانی شود، در حوزه سیاسی هم شایسته تأمل بیشتر است. در حوزه اخلاق و جوانمردی نیز عملیات بدر برای ما یک پیام مشخص دارد. دشمن جواب سلام را نه با علیک که با مرگ میدهد.
ما در عملیات خیبر، سال پیش، وقتی نتوانستیم تعدادی از اسرای عراقی را به پشت جبهه منتقل کنیم، آزادشان کردیم. دشمن اما جواب ما را با ناجوانمردانهترین شیوه داد در عملیات بدر. در وضعیتی مشابه، بچههای ما را زنده، زنده زیر تانک انداختند. قصهای که اسب تاختن اجادشان بر پیکر سیدالشهدا را به یاد میآورد. اینان ادامه همانها بودند در برابر فرزندان ایران که خود را با امام حسین تعریف میکردند. در مطالعه دفاع مقدس باید به این ظرافتها حتما توجه داشت حتی خیلی بیشتر از مباحث نظامی آن. اگر تجربیات جنگی به کار جنگهای فردایی نیاید. شناخت دشمن، برای همیشه چراغ راه است. عملیات بدر را از این منظر هم باید ویژه نگاه کرد.
انتهای پیام/