به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، خروج انگلیس از اتحادیه اروپا (برگزیت) و پس از آن شنیدن زمزمههایی از خروج احتمالی ایتالیا و لهستان از این نهاد، افزایش رفتارهای نژادپرستانه و سخنان نفرتپراکن و در نهایت تظاهرات طولانیمدت جلیقهزردها در پاریس از جمله عواملی هستند که نشان میدهد ادامه حیات اتحادیه اروپا با چالشهایی همراه خواهد بود؛ موضوعی که نتایج نظرسنجی اندیشکده شورای روابط خارجی اروپا (ECFR) مستقر در بروکسل نیز آن را تأیید میکند.
چشمانداز ادامه ساختار این اتحادیه در حالی با شک و تردید روبرو شده که کشورهای اروپایی پس از سیاستهای استعمارگرایانهشان با هدف جلوگیری از مورد هجوم قراردادن منافع یکدیگر و ممانعت از بروز جنگ جهانی سوم این اتحادیه را تشکیل دادند. اما آنچه امروز در رفتار اتحادیه اروپا ملاحظه میشود در عمل همکاری نکردن و اتحاد سست میان کشورهای عضو آن است.
اگر چه با آغاز جنگ اوکراین انتظار میرفت کشورهای اروپایی متحدتر شوند، بحران انرژی و اقتصادی و در نتیجه مواضع متفاوت کشورهای عضو نشان میدهد جنگ در اروپای شرقی اختلافات موجود در داخل اتحادیه را آشکارتر کرده است.
با هدف بررسی چالشهای اتحادیه اروپا و آینده این اتحادیه گفتوگویی را با پروفسور «نورشین آتش اوغلو گونِی»، عضو شورای سیاستگذاری نهاد ریاست جمهوری ترکیه و عضو هیئت علمی دانشگاه «نشان تاشی» استانبول انجام داده ایم که در ادامه از نظر میگذرد:
اندیشکده شورای روابط خارجی اروپا (ECFR) مستقر در بروکسل، یک نظرسنجی از ۶۰ هزار نفر در ۱۴ کشور اتحادیه اروپا انجام داده است. این نظر سنجی نشان میدهد نیمی از مردم کشورهای عضو اتحادیه اروپا بر این باورند که این نهاد در بازه زمانی ۱۰ تا ۲۰ سال آینده منحل خواهد شد. علی رغم اینکه بعد از جنگ اوکراین انتظار میرفت کشورهای اروپایی متحدتر شوند، اما به نظر میرسد اتحادیه اروپا صرفاً عنوان «اتحادیه» را یدک میکشد و اختلاف نظرهای زیادی بین کشورهای عضو وجود دارد. مهمترین اختلافات میان کشورهای عضو و چالشهای پیشرو در اتحادیه اروپا چیست؟
در ابتدا باید بگویم اتحادیه اروپا بدون هیچ آمادگی با جنگ اوکراین مواجه شد؛ جنگ اوکراین ضربهای بر معماری امنیتی اروپا بود. این موضوع به اتحادیه اروپا اثبات کرد که تمامی سیاستهایشان در قبال روسیه بی نتیجه بوده است.
کشورهای عضو اتحادیه اروپا با تصمیمی عجولانه و بهاشتباه به جای سازش با روسیه همگام با آمریکا سیاستی علیه روسیه را اتخاذ کردند و حالا مجبور هستند بار این اشتباه را به دوش بکشند. افزایش بحران انرژی در اتحادیه اروپا و تأثیر آن در تورم و شرایط اقتصادی کشورهای عضو، جز آوردههای سیاست اتحادیه اروپا در مقابل جنگ اوکراین- روسیه است که در اساس این موضوع باعث شده دولت و ملت کشورهای اتحادیه مقابل هم قرار گیرند.
از طرفی نیاز انرژی ۲۷ کشور عضو و تأمین این نیازها متفاوت بوده است در نتیجه هر کدام از کشورهای عضو سیاست متفاوتی در خصوص انرژی اتخاذ میکنند که همین موضوع موجب اختلاف در داخل اتحادیه شده است. در این خصوص بیشترین بهره برداری را ایالات متحده آمریکا داشته است و در حقیقت هزینه این جنگ را اتحادیه اروپا میدهد؛ زیرا اتحادیه اروپا مجبور است گاز را با قیمت فاحش از آمریکا خریداری کند. همین موضوع موجب بی اعتمادی میان کشورهای عضو اتحادیه شده است.
اگر چه در آینده احتمال پایان جنگ وجود دارد، اما کمکهای نظامی اتحادیه اروپا به اوکراین که استمرار این جنگ را به همراه داشته است موجب دو قطبی در داخل اتحادیه خواهد بود. همه اینها جز مواردی است که بستر اختلافات میان اعضای اتحادیه اروپا را فراهم میکند ضمن اینکه هر گونه چالش اقتصادی و انرژی و تأثیر آن بر روی جامعه اروپایی شرایط ادامه حیات اتحادیه را سختتر خواهد کرد.
به نظر میرسد پس از برگزیت روند خروج کشورهای دیگر از اتحادیه اروپا نیز در حال آغاز شدن است. این روزها واژه «ایتلکسیت و پولکسیت» (خروج ایتالیا و لهستان از اتحادیه اروپا) نیز مطرح است، ارزیابی شما چیست؟
بله درست است؛ چنین ادعاهایی وجود دارد. اما برای تأیید کردن این ادعاها هنوز زود است. اگرچه اختلافات و چالشهایی اتحادیه اروپا وجود دارد. ولی عملی شدن خروج لهستان و ایتالیا از اتحادیه اروپا در این برهه زمانی زود است. باید منتظر ماند و دید در آینده چه اتفاقاتی خواهد افتاد.
آلمان و فرانسه دو کشور پیشرو در اتحادیه اروپا هستند، اما اختلاف نظرهایی میان این دو کشور در موضوعاتی مانند امنیت، انرژی و اقتصاد حاکم است. تأثیر این نوع اختلافات در اتحادیه اروپا چگونه خواهد بود؟ کما اینکه امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه پیشتر در سخنانی گفته بود «اتحادیه اروپا تنها راه حل سیاسی نیست» و پیشنهاد عضویت در «جامعه سیاسی اروپایی» را نیز داده بود.
آلمان و فرانسه به عنوان دو کشور مهم در اتحادیه اروپا در شرایط رقابت با هم قرار گرفتهاند. مهمترین دلیل آن نیز نبود سیاستمداری تأثیرگذار و متحدکننده در اتحادیه اروپا است. «اولاف شولتز» نیز به عنوان رهبری کاریزماتیک در اتحادیه اروپا عمل نکرد. اگر چه رقابت میان کشورهای پیشرو در اتحادیه اروپا از قبل وجود داشته، اما جنگ اوکراین این موضوع را نمایانتر کرد.
ماکرون از همان ابتدا در حوزه سیاست خود در مدیترانه شرقی و آفریقا با آلمان رقابت داشت. در این راستا اقدامات بسیاری انجام داد، اما موفقیتی بدست نیاورد. در نتیجه وجود اختلافات در داخل اتحادیه و تداوم سیاست رقابتی از سوی کشورهای پیشرو هم در داخل اتحادیه و هم با کشورهای همسایه، شرایط اتحادیه اروپا را متضرر کرده است. پیشنهاد عضویت در «جامعه سیاسی اروپایی» از سوی ماکرون و در مقابل پیشنهاد افزایش اعضای اتحادیه اروپا از طرف شولتز نشان میدهد برخی از اعضای اتحادیه اروپا در پی گزینههای دیگر برای جلوگیری از هم پاشیدن اتحادیه به دلیل بحران اقتصادی و انرژی هستند.
از نظر کارشناسان خلأ قدرتی که در اتحادیه اروپا پس از آنگلا مرکل، صدراعظم پیشین آلمان در اتحادیه اروپا به وجود آمد موجب شد برخی از کشورهای اروپای شرقی که حس تعلق کمی هم به اروپا دارند به سمت واشنگتن متمایل شوند، تحلیل شما چیست؟
مرکل شخصیتی بود که سعی میکرد تعادل و همبستگی را در داخل اتحادیه برقرار کند. نبود او شرایط کشورهای اروپای شرقی، غربی، شمالی و جنوبی عضو اتحادیه را متفاوت کرده و رویکردهای متفاوت این کشورها با توجه به منافع ملی شأن موجب فرصت طلبی آمریکا شده است.
ما شاهد تأثیرگذاری واشنگتن بر کشورهای اروپای شرقی هستیم. البته این اتفاق جدیدی نیست، بعد از فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی، آمریکا از ورود کشورهای اروپای شرقی به ناتو حمایت کرد. آمریکا در تلاش است کشورهای اروپای شرقی را به خود وابسته کند. در حقیقت این کشورها حیاط خلوت آمریکا بودهاند. ساختار اروپای قدیمی و یا اروپای جدید نیز به خاطر همین تأثیر آمریکا بر روی این کشورها بوده است.
دموکراسی، حقوق بشر، قانون، برابری، آزادی، کثرتگرایی، همکاری، همبستگی، رد تبعیض و سخنان نفرتآمیز جز ارزشهای اساسی اتحادیه اروپا مطرح میشود. اما آنچه که در رفتار جوامع عضو این اتحادیه مشاهده میشود تماماً عکس این ارزشها است. توهین به مقدسات مسلمانان نمونهای جدید نقض این ارزشها است. آیا این موضوع موجودیت اتحادیه اروپا را در آینده تهدید نمیکند؟
مدت طولانی است که ما شاهد رفتار افراطیهای راستگرا و در نتیجه افزایش نژادپرستی و اسلام هراسی هستیم. قدرت گیری رهبران راست افراطی نیز در این موضوع تأثیر داشته است. نکته جالب اینکه کشورهایی اروپای شمالی مانند نروژ و یا سوئد و فنلاند که در انتظار ورود به ناتو نیز هستند نگاهی از بالا به پایین نسبت به دیگر اعضای اتحادیه دارند. این کشورها توجه به این ارزشها را به دیگر اعضا تاکید میکردند، اما اخیراً شاهد بیاحترامی به کتاب مقدس مسلمانان، نژاد پرستی و نفرت پراکنی هستیم. اینها قطعاً روند مطلوبی برای اتحادیه اروپا نیست. این تحولات پایههای اتحادیه اروپا را متزلزل کرده است و قطعاً بازخورد آن موجودیت اتحادیه را زیر سوال خواهد برد.
منبع: مهر
انتهای پیام/ ۱۳۴