گروه بینالملل دفاعپرس: صدها هزار نفر از مردم فرانسه روز شنبه این هفته با برگزاری یکی از بزرگترین تظاهراتها در شهر پاریس و دیگر شهرهای این کشور نسبت به طرح اصلاح حقوق بازنشستگی دولت «امانوئل ماکرون» رئیس جمهور فرانسه اعتراض کردند و خیابانهای پاریس را به اشغال خود درآوردند. اما بر خلاف تمامی وعدههای و نمایشهای ظاهری حقوق بشری فرانسه مشاهده کردیم که پلیس این کشور با خشونت هرچه تمام مردم معترض را با ضرب و شتم سرکوب کردند.
بر اساس اخبار و گزارشهای دریافتی تظاهرات روز شنبه این هفته مردم پاریس هفتمین اعتراض سراسری مردم فرانسه بر علیه طرح اصلاح حقوق بازنشستگی دولت «امانوئل ماکرون» رئیس جمهور این کشور است. موضوعی که به دلیل بیتوجهی دولت فرانسه موجب افزایش شدید و بیسابقه خشم و عصبانیت مردم و معترضان نه تنها در پاریس بلکه در تمامی شهرهای فرانسه شده است.
دامنه اعتراض و نارضایتی مردم فرانسه فقط به طرح اصلاح حقوق بازنشستگی دولت «امانوئل ماکرون» محدود نبوده و بر اساس اخبار و گزارشهای دریافتی از رسانههای داخلی فرانسه اعتراضات روز شنبه این هفته کارگران پالایشگاههای نفت، کارکنان حملونقل ریلی، خدمهها و نیروهای فرودگاهها و پرسنل جمعآوری زباله را نیز دربر گرفته است. امری که نشان میدهد مردم فرانسه مدت زمان طولانی است که با مشکلات و مسائل فراوانی دست به گریبان هستند و این نارضایتی موجب شده تا معترضان برای رسیدگی سایر خواستههای خود به سطح خیابانهای فرانسه هجوم بیاورند.
حال در این گذاره قصد نداریم خیلی در ماجرا و اصل موضوع تظاهراتهای فرهنگی فرانسه که البته موضوع بسیار مهم و قابل بحثی است دقیق شویم، ولی موضوع و مسئلهای که در این میان بسیار مهم و قابل توجه است وجود استانداردهای دوگانه پیرامون حقوق بشر در میان کشورهای اروپایی به خصوص کشور فرانسه است.
فرانسه به عنوان یکی از مهمترین کشورهای اروپایی که از گذشته تا امروز همواره داعیهدار حقوق بشر است و تمامی سران و مقامات آن تقریبا در تمامی محافل نسبت به موضوع حقوق بشر و آزادیهای مدنی موضع گرفته و به اظهارنظر میپردازند خود هم اکنون در آزمون سخت و دشواری قرار گرفتند که متاسفانه در آن نیز رد شدهاند.
اما این شکست و ناکامی آنها در برخورد با مردم و معترضان فرانسوی بعد از گذشت هفت تظاهرات اعتراضی در شهر پاریس و سایر شهرهای فرانسه و برخورد بسیار خشت و همراه با خشونت محض پلیس این کشور بار دیگر استانداردهای دوگانه اروپاییها در حوزه حقوقبشر را نشان داد. تا همه مردم بدانند و آگاه باشند این حقوق بشری که اروپاییها و در راس آنها فرانسه از آن دم میزند سراب و فریبی بیش نیست و فقط کشورهای منطقه خاورمیانه و غیر اروپاییها هستند که ملزوم به رعایت این موضوع، آن هم با رعایت استانداردهای اروپایی نشینها هستند.
در واقع میتوان گفت بعد از این تظاهراتها و سرکوب خشن و خشونت بار آن توسط پلیس فرانسه دیگر این اروپاییها به خصوص سران و مقامات فرانسه نمیتوانند و نخواهند توانست بار دیگر ادعا و داعیهدار توجه به موضوع حقوق بشر در جهان شوند. زیرا تصاویر ضرب و شتم و سرکوب خشن این تظاهراتها در ذهن تداعی خواهد شد.
البته اگر نگاهی هرچند گذرا به عملکرد و موضعگیری همین فرانسه در برخورد با کشورهای مستقل ازجمله ایران در حوزه حقوق بشر داشته باشیم میبینیم که برخوردی سراسر همراه با سیاهنمایی، دروغ پردازی، بزرگنمنایی و برخوردهای حاوی استانداردهای دوگانه در آنها به چشم میخورد.
در پایان باید گفت اگر نگاهی تاریخی به شیوه برخورد و عملکرد کشورهای اروپایی به موضوع حقوق بشر و رعایت آن در کشور خودشان داشته باشیم میبینیم که موارد متعدد و فراوانی از نقض فاحش حقوق بشر و سلب آزادیهای فردی و اجتماعی را در کارنامههای سیاه خود انباشته شده دارند. در نتیجه این قبیل کشورها در هیچ مقطع زمانی نخواهند توانست مدعی رعایت حقوق بشر در کشور خود شده و یا ادعایی در جهت مهم بودن حقوق بشر برای آنها داشته باشند.
انتهای پیام/ ۱۳۴