گروه حماسه و جهاد دفاعپرس: «سلام ما را به امام برسانید و بگویید که همانطور که فرموده بودید، حسینیوار مقاومت کردیم و ماندیم و تا آخر جنگیدیم»؛ این جمله را یکی از رزمندگان گردان کمیل در لحظات آخر محاصره و هنگامی که تقریباً همه همرزمان او به شهادت رسیده بودند، پشت بیسیم به شهید «محمدابراهیم همت» گفته بود و بعدها هم یکی از دستنوشتههای شهدای کانال کمیل پیدا شد که در آن نوشته بود: «امروز روز پنجم است که در محاصرهایم، آب را جیرهبندی کردهایم، عطش همه را هلاک کرده است، همه را به جز شهدا که حالا کنار هم در انتهای کانال خوابیدهاند. دیگر شهدا تشنه نیستند، فدای لب تشنهات ای پسر فاطمه».
کانال کمیل امروز یکی از زیارتگاههای کاروانهای راهیان نور است؛ همانجایی که اگرچه در آن یک گردان به شهادت رسیدند؛ اما همچنان «گردان کمیل هنوز زنده است»؛ این را میتوان از عشق و ارادتی که مردم به علمدار این گردان یعنی شهید «ابراهیم هادی» دارند، فهمید.
زائران راهیاننور اینروزها میهمان ابراهیم و همرزمانش در کانال کمیل هستند و این میهمانی عجب میهمانی است! میهمانی از جنس نور، مهمانی از جنس سبکبال شدن و پرکشیدن به آسمان. این نکته زمانی برای من ثابت میشود که قدمهایم را همراه با دیگر زائران راهیاننور به خاکهای کانال کمیل میسپارم و کفش و جوراب از پای برمیکنم و بهسوی معبری که به آسمان راه دارد، رهسپار میشوم.
حجتالاسلام والمسلمین «حسینی» که از شهر مقدس قم در کانال کمیل خادمالشهداء شده است، در ابتدای ورودی یادمان، همانجایی که بر سر در آن نوشته است: «معبری به سوی آسمان» ایستاده و از زائران استقبال میکند. از او درباره شور و حال زائران راهیان نور میپرسم و وی میگوید: استقبال جوانان از راهیاننور در چندسال گذشته نشاندهنده این است که هنوز روح عاشورایی انقلاب اسلامی زنده است و روز به روز هم پرفروغتر خواهد شد.
این خادمالشهداء، کانال کمیل را قلب منطقه فکه میداند و با اشاره به حال و هوای زائران پس از زیارت این یادمان، ادامه میدهد: حال و هوای زائران بعد از زیارت یادمان شهدای کانال کمیل دیدنی بوده و این لطف خداوند متعال است و همانطور که قرآن کریم گفته است «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ» اگر شهید زنده نبود، این تأثیرگذاری هم وجود نداشت؛ لذا وقتی امروز ما میبینیم که جوانان و نوجوانان ما وقتی وارد این مناطق میشوند، با این خاکها انس و الفت پیدا میکنند و این موضوع نشان از صلابتی است که شهدا در دل آنها ایحاد میکنند.
مسیر را ادامه میدهم تا به کانال کمیل میرسم، در آنجا زائران زیادی نشستهاند و راویان برای آنها از شیرمردانی که در این کانال به شهادت رسیدهاند، روایتگری میکنند؛ بنابراین درحالی که دیگر لحظات اذان ظهر فرا میرسد، با یکی از این راویان گفتوگو میکنم تا از ماجرای اتفاقاتی که در این سرزمین مقدس برای علیاکبرهای خمینی رخ داده است، روایت کند.
این راوی دوران دفاع مقدس میگوید: یادمان شهدای گردان کمیل، محل انجام عملیات «والفجر مقدماتی» است. گردان کمیل بهعنوان یکی از گردانهای لشکر ۲۷ محمدرسولالله (ص) مأموریت داشت تا از کانال کمیل عبور کند و به دشمن بزند. ساعت ۶ بعدازظهر گردان کمیل نیروهای خود را حرکت میدهد؛ درحالی که نیروهای گردان همراه با تجهیزاتی که همراه داشتند، نزدیک به ۱۴ کیلومتر را در خاکهای رمل طی کرده و خسته بودند؛ اما با این وجود یک گروهان در تپه دوقلو یک گروهان دیگر در منطقهای در نزدیکی کانال کمیل مستقر میشوند و یک گروهان هم مأموریت پیدا میکند تا از کانال عبور کند و به دل دشمن بزند تا عملیات آغاز شود.
این راوی دوران دفاع مقدس ادامه میدهد: متأسفانه عملیات لو رفته و دشمن از اینکه رزمندگان ما میخواهند عملیات کنند، اطلاع داشت؛ اما با این وجود، رزمندگان در مرحله اول عملیات موفق شدند تا به اهداف از پیش تعیینشده دست یابند؛ ولی در مرحله دوم آنها تحت تهاجم دشمنی که آمادگی داشت، قرار گرفتند و رزمندگان یکی از گروهانهای گردان کمیل در این کانال به شهادت رسیدند.
وی با اشاره به چگونگی ساخت «کانال کمیل»، تصریح کرد: این کانال، در ابتدا «کانال کمیل» نام نداشت و بعداً به این عنوان شناخته شد. در واقع این کانال نزدیک به ۹۰ کیلومتر طول، پنج تا شش متر عرض و سه تا چهار متر ارتفاع داشت که توسط شوروی برای ارتش بعث عراق ساخته و کف آن با سیمخاردارهای حلقوی و مین مسلح شد.
این راوی دوران دفاع مقدس ادامه داد: بعد از اینکه گردان کمیل نمیتواند به گردانهای دیگر برسد و فرماندهان متوجه میشوند که عملیات در حال شکست خوردن است، دستور عقبنشینی نیروها را صادر میکنند؛ اما رزمندگانی که در کانال بودند، در محاصره دشمن قرار میگیرند و پنج روز مقاومت میکنند.
وی بیان داشت: در دستنوشتهای که از یک شهید در این منطقه تفحص شده، نوشته است: «امروز روز پنجم است که در محاصرهایم، آب را جیرهبندی کردهایم، عطش همه را هلاک کرده است، همه را به جز شهدا که حالا کنار هم در انتهای کانال خوابیدهاند. دیگر شهدا تشنه نیستند، فدای لب تشنهاتای پسر فاطمه». همچنین یکی از بیسیمچیها هم با شهید «محمدابراهیم همت» تماس میگیرد و میگوید که فرمانده عراقی وارد کانال شده و یکییکی به رزمندگان دارد تیر خلاص میزند «سلام ما را به امام برسانید و بگویید که همانطور که فرموده بودید، حسینیوار مقاومت کردیم و ماندیم و تا آخر جنگیدیم». حضرت امام خمینی هم بعد از آن، وقتی خبر شهادت این رزمندگان را به ایشان میدهند، میگوید که من دست بسیجیان را بوسه میزنم و بر این بوسه افتخار میکنم.
این راوی دوران دفاع مقدس به شهید ابراهیم هادی اشاره میکند و میگوید: شهید «ابراهیم هادی» یکی از نیروهایی بود که در این کانال حضور داشت، وی در وصیتنامه خود نوشته است که میخواهد مانند مادرش حضرت زهرا (س) مفقودالاثر شود. شاهدان میگویند که او به رزمندگان میگوید که من میخواهم مفقودالاثر شوم و پیکرم پیدا نشود؛ بنابراین ۱۷ تا ۲۰ نفر پلاکهای خود را به شهید ابراهیم هادی میدهند و او این پلاکها را به جایی میاندازد که چنانچه استخوانی هم از آنها پیدا شد، متوجه نشوند که برای چه کسی است.
روایتگری از کانال کمیل و رزمندگان مظلوم آن بسیار سخت است و اگرچه راویان این ماجرا را روایت میکنند؛ اما هیچ کس نمیتواند درک کند که در این کانال، بر رزمندگان گردان کمیل چه گذشته است؛ رزمندگانی که پنج روز مقابل دشمن بعثی مقاومت کردند و با لب تشنه به شهادت رسیدند.
گزارش از سید محمدجواد میرخانی
انتهای پیام/ 113