
به گزارش گروه اجتماعی دفاع پرس، شاید زمانی نخستین موضوعی که با شنیدن عبارت "فضای مجازی" به ذهن متبادر می شد، موتورهای جستجوگر و خصوصا "گوگل" بود. شگفتی ای که هنگام جستجوی واژه یا مطلبی و مشاهده نتیجه شگفت آور آن، اعم از انبوه عکس، فیلم و مطالب گوناگون مخاطب را فرامی گرفت، در نوع خود حقیقتا امری بود بی نظیر. در کنار آن، رسانه های ارتباطی از جمله ایمیل و... هم نقش به سزایی در ایجاد محیط جذب سریع مخاطب برای این فضا فراهم می کردند.
اما مهمترین تحول ایجاد شده طی سالیان اخیر در این حوزه را می بایست راه یافتن هرچه بیشتر "شبکه های اجتماعی" به "تلفن های همراه" بدانیم.
اینترنت، از ابتدا تنها خلاصه می شد در سیم ها و کابل های در هم تنیده تلفن و نامی هم نداشت جز dial up؛ اما پس از ورود فناوری wireless به این حوزه و تولید انبوه و در دسترس قرار گرفتن wifi برای همه، مفهومی بسیار گسترده تر از اینترنت ارائه شد. مفهومی که با به کارگیری سیستم های پرسرعت اینترنت و اضافه شدن G های متعدد به آنها، هر روز رو به پیشرفت دارد.
در کنار این همه سرعت و تکنولوژی، همواره دو نکته وجود دارد که کاربران فضای مجازی با آن در درگیر بوده اند.
نخستین نکته، موضوع فراگیری اینترنت است.باید اذعان کرد تمامی اقشار و در تمامی سنین، از کاربران فضای مجازی محسوب می شوند. اما اینکه آیا همه باید سهم یکسانی از این فضا داشته باشند یا نه؟، سوالی است که به نظر می رسد پاسخ آن، توضیح واضحات محسوب می شود.
نکته دیگری که همیشه ذهن مخاطب را به خود مشغول داشته، "امنیت" این فضاست. امنیتی که ذیل دو مفهوم "اطلاعاتی" و "اخلاقی" تعریف می شود و مورد توجه ما در این نوشتار، کلیدواژه دوم و همان "امنیت اخلاقی" است. در میان مباحث مختلفی که پیرامون امنیت اخلاقی مطرح می شود، نکته زیر تا حدودی مغفول مانده است.
کدام خانوادهای حاضر است فرزندش بیهیچ فیلتری به محتوای غیراخلاقی دست پیدا کند؟
امروزه کودکان به راحتی و در تمامی ساعات شبانه روز در فضای مجازی قدم می زنند و به راحتی از تمام حواس پنج گانه برای درک آنچه می بینند، می شنوند و لمس می کنند بهره می برند. این در حالیست که تا مدتی نه چندان دور استفاده و رد و بدل کردن CD و... داشتن دستگاه پخش ویدئویی، در میان خانواده های ایرانی، امری مذموم و خلاف عرف و اخلاق بود.
اکنون و با این سابقه طبیعی است که خانواده های ایرانی خواستار نظارت بر این فضای بی در و پیکر باشد که بستری مناسب برای نشر محتوای غیراخلاقی و مستهجن به شمار می آید. لذا با توجه به آنکه نمی تواند فرزند خود را به صورت کامل از حضور در این ضا منع کند، طبیعی است که علاوه بر نظارت شخصی، از دولت و حاکمیت ایجاد یک فضای امن و اخلاقی را مطالبه کند.
شاید عده ای معتقد باشند تربیت نقش اساسی را در این زمینه ایفا می کند و چنانچه خانواده ها از پسِ این وظیفه مهم برآیند، دیگر جای نگرانی برای گمراهی فرزندشان وجود ندارد. هرچند این فرضیه در گام نخست نیز رد شده است، اما اگر فرض را بر صحت این ادعا نیز قرار دهیم، هیچ عقل سالمی نمی پذیرد که محتوای مسموم فرهنگی و اخلاقی با این توجیه که فرزند ما به شیوه صحیح تربیت شده است، براحتی در دسترس کودک و نوجوان قرار بگیرد. حتی دین نیز در کنار تربیت صحیح، وجه جذابیت گناه را تایید کرده و اذعان داشته که همین جذابیت هاست که زمینه گمراهی افراد و فریب خوردن وسوسه های شیطانی را فراهم می نماید.
چنانچه متولیان امر حرفی از فیلترینگ و محدودسازی دسترسی افراد به برخی شبکه های اجتماعی بر زبان جاری می کنند، در واقع به نوعی تمکین به خواست خانواده های ایرانی است که قطعا دوست ندارند فرزندشان زمان خود را در یک محیط آلوده اجتماعی (شبکه های اجتماعی حاوی محتوای غیراخلاقی) سپری کنند.
اینک خانواده های ایرانی از خود می پرسند که دلیل مخالفت عده ای در داخل کشور با محدودسازی چنین شبکه هایی (حتی با وجود محتوای غیراخلاقی) چه می تواند باشد؟ آیا به راستی پیاده سازی اهداف غربی ها در زمینه آزادی بیان، دموکراسی و مباحثی از این دست در کشور، به متلاشی شدن بنیان خانواده ایرانی را می ارزد؟ اگر براستی این افراد حضور در شبکه های اجتماعی را مصداق آزادی بیان می دانند، چرا از شبکه ها و نرم افزارهای بومی حمایت نمی کنند؟! یا حداکثر چرا قدمی برای بهبود این شبکه ها که نتیجه آن فراگیر شدن شان است، بر نمی دارند؟! چرا در بحبوحه مباحث مربوط به فیلترینگ شبکه های خارجی، اخباری علیه شبکه های اجتماعی داخلی منتشر می شود؟ چه سود و منفعتی از حضور یک شبکه اجتماعی خارجی قرار است به جیب عده ای در داخل کشور برود؟!
به گزارش گرداب، بی شک عموم مردم نیز به خوبی از سیاسی کاری افراد منفعت طلبی که در تلاشند مانع نظارت و پالایش اخلاقی بر این فضا شوند، آگاهند. لذا انتظار می رود مردم نیز در راستای صیانت از حقوق جامعه، خانواده و فرزندان خود، با ذکر دلایل محدودسازی برای فرزندانشان و بالا بردن سواد رسانه ای انان، مطالبه گری پیرامون این موضوع را بر عهده خود آنان بگذارند.
انتهای پیام/