گروه استانهای دفاعپرس ـ امیر سرتیپ دوم ستاد «محمدکاظم تارخ» رئیس گروه معارف جنگ سپهبد شهید علی صیادشیرازی قرارگاه منطقهای شمال شرق نزاجا؛ یکی از شخصیتهای فراموش نشدنی جنگ تحمیلی که ملت قهرمان ایران هرگز او را فراموش نخواهند کرد و بر صداقت، پاکی، شهامت و فرماندهی او مهر تائید زدند شهید سپهبد «علی صیادشیرازی» است.
صیادشیرازی در یک خانواده اصیل عشایری در فارس و از پدری نظامی که درجهدار ژاندارمری بود در سال ۱۳۲۳ در درگز در استان خراسان بدنیا آمد. بنا به شغل پدرش که نظامی بود دوران کودکی و نوجوانی را در شهرهای درگز، مشهد، گنبد کاووس، آمل و گرگان سپری کرد و تحصیلات خود را در برخی از این شهرها انجام داد، لیکن در سال آخر دبیرستان از گرگان به تهران رفت و موفق به اخذ مدرک دیپلم از دبیرستان امیر کبیر شد.
این جوان مومن و متعهد در سال ۱۳۴۳ و در سن ۲۰ سالگی وارد دانشگاه افسری ارتش شد. دوران تحصیل در دانشگاه افسری که خاتمه یافت، او با اخذ مدرک لیسانس و درجه ستوان دومی فارغ التحصیل گردید و برای طی دوره مقدماتی رسته توپخانه به اصفهان رفت. پس از آن به لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه اختصاص داده شد. از سال ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۷ در این لشکر و مرکز آموزش توپخانه در اصفهان خدمت نمود.
علی صیادشیرازی با روحیهای انقلابی و دیدگاهی معنوی در یگانهای خود مشعل فروزانی بود که افسران، درجهداران و سربازان حول وجودش جمع میشدند. افراد و کارکنان مومن و معتقد در ارتش از دور و نزدیک کموبیش با فعالیتهای روشنگر او آشنا شده و کانونی برای کارکنان انقلابی و مومن یگان خود بودند که با تشکیل گروههایی پرسنل ارتش را با آرمانهای معنوی و دینی آشنا میکردند.
یکی از گروهها تحت عنوان «گروه بینام» که توسط بزرگانی چون شهید سرلشکر «سید موسی نامجوی»، سرتیپ «محمدرضا رحیمی»، سرهنگ «محمدمهدی کتیبه» و افرادی چون شهید دکتر «حسن آیت» و دکتر «عبدالله جاسبی» ایجاد شده بود، با بررسی افسران و درجهداران مومن و متدین را جذب میکرد از جمله در سال ۱۳۵۳ شهیدان «علی صیاد شیرازی»، «یوسف کلاهدوز» و «حسن اقاربپرست» جذب گروه بینام ارتشیان انقلابی شدند.
زمانی که انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ پیروز شد، شهید صیاد شیرازی در زندان انفرادی بود. پس از پیروزی انقلاب بروز ناامنی توسط سازمانها و احزاب سیاسی معاند در مناطق قومی همچون ترکمن صحرا و کردستان سبب شد برخی از یگانهای نیروی زمینی ارتش برای کمک و یاری نیروهای انتظامی وقت یعنی ژاندارمری و شهربانی به این مناطق اعزام شوند.
صیادشیرازی با اطلاع از این موضوع با دیگر دوستان و یاران خود در پادگانهای اصفهان یک یگان رزمی را سازماندهی و با هماهنگی ردههای بالاتر برای مقابله با ضد انقلاب به سمت کردستان حرکت کرد. او و همرزمانش رفتند تا با اقدامات خود امنیت را برای مردم کردنشین به ارمغان آوردند. در اجرای این مأموریتها او یک بار مجروح و به تهران اعزام و چند صباحی در بیمارستان بستری بود ولی عرق وطندوستی و حفاظت از نوامیس ایرانی مسلمان سبب گردید که خیلی زود به کردستان برگردد و برای آرامش و امنیت مردم این منطقه جانفشانی کند.
با صدور فرمان تأسیس سپاه پاسداران و اعزام تعدادی از افسران ارتش برابر مصوبه شورای انقلاب جهت سازماندهی این نهاد انقلابی، سرگرد یوسف کلاهدوز که عضو شورای فرماندهی سپاه پاسداران بود از او خواست تا در سپاه خدمت نماید.
صیادشیرازی برای مدت ۴ ماه در معاونت طرح و عملیات سپاه پاسداران انجام وظیفه کرد، تا اینکه در دوم اردیبهشت ۱۳۵۹ در جلسهای که فرماندهان نظامی با بنیصدر رئیس جمهور داشتند و گزارشاتی را به عرض رسانیدند شهید صیاد شیرازی هم سخنانی ایراد کرد که سبب شد بنیصدر بر چگونگی عملیات آرامسازی در کردستان متقاعد شود و لذا این شهید بزرگوار با اخذ درجه سرهنگ دومی به همراه جمعی از فرماندهان عازم کردستان شده تا در موضوع آزادسازی سنندج و برخی نقاط دیگر اقداماتی انجام بگیرد.
از آنجا که اقدامات شهید صیاد شیرازی در مناطق کردنشین برخاسته از علم، دانش و تخصصهای نظامی بود و فرمانده کل قوا یعنی بنیصدر، آنها را بر نمیتافت سبب گردید که در نیمه اول شهریور ۱۳۵۹ او از فرماندهی عملیات غرب برکنار و به درجه سرگردی تنزیل درجه یابد.
با شروع جنگ تحمیلی شهید صیادشیرازی با شهید کلاهدوز که قائم مقام سپاه بود، در موضوع آموزشهای نظامی برای نیروهای سپاهی کمر همت بست تا بالاخره با عزل بنیصدر و انتخاب شهید «محمدعلی رجائی» بعنوان رئیس جمهور، شهید صیاد شیرازی با اخذ درجه سرهنگی مجددا به ارتش فراخوانده شد و به منطقه شمال غرب اعزام و با توجه به شناختی که از شرایط مناطق کردنشین داشت قرارگاه عملیاتی شمال غرب را موسوم به قرارگاه عملیاتی مشترک حمزه سیدالشهداء ایجاد کرد که موضوع امنیت در دو استان کردستان و آذربایجان غربی نهادینه و تثبیت نماید.
با انجام عملیات غرورآفرین ثامنالائمه (ع) و شکست حصر آبادان توسط دلیران مردان خراسانی در لشکر ۷۷ پیروز ثامنالائمه (ع) و سایر نیروهای کمکی و سقوط هواپیمای حامل فرماندهان ارتش و سپاه و تعدادی از رزمندگان در کهریزک تهران در هفتم مهر ۱۳۶۰ با پیشنهاد شورای عالی دفاع شهید صیاد شیرازی طی حکمی از سوی امام خمینی (ره) دو روز بعد به فرماندهی نیروی زمینی ارتش منصوب شد.
وی فرمانده نیروی زمینی قهرمان شد تا ارتفاعات سر به فلک کشیده غرب و دشتهای تفتیده جنوب گامهای مردانه او را در دفع دشمن بعثی فراموش نکنند.
اجرای عملیات ثامنالائمه (ع) در آغاز سال دوم جنگ، شهید سرهنگ «علی صیاد شیرازی» مهمترین عامل در تحقق راهبرد تنبیه متجاوز بود بگونهای که ایران اسلامی توانست در طی ۹ ماه با انجام سه عملیات بزرگ و فراموشناشدنی همچون عملیات «طریقالقدس» در هشتم آذر ۱۳۶۰، عملیات «فتحالمبین» در دوم فروردین ۱۳۶۱ و عملیات «بیتالمقدس» در دهم اردیبهشت ۱۳۶۱ چنان ضربات سنگین و هولناکی را بر دشمن بعثی وارد آورد که متجاوز با رها کردن سرزمینهای تحت اشغال و دادن تلفات و ضایعات سنگین از خوزستان عقبنشینی نماید.
در این عرصه سرهنگ صیاد شیرازی تا مرداد ۱۳۶۵ با فرماندهی و هدایت نیروهای رزمنده، عملیاتهای غرورآفرینی را فرماندهی کرد و توانست دشمن بعثی را علیرغم دریافت کمکها و پشتیبانیهای زیاد زمینگیر و منفعل سازد.
با عملیاتهایی مانند «مسلم بن عقیل»، «محرم»، «والفجر ۲»، «والفجر ۳»، «والفجر ۴» و «والفجر ۸» رزمندگان خودی توانستند در بخشهایی، وارد خاک عراق شده و دشمن بعثی را عقب برانند.
با آغاز سال ۱۳۶۵ و اعمال فشارهای زیاد سرهنگ علی صیادشیرازی مجبور به استعفا شد. در مرداد ۱۳۶۵ پس از پذیرش استعفایش از سوی فرمانده جنگ او طی حکمی از سوی امام خمینی (ره) به عضویت شورای عالی دفاع در آمد و تا آخر جنگ به انجام وظیفه خویش همت گماشت.
صیادشیرازی با فرماندهی و هدایت نیروهای خودی در جریان عملیات مرصاد، حمله و تهاجم منافقین را به غرب کشور ناکام گذاشت.
در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۶۶ این افسر فداکار به همراه تعدادی از فرماندهان ارتش به درجه سرتیپی نائل آمد. او پس از پایان جنگ تحمیلی تا شهادت سالها در سمت ریاست بازرسی و جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح انجام وظیفه کرد و در ۱۶ فروردین سال ۱۳۷۸ به درجه سرلشکری ارتقا یافت، لیکن پنج روز بعد از آن بدست عناصر روسیاه منافقین شهید و در زمره شهیدان اسلام قرار گرفت و به جمع قافله سالاران شهیدان ارتش که آسمانی شده بودند، پیوست.
انتهای پیام/