شهیدی که برای تحقق خواسته‌اش از همسرش امضا گرفت

همسر شهید قاضی‌خانی می‌گوید: سال ۸۵ که رفتیم عقد کنیم آقا مهدی یک دستخطی نوشت و خواست آن را امضا کنم.
کد خبر: ۵۸۲۸۹۴
تاریخ انتشار: ۲۴ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۸ - 13April 2023

به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، مهدی قاضی‌خانی سال ۹۴ از شهرستان قرچک برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) عازم سوریه شد و در ۹ آذر همین سال حین مبارزه با تروریست‌های تکفیری به شهادت رسید و پیکرش در قطعه شهدا امامزاده بی‌بی زبیده همین شهرستان به خاک سپرده شد. فاطمه قاضی‌خانی همسر این شهید عزیز در برشی از خاطراتش اینگونه حساسیت آقا مهدی را نسبت به حجاب توصیف می‌کند:

شهیدی که برای تحقق خواسته‌اش از همسرش امضا گرفت
شهید مهدی قاضی‌خانی

می‌خواستم گواهینامه رانندگی بگیرم. به همین دلیل در یک آموزشگاه ثبت نام کردم، پس از مدتی مربی‌ام گفت راستی یک آقایی هم فامیلی شما اینجا هنرجو است. پرسید با هم فامیل هستین؟ چون آقا مهدی را ندیده بودم، گفتم: والا خبر ندارم.

بعد از مدتی همدیگر را اتفاقی دیدیم و شناختیم. فکر می‌کنم یک هفته بعد از اولین دیدار ما بود که با خانواده‌اش صحبت کرد بیایند خواستگاری. آن موقع تازه از سربازی برگشته بود و حدود ۲۰ سالش بود. هنوز کاری هم پیدا نکرده بود، اما اصرار داشت ازدواج کند. یادمه در مراسم خواستگاری پدرم از او پرسید درآمدتان از کجاست؟ این درحالی بود که پدرش هم به او گفته بود من نمی‌توانم کمکی در مخارج زندگی بهت بکنم. اما آقا مهدی ایستاد و گفت من روی پای خودم هستم و از هر کجا که باشد نانم را در خواهم آورد.

وقتی می‌دیدم چطور با خانواده‌ام در مورد ازدواج صحبت می‌کند حالت مردانه‌اش خیلی به دلم نشست. زمانی هم که قرار شد با هم صحبت کنیم گفت: حجاب شما از هر چیزی برایم مهم‌تر است، دوست ندارم کسی صدای ما را بشنود قبول کردم و از او خواستم اجازه دهد تحصیلاتم را ادامه دهم که مهدی هم قبول کرد.

سال ۸۵ که رفتیم عقد کنیم یک دستخطی نوشت و خواست آن را امضا کنم. داخل کاغذ نوشته بود دلم نمی‌خواهد یک تار موی شما را نامحرمی ببیند. من هم امضا کردم. مادرم از این موضوع ناراحت شد و گفت: این پسر خیلی سخت گیر است، اما من ناراحت نشدم، چون فهمیدم می‌خواهد زندگی کند؛ و واقعا هم زندگی با او به من مزه می‌داد.

انتهای پیام/ 112

نظر شما
پربیننده ها