توسط انتشارات «راه یار»:

«ممنوع‌الخروج» منتشر شد/ ماجرای جنگ جوان ایرانی برای رسیدن به «جنگ سوریه»

کتاب «ممنوع الروج»؛ روایت پُرفراز و فرود اعزام یک مدافع حرم به قلم محمد حکم‌آبادی و از سوی انتشارات «راه یار» چاپ و روانه بازار نشر شد.
کد خبر: ۵۸۵۳۷۸
تاریخ انتشار: ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۵:۲۰ - 26April 2023

به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، کتاب «ممنوع الروج»؛ روایت پرفراز و فرود اعزام یک مدافع حرم به قلم محمد حکم‌آبادی و از سوی انتشارات «راه یار» چاپ و روانه بازار نشر شد.

شجرۀ مدافعان حرم، درختی است که ریشۀ آن را انقلاب اسلامی و تنۀ آن را سلیمانی‌ها و همدانی‌ها و شاطری‌ها تشکیل داده‌اند. این درخت امروز تنومند شده؛ پر از میوه‌های ریز و درشت، پر از شاخه، پر از ساقه و گره و جوانه، پر از برگ. همه دست هم را گرفته‌اند تا این شجره، سرسبز و سرپا باشد.

هر برگ روایتی دارد: یکی تلخ، یکی شیرین. گاهی بغضشان فریاد می‌شود و گاهی سرپوشیده می‌میرد؛ روزی دسته‌جمعی می‌خندند، شبی با دل‌واپسی گریه می‌کنند؛ در عملیاتی حماسه‌ساز می‌شوند و در کمینی گرفتار؛ یکی پشت دوشکا ایستاده، یکی پای دیگ ناهار؛ یکی پشت ضدهوایی نشسته، یکی پشت وانت آب‌رسانی. هرکدام روایتی دارد؛ هم آن‌که شهید یا اسیر شده، هم آن چشم‌انتظاری که برای دفاع از حرم ثبت‌نام کرده و هنوز روی نیمکت ذخیره، منتظر خبر اعزام است. هر روایتی بالاوپایین خودش را دارد و کنار هم تصویر کاملی از پازل را به رخ می‌کشند.

«ممنوع‌الخروج» منتشر شد/ ماجرای جنگ جوان ایرانی برای رسیدن به «جنگ سوریه»

کتاب پیشِ‌رو تکه‌ای از این پازل هزارتکه است؛ تکه‌ای که تلاش کردیم غبار رویش را بتکانیم؛ تکه‌ای که قصۀ جنگ را روایت می‌کند؛ جنگ جوانی ۲۷ساله با ناامیدی و خستگی و بلاتکلیفی، برای رسیدن به سوریه و دفاع از حرم؛ جنگی که فیل‌افکن است و می‌تواند هرکسی را از پای دربیاورد. کافی است کمی سستی کند...»

در برشی از این کتاب می‌خوانیم: «یکی‌یکی اسم‌ها را می‌خواندند تا از گیت رد شویم. توی دلم مداحی نریمانی را می‌خواندم: «منم باید برم، آره برم سرم بره / نزارم هیچ حرومی طرف حرم بره....» گاهی هم ذکر می‌گفتم؛ مخصوصاً «یا زینب». اسمم را صدا کردند تا وارد گیت شوم و تمام. گذرنامه‌ام را تحویل دادم تا پلیس گذرنامه مهر خروج از کشور را بکوبد. گذر را برد زیر نور قرمز اسکنر، مهر را آورد بالا که بکوبد توی گذرنامه؛ اما انگار چیزی گفت. گوش تیز کردم و سرم را بردم جلو.

_ آقای سجادی با شمام.
_ در خدمتم.
_ نمی‌تونی بری برادر. برگرد.
آب دهانم را قورت دادم و سرم را تکان دادم.
_ نمی‌تونم برم؟! برای چی؟!
_ ممنوع‌الخروجی.
_ من ممنوع‌الخروجم؟ من همۀ کارهام درسته آقا! ممنوع‌الخروجی برای چی؟ یه بار دیگه بزن.»

«ممنوع‌الخروج» منتشر شد/ ماجرای جنگ جوان ایرانی برای رسیدن به «جنگ سوریه»

بنابرین گزارش، کتاب «ممنوع الروج»؛ روایت پرفراز و فرود اعزام یک مدافع حرم که تحقیق آن برعهده اسماعیل هاشم‌آبادی بوده و تدوین آن توسط محمد حکم‌آبادی صورت گرفته است، در ۲۱۶ صفحه، شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و با قیمت ۶۵ هزار تومان منتشر شده است و علاقه‌مندان می‌توانند این کتاب را علاوه بر کتابفروشی‌ها، از سایت یا صفحات مجازی ناشر به نشانی raheyarpub.ir تهیه کنند.

انتهای پیام/ 121

نظر شما
پربیننده ها