به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، روزهای زیبای اردیبهشت ونک که دشت لالههای شقایقش، زینت بخش بهشت خدایی است؛ یادآور شهدایی است که درس تعلیم و ایثار و شهادت را در یک کلاس تدریس میکردند و خود الگوی ایثار و شهادت شدند و دانش آموزانی تربیت کردند که ادامه دهنده راهشان باشد.
شهید حسین میرباقری فرد متولد ۱۳۴۰ با انتخاب شغل مقدس معلمی روزهای سخت دوری از خانواده را در کنار دانشآموزان ونک تجربه کرد و امروز جای بسی خوشحالی است که دانشآموزانش سالها پس شهادت این معلم دلسوز یاد این شهید والامقام را به خوبی در خاطر دارند چراکه شهدا زندهاند و در نزد پروردگارشان روزی میخورند.
معلم شهید میرباقری فرد روز پنجم فروردینماه ۱۳۴۰ درست هنگامی که ندای ملکوتی اذان ظهر نوازشگر گوش جان بود در دهاقان پا به عرصۀ حیات گذاشت و نامش را حسین نهادند. سید حسین، تحصیلات ابتدایی را در دبستان سیروس دهاقان به پایان رساند و در مدرسه راهنمایی هشترودی تحصیلات خود را ادامه داد و بدان جهت که در دهاقان دبیرستان وجود نداشت بعد از سوم راهنمایی به شهرضا رفت و در دبیرستان سپهر آن روز و شیهد رجایی امروز در رشته علوم تجربی ثبتنام کرد.
سالهای آخر تحصیلات او در دبیرستان با اوجگیری مبارزات مردم مسلمان ایران بر ضد رژیم پهلوی همراه شد و او نیز به دریای خروشان مردم پیوست و در تظاهرات مردمی شرکت میکرد و بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در خرداد ماه ۱۳۵۸ موفق به اخذ دیپلم شد و تصمیم به ادامه تحصیل گرفت تا با توانی بیشتر در جهت تحقق اهداف متعالی نظام بکوشد و بدان سبب که در آن زمان دانشگاهها تعطیل بود بعد از طی مراحل معمول از اوّل مهرماه ۱۳۵۸ در مرکز تربیت معلم شهید باهنر اصفهان دوره جدید تحصیلی را آغاز کرد و در شهریور ماه ۱۳۶۰ فارغالتحصیل شد.
شهید میرباقریفرد در این دوره نیز هیچ فرصتی را برای شرکت در فعالیتهایی که برای تدوام انقلاب و پیشبرد اهداف آن صورت میگرفت فرو نمیگذاشت و همّ و غم خویش را بر فعالیتهای انقلابی متمرکز ساخته بود.
وی در مهرماه ۱۳۶۰ رسما پیشۀ انبیاء در پیش گرفت و کسوت معلمی پوشید و در ونک سمیرم فعالیتهای آموزشی خود را آغاز کرد و همزمان با آموزش کتابهای درسی و مطالب علمی کوشید شاگردان خود را با اهداف مقدس انقلاب اسلامی آشنا کند و آنها را آماده سازد تا در فردای انقلاب وظایف سنگین خویش را به خوبی برعهده گیرند.
تنها شش ماه از اشتغال او در پیشۀ معلمی میگذشت که به این نیتجه رسید به عنوان معلمی مسلمان و انقلابی ضرورت دارد به جای حرف و شعار، در عمل مجلس درس و تعلیم برپا کند و راه درست را به شاگردان خود بیاموزد.
سید حسین با این انگیزه در روزهای آغازین فروردین ماه ۱۳۶۱ درست در همان روزهایی که بیست و یک سال قبل دیده به این عالم گشوده بود؛ رخت سفر بربست و عزم جبهههای حق علیه باطل کرد. او بهخوبی میدانست که جبهههای جنگ نه میدان رزم و زورآزمایی که محل عروج روحهای پاک به حضرت دوست بود از این رو با اخلاص و اشتیاقی وصفناپذیر پای در راه این سفر روحانی نهاد تا به توفیق وصال دوست دست یابد.
میرباقریفرد که برای والدین احترام خاصی قائل بود سعی میکرد دانشآموزان را طوری تربیت کند که در قبال پدر و مادر بیاحترامی نکنند.
نمره قبولی با امضای شهادت
سید حسین صوت زیبایی داشت و دعای کمیل و قرآن را با نوای دلنشینی قرائت میکرد و در آخرین وصیتش که ساعت ۱۰:۳۰ دهم اردیبهشت سال ۶۱ نوشته بود به مادرش سفارش میکند تا برادرش اصغر را به شغل معلمی تشویق کند تا جانشین برادر باشد و راهش را ادامه بدهد.
شهید سید حسین میرباقری فرد دو روز قبل از روز معلم وصیتنامهاش را نوشت و ۸ روز بعد از روز معلم در آزمون ایثار و شهادت نمره قبولی گرفت.
او بهعنوان بسیجی در عملیات بیت المقدس، خونین شهر را آزاد کرد تا برگ زرینی باشد در رتبهبندی معلمیش، درس و مدرسه را رها کرد و همزمان با حضور برادرش در جبهه راهی شد تا راهش ادامه یابد و درسهایش را در عمل به دانشآموزان تعلیم داد تا جای خالیش یادآور حرف و عمل باشد؛ و سرانجام شهید میرباقری فرد بیستم اردیبهشت هزار و سیصد شصت و یک، دیگر طاقت نداشت در این دنیای خاکی بماند همانگونه که خود پیشبینی کرده بود به آرزوی دیرینش دست یافت و همانند سالار شیهدان جسم پاکش را به خون مطهرش آراست تا شایستۀ وصال محبوبش گردد و با سرخ رویی و سرافرازی در حضرت دوست راه یابد.
معلمی که ادامه دهنده راهشان دانشآموزان شد
شهید حسین شادکام متولد ۱۱ مرداد ۱۳۴۲ دانشجوی کارشناسی در رشته دبیری الهیات و معارف اسلامی از دانشگاه تهران بود. او به مدت دوسال در شهرستان سمیرم و شهر ونک تدریس میکرد و سرانجام در عملیات مرصاد پنجم مرداد ۱۳۶۷ در اسلامآباد غرب بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.
شهید شادکام که معلم دینی و عربی در مدرسه راهنمایی ابن سینای ونک بود اهل روستای کره دهاقان است که برادرش حسن نیز به شهادت رسیده است. حسین از جمله معلمانی است که شاگردانش به خوبی درس در درس ایثار و شهادت نمره قبولی گرفتند که با سن کم راهی جبهه شدند و با جاری شدن خونشان بر زمین لالههایی، چون قهرمان، بازعلی، قربانعلی و... رویدند.
معلمی که فضای کلاس را با عطر شهادت در هم آمیخت تا ایثار را در اعماق وجود دانشآموزان درآمیزد و غیرت و تعصب را در کوههای سربه فلک کشیده این شهر با جوانانی غیرتمند به یادگار بگذارد.
ردپای وقف و خیرات در وصیت نامه شهید
شهید حسین شادکام با شهادتش درسهای بزرگی به یادگار گذاشت که میتوان آنرا در وصیت نامه اش به وضوح دید.
وی با اشاره به کمد شخصی خود در دانشکده وصیت کرده بود: مقدارى کتاب در دانشکده دارم شماره یکى از کمدهایم ۹۷ است سه کمد کتاب هم در طبقه اول دانشکده دارم که شماره آنها احتمالا ۳۹۷-۳۹۵ است اگر آنها را احتیاج نداشتید وقف مدرسه راهنمایى کره نمایید و مقدارى کتاب هم قرار است از خارج برایم بیاید و مقدارى هم در خوابگاه دارم.
شادکام خاطرنشان کرده بود: مراسم دفن را ساده برگزار کنند و پول آن را براى جبهه بفرستید؛ کاری که امروز خانواده خیلی از اموات انجام میدهند و هزینه مراسم را برای خرید و تجهیز لوازم پزشکی و ساخت و ساز مراکز مهم هزینه میکنند و سرانجام روزهای آخر جنگ یعنی ۵ مرداد ۱۳۶۷ در اسلام آباد شربت شیرین شهادت نوشید و به جمع دانشآموزان شهیدش پیوست.
۱۲ اردیبهشت یادآور روز معلم است معلمانی که اگر چه امروز جایشان خالی است، اما گلبرگ سرخ وجودشان زینت بخش محفل سبز ایثار است و بهشت پاداش تقدیر از این آموزگاران نمونه با حضور دانشآموزانی از جنس خودشان است.
بدرستی که شهدا با شهادتشان درس بزرگ ایثار و شهادت و با وصیتشان کتاب اخلاق و تعلیم جهاد و مردانگی به یادگار گذاشتند و معلمی که کلماتش بر تخته سیاه، چون بارانی بر گلبرگ جان دانش آموزان باریدن گرفت و شکوفا شدن گلهای سرخ را در بوستان زندگی پروراند.
منبع: فارس
انتهای پیام/ ۱۳۴