گروه سایر رسانههای دفاعپرس - جعفر علیاننژادی؛ زیبایی نقاشیگونه، معادل واژهای است که در زیباییشناسی با عنوان پیکچرسک یا پیتورسک از او یاد میشود. در حین مطالعه معنای دقیق این واژه و کاربست آن، متوجه موضوعی شدم که این روزها به نحوی با آن درگیریم. خوبی بسیاری از این مفهومسازیها و واژهیابیها، کمکی است که آنها به درک ما از گیروگرفتاریهای نوپدید و مسائل مستحدثه میکند.
برای روشن شدن بیشتر معنای پیتورسک باید بدانیم میتوان در یک تقسیمبندی کلی، از سه نوع امر هنری حرف زد. امر والا، امر زیبا و امر پیتورسک. در این یادداشت تعریف امر والا و امر زیبا مدنظر نیست. اما امر پیتورسک در معنای عام خود به هر آن چیزی گفته میشود که شایسته بازنمایی (بهتصویرکشیدن یا نقاشیکردن) است و تنها هنرمند صلاحیت انتخاب آن را داشت. در طول تطور تاریخ هنر، تشخیص شایستگی بازنمایی اشیاء جهان خارج از ما توسط هنرمند، به تدریج مورد سوال واقع شد و به نوعی این ملاک به ضد خود تبدیل شد.
اگر در زمانی این تنها هنرمند بود که به بازنمایی نقاشیگونه جهان میپرداخت، با گذشت زمان هرچیزی توسط همهکس شایسته بازنمایی دانسته شد. به نوعی در خصوص هنر بودن یا نبودن بازنمایی همه چیز، سؤالاتی جدی در زیباییشناسی مطرح شد.
اگر قرار باشد همه چیز شایسته بازنمایی زیبا باشد، پس هنر به عنوان یک امکان خلق معنا و زیبایی، چه کارکردی برای هنردوستان خواهد داشت. این هنر چگونه میتواند منجر به فراروی و تأمل مخاطب شود. اصلا زیبایی این اثر چگونه به مخاطب منتقل شود؟ به هر حال سوالاتی از این دست، اساسا هنر بودن امر پیتورسک را زیر سؤال برد.
با این توضیحات، هنرسازی از چیزهای غیرشایسته رایج شد. مثلا از امرپیتورسک در کمک به زیباسازی کاذب (اغواگری) کالاهای نظام سرمایهداری استفاده شد. در صنعت تبلیغات، بهرهبرداری و به بیان بهتر سوءاستفاده از پیتورسک شایع شد.
برخی فیلسوفان هنر، اساسا مدل بازنمایی اینستاگرام را نیز هنر پیتورسک میدانند. اینکه هر چیزی شایسته بازنمایی هست یا نیست، ارتباطی با زیبایی آن چیز ندارد، بلکه با منطق تجارت، شهرت، ابتذال و... مرتبط است. زیبا کردن چیزهای نازیبا منطق بازنمایی در اینستاگرام است.
در هنگام مواجهه با صفحات این شبکه اجتماعی فراگیر وقتی چیزی توجه ما را جلب میکند، باید بدانیم که آیا در تله پیتورسک افتادهایم، یا خیر. سوال خودآگانهای که میتواند این یادداشت پیشروی ما بگذارد آن است که بدانیم آیا این بازنمایی و زیباسازی واقعی است یا مرتبط با نیات دیگر است. به نوعی با فهم منطق هنر پیتورسک میتوانیم خود را از شر هژمونی زیبایی و جذابیت کاذب، خلاص کنیم. در نهایت آنکه بدانیم پشت این تکنولوژی ارتباطی چه نیات پنهان دیگری خوابیده است.
بگذارید مثال دیگری در رابطه با کاربرد هنر پیتورسک بزنیم.
پیتورسک در حوزه سیاسی نیز میتوان کارکرد داشته باشد. امروز بنیان تمام نظامهای مدعی دموکراسی بر سازوکار «نمایندگی» است. بدون واسطه نماینده، اساسا تحقق حکومت مردمی ممکن نیست. این مسأله در برخی موارد تبدیل به معضل میشود، خصوصا اگر پای هنرپیتروسک به میان بیاید. این تنها نماینده شایسته است که میتواند به خوبی مطالبات و خواستههای مردم را نمایندگی کند. اما پیدایش نمایندگان مردمفریب، ملاک شایستگی نمایندگی را تغییر داده است. نماینده هر چقدر گندهگو و پروعدهتر، پرطرفدارتر. پیتورسک ملاک شایستگی نمایندگی را عوض میکند.
مثال دیگر کاربرد امر پیتورسک، ویترین برخی مغازهها است. برای همه ما پیش آمده که برای خرید چیزی به بازار رفتهایم، اما چیز دیگری توجهمان را جلب میکند. این تغییر توجه از چیز مورد نیاز به چیز جذاب، تاثیر پیتورسک ویترین و رنگ و لعاب بازار است.
در خصوص پیتورسک مثالهای دیگری میتوان زد. کشف مثالهای جدید، به معنای درک مفهوم پیتورسک و خودآگاهی از گرفتار نشدن به چنین تلههایی است. کافی است کمی با دقت مفهومی به اطراف خود نگاه کنیم، تلههای پیتورسک قابل شناسایی خواهد شد.
منبع: فارس
انتهای پیام/ ۱۳۴