به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، «دسته دختران» فیلمی در ژانر دفاع مقدس به کارگردانی و نویسندگی منیر قیدی و تهیهکنندگی محمدرضا منصوری، محصول سال ۱۳۹۹ و محصول مشترک سازمان سوره و بنیاد سینمایی فارابی است. داستان این فیلم بر محوریت نقش زنان و دختران در برشی از تاریخ دفاع مقدس است و به این جایگاه مهم پرداخته است. برای بررسی این جایگاه و اثر با محمدرضا منصوری، تهیهکننده کار گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه آن را خواهید خواند.
چرا فیلم زنمحور و پرداخت به جایگاه مهم زنان به معنی و مفهومی واقعی در سینما کم داریم و در عمده آثار، زن در حاشیه یا پرداختی کاملا غلط است؟
سینمای ما که اصولا از طریق مردان مدیریت شده و داستانها اغلب از نگاه مردان گفته میشود. میتوان گفت در سینمای قبل از انقلاب یا دهه ۵۰ مواردی بوده که به موضوع زنان پرداخته شده، اما اکثریت داستانها از نگاه مردان بوده و آن هم سابقه تاریخی دارد و تاکنون به موضوع زن از این دیدگاه کمتر پرداختهایم، در واقع این بخش مغفول واقع شده و با یک خلأ بزرگ مواجه هستیم.
فیلم «دسته دختران» و نسبت آن با حضور زنان در دفاع مقدس و بازنمایی یک زن سلحشور و مقتدر چیست؟
فیلم «دسته دختران» در تلاش است یک روایت واقعی را از آنچه که تا حالا داشتهایم بیان کند که این روایت واقعی، محدود به یک مکان، زمان مشخص و خاصی در دل دفاع مقدس بوده که در همان هفته اول حمله رژیم بعث عراق به ایران و شروع آن از خرمشهر میباشد. ما تلاش کردیم یک روایت واقعیتر از آنچه تاکنون در سینما داشته ایم و محدود به یک زمان خاصی بوده را نشان دهیم، یعنی به این شکل که زنی را نشان دهیم که جدا از کلیشههای مردان یا مردانه، یک زن سلحشور است و همپای مردان میجنگد، اسلحه به دست گرفته و نمیخواهد متفاوت و محدود باشد. در واقع میخواهد خودش باشد و سهمی در دفاع از میهن خود داشته باشد.
چرا عموما در هنر و خاصه سینما و سینمای ایران، حتی نگاه جنسی به زن غالبتر از نگاه هویتی اوست؟
این فیلم واقعا بخشی از تاریخ است. اصولا وقتی بخواهیم چهره واقعی از زنان را به تصویر بکشیم، سیمای یک ملت را در آنجا نشان میدهیم و این خیلی مهم و حرف بزرگی است و نمیدانم ما این مبنا را در «دسته دختران» توانستیم به خوبی نشان دهیم یا خیر، ولی یکی از هدفهای ما در این فیلم، بیان این حرف بود.
آیا برای پرداخت به جایگاه و هویت یک زن اسلامی، ایرانی در حوزه دفاع مقدس سوژه کم داریم یا دغدغهمندی به آن را اصلا نداریم، کدام مورد دقیقتر است؟
ما برای اینکه به زنان و مادران بعد از انقلاب بپردازیم و روایتها و قصههای کمتر شنیده شده در مورد این مادران و زنان بیان کنیم، اصلا مشکل سوژه نداریم. اگر به انتشارات حوزه هنری توجه کنید، بینهایت قصه و روایتهای ناب از زنان و همسران فرماندهان جنگ داریم، روایتهای ناگفته از همسران شهدا داشته و در این زمینه بینهایت قصه داریم.
پس به نظر من این بخش انجام شده و دغدغه هم در این زمینه وجود دارد. اما در کنار دغدغه فرهنگی، اقتصاد هم در این موضوعات بسیار مهم میباشد، نهادهای مسئول باید کمک کنند که این دغدغهها تبدیل به یک اثر هنری شود و باید در این زمینه حمایت کنند و از این موضوع ترس نداشته باشند؛ که اگر در مورد یک سوژه اثری میسازیم، بعدها در اکران فیلم چه اتفاقاتی خواهد افتاد یا آیا اتفاقی میافتد؟ یا در تلویزیون چه اتفاقی میافتد؟ و در حوزه نمایش خانگی و در هر مدیایی که مشغول هستند، این نهادهای حاکمیتی، فرهنگی و حتی دولت نباید ترس از سرمایهگذاری داشته باشند.
در حال حاضر مهمترین نکته، مخاطب و ارتباط برقرار کردن با مخاطب است، مخصوصا نسل جدید و دغدغههایی که دارند.
اما اگر بخواهیم این ترس را داشته باشیم که بعدا چه اتفاقی قرار است بیفتد و آیا ارتباط برقرار شده یا خیر و همین انگی که الان دارد به این فیلمها زده میشود و انگ فیلمهای ارگانی، غیر ارگانی و غیره، هیچ اثری خلق نخواهد شد، از این موارد نباید ترس داشته باشیم و باید هزینه و سرمایهگذاری کنیم تا این دغدغهها را به یک اثر هنری تبدیل کنیم.
شما به عنوان تهیهکننده اثر تمایل دارید مجدد چنین سوژههایی برآمده از دل تاریخ و دفاع مقدس را بسازید؟
من در حین ساختن فیلم «دسته دختران» سختی زیادی را متحمل شدم. الان اگر بخواهم به شما در مورد ساخت چنین فیلمهایی با این سختیهایی که پیشروی سازنده میگذارند بگویم میسازم یا نه، میگویم نه. چون فعالیت در این حوزه مشقت زیادی میطلبد. به این دلیل که از هر طرفی مورد سوال قرار میگیرید.
شما نمیتوانید یک فیلم در حوزه دفاع مقدس بسازید و تمام اقشار را راضی نگه دارید، چون برخی خودشان را در آن موقعیت نمیبینند و شروع به ایراد گرفتن از کار میکنند.
برای همین در حال حاضر، چون «دسته دختران» در حال اکران است، نمیتوانم جوابی بدهم و نمیدانم اگر فاصله بگیرم با اکران «دسته دختران» باز به همان دغدغههایی که هست برگردم یا نه.
اگر سوژه غیر دفاع مقدسی و زنمحور حتی جدای از موارد ارزشی و دینی به زن باشد، ولو گفتن از یک زن قهرمان در دل تاریخ، این سوژه را تهیهکنندگی میکنید؟ و نسبت چنین موردی را در نگاه هنری سینمایی چطور میبینید؟
«دسته دختران» در واقع روایت ناگفتههایی از شروع جنگ تحمیلی است که میخواهد بگوید همه در کنار هم بودیم. پنج زن در کنار هم بودند و هر کدام از این زنها دارای گرایش مختلفی بودند. یکی مذهبی بود، یکی دختر نوجوان بود، اما وقتی به آب و خاک مملکت ما حمله میشود، تصمیم به دفاع از کشورمان میگیرند.
چرا نباید دختران امروزی ما بدانند چه اتفاقی در گذشته در کشورشان افتاده است. باید بدانند مادران آنها چه کارهایی بزرگی انجام دادند. واقعا دخترهای امروز ما، حتی دختران زیر ۲۰ و ۱۸ سال با این واقعیت فاصله دارند و تصوری از واقعه دوران دفاع مقدس ندارند.
ما باید به عنوان یک فیلمساز و خالق اثر، کاری کنیم که نسل امروزی ما با اتفاقات تاریخ معاصر ارتباط برقرار کنند و به نظرم استفاده از ابزار سینما و هنر در این برهه از زمان بهترین راه است. کانسپت کار ما در «دسته دختران» همین بود که بگوییم میتوانیم از این مملکت دفاع کنیم و زنان ما هم در این راه میتوانند همپای بقیه اقشار جامعه و جدای از نگاه جنسی، مشارکت داشته باشند.
چرا از این منظر و سوژه به وجوه زنان و دختران در دفاع مقدس پرداخته شده، مگر سوژههای دیگر در دسترس نبوده یا مسئله خاصی در نوع ایده و سوژه وجود داشته است؟ کمی در این خصوص توضیح دهید؟
علتی که به سراغ ساخت فیلم «دسته دختران» رفتیم و حرفی که میخواستیم با ساخت این فیلم بزنیم این بود که صرف اینکه به یک واقعه تاریخی اشاره داشته باشیم، کافی نیست بلکه ما باید آن واقعیت تاریخی را با یک اثر هنری بهروز کرده و نشان دهیم.
حرف فیلم «دسته دختران» چیست؟
حرف فیلم این است که در یک برههای از تاریخ، متجاوزی به ایران حمله میکند و همه اقشار مردم، چه زن و چه مرد با هر گرایشی از خاک، میهن و مملکت دفاع کردند. این ارزش است. چرا میگوییم این ارزش است؟ به این دلیل که باید نسل امروزی این موضوع را بفهمند، درک کنند و بدانند نقش زنان در تاریخ پررنگ و در جای خودش درخشان بوده است.
منبع: صبح نو
انتهای پیام/ ۱۳۴