دفاع‌پرس گزارش می‌دهد؛

راز محبوبیت شهید «عباس کریمی» میان فرماندهان/ اخلاق‌مداری شهید در برخورد با زیردستان

شهید «عباس کریمی قهرودی» سال ۱۳۳۶ در قهرود کاشان به دنیا آمد و پس از شهادت شهید «همت»، فرماندهی لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص) را برعهده گرفت و سرانجام در عملیات بدر به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۸۷۵۳۲
تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۴۰۲ - ۰۰:۱۷ - 21October 2023

شهید عباس کریمی قهرودیبه گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهید «عباس کریمی» سال ۱۳۳۶ در قهرود کاشان به دنیا آمد و پس از شهادت شهید «همت»، فرماندهی لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص) را برعهده گرفت و سرانجام روز ۲۴ اسفند ۱۳۶۳ درعملیات بدر به شهادت رسید. 

نوشتار زیر، مصاحبه‌هایی هستند که در گذشته با «قاسم صادقی» از همرزمان شهید و شهید «محمد عبادیان» مسئول تدارکات لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص) در مورد شهید کریمی انجام شده است.

صادقی: عباس همیشه با زیردستان، رفتاری پدرانه داشت

«قاسم صادقی» از رزمندگان دوران دفاع مقدس که مدتی با شهید عباس کریمی در ارتباط بود، در باره شهید می‌گوید: آشنایی من با عباس به سال ۱۳۶۲ برمی‌گردد.

زمانی که حاج همت، فرمانده لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص) و کریمی، فرمانده تیپ سلمان این لشکر بود، من در جلساتی که عباس کریمی برگزار می‌کرد، با او آشنا شدم.

خاکی و صمیمی بودن

از خصوصیات بارز او، می‌توانم به خاکی و صمیمی بودن او با همه اشاره کنم. عباس همیشه با زیردستان، پدرانه رفتار می‌کرد و می‌گفت من فرمانده لشکر هستم و باید خواسته‌های نیروهایم را تأمین کنم؛ لذا در جمع رزمندگان با گوش جان به حرف‌هایشان گوش می‌داد و سعی می‌کرد مشکلات و کمبود‌های بسیجیان را رفع کند و اگر نمی‌توانست، از آن‌ها دلجویی می‌کرد.

به‌خاطر این نوع رفتارهایش بود که در بین فرماندهان از محبوبیت‌های بیشتری برخوردار بود و همیشه انتقاد‌های سازنده‌ای را با بالادستی‌های خود مطرح می‌کرد.

در عملیات والفجر ۴، آخرین نفری بود که از خط خارج شد

در عملیات والفجر ۴، آخرین نفری که از خط خارج شد، شهید کریمی بود. آخرین مجروح عملیات را بر دوش داشت و به عقب می‌آورد.

ساده‌‌زیستی

وی در خصوص ساده‌زیستی شهید می‌گوید: وقتی که عباس شهید شد، مسئولیت انتقال اسباب منزل و خانواده وی به شهرشان را برعهده داشتم. کل اسباب زندگی کریمی، به‌عنوان فرمانده لشکر، نصف یک وانت هم نمی‌شد و فقط اسباب اولیه زندگی را داشتند و اهل تجمل‌گرایی نبودند. مردان خدا، کم‌هزینه هستند و پرکار. عباس نیز اینگونه بود.

نوحه‌خوانی آهنگران در مراسم تشییع شهید کریمی

همرزم شهید کریمی در نقل خاطره‌ای از تشییع پیکر شهید در جمع چند نفره‌ای با حضور شیخ حسین انصاریان و حاج صادق آهنگران ادامه داد: زمانی که پیکر شهید کریمی را از معراج شهدا تحویل گرفتیم، در حال حرکت به اهواز بودیم که در مسیر آقای آهنگران و حاج انصاریان را دیدیم. وقتی خبر شهادت شهید کریمی را دادیم، از اینکه نمی‌توانستند در مراسم تشییع شرکت کنند و ثواب آن را از دست می‌دادند، بسیار ناراحت شدند و در آنجا برای آخرین بار درب تابوت را باز و شهید را زیارت کردند و آهنگران هم نوحه‌ای خواند و بچه‌ها سینه‌زنی کردند.

شهید عبادیان: عملیاتی نبود که عباس در آن، سهمی از مجروحیت نداشته باشد

شهید «محمد عبادیان» مسئول تدارکات لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص) در مصاحبه‌ای که پیش از شهادت انجام داده است، به‌خوبی به خصوصیات شهید کریمی اشاره کرده است که در ادامه می‌خوانید: در رابطه با شهید عباس کریمی، این دریادل بی‌نام‌ و نشان، این فرمانده مظلوم لشکر، این فرمانده بی‌ریا و بی‌تکبر لشکر، مخلصانه از زمان درگیری‌های کردستان در جبهه‌های جنگ با بدنی زخمی حضور داشت.

عملیاتی نبود که وی سهمی از مجروحیت نداشته باشد (چه ترکش‌های ریز و چه درشت، همیشه همراهش بود.)

خاطرات بسیار شیرینی از این شهید بزرگوار در جبهه‌های جنگ دارم. به‌خصوص در محور والفجر ۴ در پنجوین عراق که این بزرگوار با یک روحیه بسیار عالی و بزرگی مشغول هدایت عملیات بود. بنده با بی‌سیم با وی در ارتباط بودم؛ در عین حال که دشمن پاتک کرده بود و وضعیت خط، یک مقداری ناجور بود.

وی با روحیه بسیار عالی و با متانت بالایی، تمام برادر‌ها را هدایت کرد و توانست مقابل پاتک سنگین عراق در ارتفاعات ۱۹۰۴ ایستادگی کند و شب بعد هم بتواند دو مرتبه به ارتفاعات دست پیدا کند.

به‌خاطر شرایط همرزمان خود، با خانواده‌اش دیدار نکرد

خاطره دیگر بنده درباره تواضع و اخلاص بسیار زیاد این شهید است. قبل از شروع عملیات بدر، با خانواده وی تماس داشتم. خانواده به بنده پیغام داد که هرطور است، به عباس بگویید که یک سری به ما بزنند. در جزیره مجنون خدمت عباس رسیدم و خواهش کردم که این کار را انجام دهد.

وی نپذیرفت و گفت که الان مادرها، پدر‌ها و همسران زیادی منتظر فرزندان و شوهران خود هستند، اما به‌خاطر کیلومتر‌ها فاصله به آن‌ها دسترسی ندارند. این دور از اخلاق اسلامی است که من تنها با ۲۵۰ کیلومتر فاصله از خانواده‌ام در شرایط فعلی بروم و به آن‌ها سرکشی کنم. اگر خواست خدا باشد، زنده می‌مانم و می‌روم. اگر نشد، باز هم توکل بر خدا.

این صحنه از آن درس‌های انسان‌سازی بود که شهید بزرگوارمان به ما آموخت.

انتهای پیام/ 118

نظر شما
پربیننده ها