«الداغی» شهید راه غیرت
گروه استان‌های دفاع‌پرس - «روح الله ایرانمهر» معاون هنری و امور سینمایی اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس مازندران؛ طی روز‌های گذشته خاک قهرمان پرور ایران، شاهد حماسه آفرینی دیگری از جنس ایمان و شجاعت بود. شجاعتی که در طول تاریخ همواره از بزرگان و نامداران شنیده ایم و دیگر مردمان این مرزوبوم بدان عادت کرده اند.
دیگر باید نام بزرگ مردی از دیار سربداران را در سیاهه‌ی نام آوران ایران زمین ثبت کرد. شهید عزت‌مند، حمیدرضا الداغی که به درستی به شهید غیرت معروف و مایه‌ی افتخار همه‌ی زنان و مردان آزاده‌ی این خاک پاک شده است.
ولیکن آنچه که باعث تکدر خاطر بسیاری از اقشار و هم وطنان شده است، اقدامات و اظهارات نسنجیده و نادرستی است که از آن جز بوی منیت و نفاق به مشام نمی‌رسد هرچند که عاقبت باعث رسوایی چندین و چندباره‌ی عاملان آن خواهد بود.
تلاش مذبوحانه‌ی جریان معاند داخلی و پیروان کور و کرشان و دشمنان نادان خارجی در غیربسیجی نامیدن این شهید بزرگوار و اقدام غیراخلاقی و ناجوانمردانه‌ی آنان از انتشار تصاویرخصوصی و خانوادگی شهید الداغی جهت ایجاد تصوری نادرست و غلظ از باوز‌ها و اعتقادات شهید حمیدرضا الداغی و همچنین ارائه‌ی تصویرفتوشاپی از چهره‌ی این شهید عزیز با ریش توسط جریان صورتی و نادان به اصطلاح دوستدار نظام، نشان از عدم شناخت هر دو طیف از فلسفه‌ی بسیج و بسیجی است؛ لذا در این یادداشت به بازخوانی این واژه‌ی مقدس می‌پردازیم.
بسیج در لغت به معناى آمادگى است. در فرهنگ دینى و اسلامى «بسیج» واژه‌ای مقدس و از اهمیت فراوانى برخوردار است و در واقع تمام کسانى که به خداوند عشق می‌ورزند، و در راه او براى اعتلاى کلمه اسلام، و عزت مسلمانان، با دشمنان خداوند، مقابله نظامى، سیاسى، فرهنگى و... مى کنند، عضو بسیج و بسیجى هستند.
خداوند در قرآن مجید مى‌فرمایند: «به زودى خدا گروهى دیگر را مى آورد که آنان را دوست مى دارد و آنان نیز او را دوست دارند. اینان با مؤمنان، فروتن، و بر کافران سرفرازند، در راه خدا جهاد مى کنند و از سرزنش هیچ ملامت گرى نمى ترسند، این فضل خداست. آن را به هر کس که بخواهد مى دهد و خدا گشایشگر داناست». (مائده، ۵۴)
فرهنگ بسیجى داشتن، به این معناست که کارهاى انسان رنگ خدایى داشته و در تمام حالات با خدا و متواضع و فروتن باشد. در چنین فرهنگى، انسان اهل عبادت، ایمان، تقوا، ایثار، شهادت، زهد، ابتکار، تلاش و جهاد در راه خدا، انفاق و... مى‌شود و وجود چنین فرهنگى در جامعه اسلامى مى تواند بسیارى از مشکلات و ناهنجارى‌ها را رفع یا کاهش دهد.
اگر بخواهیم مفهوم بسیج و بسیجی را در ادبیات انقلاب اسلامی جستجو کنیم، چاره‌ای جز بیان مراد حضرت امام (ره) از بسیج و بسیجی نداریم. در اندیشه امام (ره) بسیج نهادی است اجتماعی با ابعاد متعدد. در این نگرش بسیج دیگر صرفاً سازمانی نظامی نیست که فقط در زمان جنگ و برای دفاع در مقابل دشمن شکل گرفته باشد، بلکه نهادی است وسیع و پاسخگوی نیاز‌های اساسی و حیاتی جامعه و با اجزای دیگر نظام، چنان هماهنگی و پیوند دارد که انفصال آن جز با انحلال جامعه اسلامی متصور نیست.
از دیدگاه امام (ره) تاریخ و سابقه بسیج به بیداری قوم بنی اسراییل و قیام آن قوم بر ضد ظلم فرعونی به فرمان حضرت موسی (ع) و بسیج اصحاب پا برهنه و فقیر صفه در برابر ظلم و غارت اشراف بت پرست مکه، به دعوت رسول اکرم (ص) و نیز اهتمام ائمه اطهار (ع) که نگرش الهی داشتند و به تشویق مردم به هم پیمانی برای حل مسائل سیاسی و کاهش گرفتاری مسلمین باز می‌گردد.
در عصر حاضر هم، بسیج مردم در جریان تحریم تنباکو و مبارزه بر ضد استعمار دولت انگلیس به فتوای مرحوم میرزای شیرازی و قیام پانزده خرداد در سال ۱۳۴۲ در برابر ظلم و خیانت رژیم پهلوی و استمرار مبارزه آنان تا سرنگونی حکومت شاهنشاهی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ ماهیت بسیجی دارد.
عصاره وجود بسیج در اندیشه امام (ره) را می‌توان در تعاریف ذیل ملاحظه نمود که فرمودند: «بسیج میقات پابرهنگان و معراج اندیشه‌ی پاک اسلامی است که تربیت یافتگان آن نام و نشان در گمنامی و بی‌نشانی گرفته‌اند».
«بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پر ثمری است که شکوفه‌های آن بوی بهار وصل و طراوت یقین حدیث عشق می‌دهد».
«بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش بر گلدسته‌های رفیع آن اذان شهادت و رشادت سرداده اند».
در بیانات حضرت امام (ره) در مورد بسیج، سه واژه کلیدی شامل؛ میقات پابرهنگان، شجره طیبه و مدرسه عشق به چشم می‌خورد که با اوصاف معنوی مانند؛ گمنامی و بی‌ادعا بودن، پاک بودن اندیشه، شهادت‌طلبی و شجاعت در هم آمیخته است و گویای وجه تمایز و به عبارت دیگر ویژگی برتر این نهاد مردمی نسبت به سایر نهاد‌های مشابه و در واقع اهمیت بُعد معنوی بسیج نزد ایشان است.
معنای بسیج از دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی را می‌توان در تعابیر و تعاریف زیبای ایشان از این واژه مقدس در قالب برخی جملات ذیل مشاهده کرد.
«بسیج عبارت است از مجموعه‌ای که در آن پاکترین انسان‌ها، فداکارترین و آماده به کارترین جوانان کشور در راه اهداف عالی این ملت و برای به کمال رساندن و به خوشبختی رساندن این کشور جمع شده‌اند».
«بسیج یعنی آمادگی، بسیج یعنی احساس تکلیف در همه لحظات، بسیج یعنی حضور در همه میدان‌هایی که از انسان در آن میدان کاری می‌طلبند، فرقی هم بین زن و مرد نیست»
«بسیج به این معنا است که جوانان و عناصر کاری ملت، احساس می‌کنند که در میدان‌های سخت، به امید خدا و با توکل بر او، دارای آنچنان قدرت و توانایی هستند که می‌دانند در مقابل دشمنان بایستند، این معنای بسیج است».
و اما بسیجی کیست؟
هر بسیجی ابتدا باید فرهنگ بسیجی داشته باشد. فرهنگ بسیجی فرهنگ معنویت است، فرهنگ شجاعت است، فرهنگ غیرت است، فرهنگ استقلال و آزادگی است، فرهنگ اسیر خواست‌های حقیر نشدن است، خواست‌های زندگی برای همه مهم است، اما آنچه مهمتراست آرمان هاست، ارزش هاست، هدف است، آن‌ها را باید مقدم داشت. بسیجی ایمان به خدا دارد. در مقابل او خاضع و خاشع است. کار‌ها را برای رضای خدا انجام می‌دهد و رفتارهایش رنگ خدایی دارد.
گویا شهید غیرت «حمیدرضا الداغی» را می‌بایست تجسم عینی فرمایشات رهبر معظم انقلاب در معرفی جوانان بسیجی دانست: «همین جوانانی که در عین جوانی و شور جوانی، به جای اینکه مثل جوانان بی‌درد و جوانان معمول همه مناطق عالم، دنبال عیش و عشرت و عیاشی باشند؛ دنبال احساس تکلیف و خدمت به خلق و تلاش و کار برای آرمان‌ها و هدف‌ها و دفاع از اسلامند» (بیانات سال ۱۳۶۹– ص ۳۱۳)
کسی که مقدورات و امکان خود را، در راه هدف‌های عظیم این ملت به میدان می‌آورد. (بیانات سال ۱۳۸۴- ص ۲۳۱) خود را سهیم می‌کند. (بیانات سال ۱۳۸۴- ص ۲۳۱)
خود را مسئول می‌داند. (بیانات سال ۱۳۸۴- ص ۲۳۱)
کسانی که اگر جان لازم باشد، می‌دهند؛ (بیانات سال ۱۳۷۹ - ص ۱۰۶)
اگر مال لازم باشد، می‌دهند؛ (بیانات سال ۱۳۷۹ - ص ۱۰۶)
اگر حضور به تن و جسمشان لازم باشد، آن را حاضر می‌کنند؛ (بیانات سال ۱۳۷۹ - ص ۱۰۶)
اگر بحث سازندگی باشد، پا وسط میدان می‌گذارند؛ (بیانات سال ۱۳۷۹ - ص ۱۰۶)
اگر بحث دفاع باشد، در وسط میدان می‌آیند؛ (بیانات سال ۱۳۷۹ - ص ۱۰۶)
اگر لازم باشد برای هدف‌های کشور، خود را از لحاظ علمی آماده کنند، این کار را می‌کنند؛ (بیانات سال ۱۳۷۹ - ص ۱۰۶)
هرچه هدف‌های والا از آن‌ها بخواهند؛ حاضرند آن را تقدیم بکنند. (بیانات سال ۱۳۷۹ - ص ۱۰۶)
هریک از آحاد ملت که در هرجایی که به حضور او نیاز هست، آماده باشد. (بیانات سال ۱۳۸۰ - ص ۱۵۷)
هر جا و در هر زمانی به شما نیاز هست، آنجا حاضر باشید... البته بعضی‌ها صددرصد بسیجی اند؛ بعضی صددرصد نیستند: نود درصد، هشتاد درصد. (بیانات سال ۱۳۸۶ - ص ۴۲)
همیشه بهترین و خالص‌ترین و شرافتمندترین و پُرافتخارترین انسان ها، این خصوصیات را دارند. (بیانات سال ۱۳۷۹ - ص ۱۰۶)
با مروری گذرا بر تعاریف بنیاندگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب از فرهنگ بسیج و بسیجی، به وضوح می‌توان دریافت که شهید «حمیدرضا الداغی» به واقع یک بسیجی بود او انسانی غیور و مدافع حقوق مظلومانی است که در چنگال شیطان صفتان گرفتار آمده بودند. اقدام شجاعانه و خداپسندانه‌ی این جوان سبزواری علاوه بر بیان صفات ممتاز اخلاقی ایشان که بی‌شک منبعث از بستر، شرایط و محیط تربیتی و اثر مثبت خویشان و هم نشینان می‌باشد دارای ابعادی وسیع‌تر در حوزه‌ی اجتماعی و فرهنگی است و این نکته‌ای است که مدافعان شعار کذایی زن، زندگی، آزادی آن را برنمی تابند و برای خاموشی نمودن این نور از هر تلاشی فروگذار نمی‌کنند.
اقدام جوانمردانه‌ی این جوان، در امتداد ایثار و مجاهدت همه‌ی شهیدانی است که در طول تاریخ در راه دفاع از آب و خاک و ناموس میهن عزیزمان خون پاکشان را نثار کردند و خط بطلانی بر هجمه‌ی بی‌سابقه‌ی شبکه‌های معاند ماهواره‌ای و فضای بی بندوبار مجازی و پاسخی صریح به مدعیان دروغین آزادی و پیروان بی بندوباری و دشمنان عفت و حجب و حیا بود.
این رویداد جاودانه دگربار ثابت کرد که پایبندی به اصول اخلاقی و دینی، ریشه در باور‌های این ملت بزرگ از هر قوم و عشیره و سلیقه دارد. اصطلاحا «به ریش نیست، به ریشه است» خاضعانه و صمیمانه در پیشگاه شهدای سرافراز این خاک گهربار بویژه شهید عزیز، «حمیدرضا الداغی» سرتعظیم فرود می‌آوریم و می‌گوییم: سلام بر تو که مروارید خاطرات همیشه زنده شهامت و استواری را در صدف جانت پرورانده‌ای. عشق الهیت را، قلب آسمانیت را می‌ستاییم و از خداوند می‌خواهیم که فرزندان این مرز همیشه سربلند پاسدار خوبی برای ارزش‌هایی باشند که تو پایدار ساختی.
انتهای پیام/
