«طارق عزالدین» فرمانده برجسته جهاد اسلامی فلسطین چند روز پیش از شهادت در گفتوگویی از آرزوهای شخصی خود، آرزویش برای فلسطین و امت اسلامی سخن گفت.
بارها در مناسبتهای مختلف با او صحبت کرده بودم و گاهی این او بود که در مناسبتی پیش دستی میکرد، پیام تبریک و یا تسلیتی میفرستاد. آخرین بار چند روز پیش بیمناسبت از طریق واتساپ باهم گفتگو کردیم.
در این گفتوگوی خودمانی در واکنش به این سخن که ان شاءالله به زودی در قدس باهم دیدار کنیم گفت: «کل احترام. سنلتقی بإذن الله فی القدس و طهران دون قیود ولا حدود» (با تمام احترام ما به خواست خدا در قدس و تهران بدون محدودیت ملاقات خواهیم کرد).
او از سیاستهای برخی حکام کشورهای عربی و اسلامی شکایت داشت و از تفرقه امت اسلامی افسوس میخورد و میگفت: ملت فلسطین دوستان و دشمنان خود را فراموش نمیکنند. مشترکات ما مسلمانان بسیار بیشتر از اختلافاتمان است.
هنگامی که درباره مردم غزه صحبت میکردیم از زندگی شخصی خودش سخن گفت به یاد جنین افتاد و اضافه کرد: «انا بقترح تیجی انت تسکن بغزة». (من پیشنهاد میکنم بیای غزه زندگی کنی)؛ و سپس خندید و ادامه داد: «للعلم انا مش من غزة». (البته اصل من از غزه نیست).
«انا من جنین ولکننی مبعد الی غزة». (من از جنین هستم و به غزه تبعید شدم).
وقتی به شوخی از بعضی از دوستان ساکن غزه گله و شکایت کردم گفت:
«بالعکس ستجد من المحبین الکثیر الکثیر». (بالعکس دوستان زیادی پیدا خواهی کرد).
«أهل غزة أهل نخوة و حمیة». (ساکنان غزه اهل مردانگی و جوانمردی هستند).
میگفت به شوخی به دوستانش میگوید: «انا ماستشهدت بالضفة اجیت استشهد بغزة». (من در کرانه باختری شهید نشدم و اومدم در غزه شهید بشوم).
از مرحوم رمضان عبدالله شلح دبیرکل پیشین جنبش جهاد اسلامی با احترام کامل سخن میگفت:
«رحمة الله علیه. فعلا اننا نفتقده. الامة و القضیة تحتاجه الیوم». (خدایش بیامرزاد. واقعا جایش خالی است. امروز فلسطین و امت اسلامی به او خیلی احتیاج دارند).
وقتی درباره آرزوهایش پرسیدم گفت: با اینکه شهادت بزرگترین آرزوی من است، ولی دوست دارم ابتدا آزادی فلسطین را ببینم و پس از برآورده شدن این آرزو به آن آرزو برسم.
طارق ابراهیم عزالدین «ابومحمد» در سال ۱۹۷۴ در شهرک «عرابه» استان جنین در سرزمینهای اشغالی فلسطین به دنیا آمد و فرزند پنجم یک خانواده ۷ نفره بود.
مانند دیگر فرزندان فلسطین با اندیشه و در فضای جهاد و مقاومت بزرگ شد و در سن ۱۳ سالگی خود را در بحبوحه انتفاضه سنگ (۱۹۸۷) یافت.
این فرمانده ارشد جنبش جهاد اسلامی، در انتفاضه «الاقصی» نقش بارزی در درگیری با اشغالگران صهیونیست و تشکیل هستههای نظامی در کرانه باختری ایفا کرد.
عزالدین در سال ۲۰۰۲ از فرماندهان نبرد در اردوگاه جنین بود و توسط اشغالگران دستگیر شد و در همان سال به خاطر نقش آفرینی در عملیات «الخضیرة» به حبس ابد و ۲۵ سال حبس اضافه محکوم شد.
وی پنج بار در کرانه باختری بازداشت شد و بیش از ۱۰ سال در زندانهای رژیم صهیونیستی گذراند و تحصیلات را تا مرحله کارشناسی ارشد علوم سیاسی در زندان ادامه داد.
در سال ۲۰۱۱ در جریان مبادله اسیران فلسطینی با نام «وفای آزادگان» آزاد و به غزه تبعید شد.
شهید عزالدین مسئولیت رادیو «صدای اسیران» در غزه را برعهده داشت و سخنگوی جنبش جهاد اسلامی فلسطین در کرانه باختری بود.
رژیم صهیونیستی شهید عزالدین را مسئول فرماندهی و هدایت عملیاتهای گروههای مقاومت زیرمجموعه جنبش جهاد اسلامی در کرانه باختری معرفی کرده است.
طارق عزالدین بامداد دیروز سهشنبه در جدیدترین جنایت رژیم صهیونیستی در غزه به همراه پسرش «علی» و دخترش «میار» به شهادت رسید.
منبع: ایرنا
انتهای پیام/ ۱۳۴