گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ آرش فهیم؛ تولید و انتشار بدون مجوز برخی آثار در شبکه نمایش خانگی و بازنمایی برخی موقعیتهای برگرفته از سریالهای مبتذل ترکیهای - که ضد خانواده محسوب میشوند - در محصولات برخی سکوهای نمایش برخط فیلم و سریال، گویای وضعیت بلبشوی مدیریت این سکوهاست.
نمونه اخیر چنین آثاری، مجموعه «رهایم کن» است که بهخاطر طرح روایتی مشابه آنچه در سریالهای ضد خانواده شبکههای ماهوارهای به نمایش در میآید، با انتقادات بسیاری بین مردم و کارشناسان مواجه شده است.
جای سؤال بود که چنین آثاری چرا بدون پالایش و نظارت لازم و کافی جهت پالایش و استانداردسازی محتوایی، در اختیار مشترکین پلتفرمها قرار گرفته است؟ اما با اعلامیه نهاد ناظر بر این حوزه؛ یعنی سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر در فضای مجازی (ساترا) این سریال اصلا مجوز تولید و نمایش نگرفته است!
ورای اینکه در این کشمکشها حق با چه کسی است، قطعا دود این آتش بیش از همه به چشم مخاطب میرود. مخاطبی که محصول فرهنگی داخلی را بر تولیدات وارداتی و ماهوارهای ترجیح داده و به تصور اینکه VODهای ایرانی، فضایی امن و قانونمند دارند، هم هزینه میکند و هم چشم و ذهن و روح خود را به آثار برخط این پلتفرمها میسپارد؛ غافل از اینکه گاهی با محتویاتی مواجه میشود که او را در مقابل خانوادهاش شرمنده میکنند و یا کیفیتی در حد هزینه پرداخت شده ندارند و از آن بدتر، هر لحظه ممکن است سریال هدف تعقیبش، از حرکت متوقف شود!
با وجود آنکه بیش از ۱۲ سال از عمر تولید سریال در شبکه نمایش خانگی گذشته است، اما این بخش از نظام فرهنگی کشورمان همچنان بر مدار بلاتکلیفی و سرگردانی فعالیت میکند! این درحالی است که شبکه نمایش خانگی، حالا به یک منبع فرهنگی و سرگرمی مهم و تأثیرگذار تبدیل شده است؛ هم مخاطب گسترده و قابل توجهی دارد و هم تعداد زیادی از هنرمندان و سینماگران را مشغول کرده است. این در حالی است که هنوز هم مسئله مهمی به نام «حقوق معنوی مخاطب» در این فضا از سمت طرفهای مختلف دعوا جدی گرفته نمیشود.
بهطور مثال، نیمهکاره ماندن پخش سریالها و تأخیر در انتشار برخی از آنها یک چالش مخاطب در این عرصه و مصداق بارز نادیده گرفته شدن حقوق معنوی اوست. البته این مشکل از همان اولین سریالهای نمایش خانگی یعنی «قلب یخی» و «قهوه تلخ» بهوجود آمد.
از همان موقع با چنین معضلی در سریالهای نمایش خانگی مواجه بودیم؛ تا الآن که ناگهان پخش یک سریال برای مدتی به تأخیر میافتد یا قسمتی از یک کار با چند روز تعلل به دست مخاطب میرسد و یا مثل مورد مشابه «شبکه مخفی زنان» برای مدتی از خط نمایش، حذف میشوند و ...!
به هر حال؛ همه این اتفاقات از مصادیق زیر پا گذاشتن حقوق معنوی مخاطب در این عرصه محسوب میشوند. به اینها اضافه کنید برخی کارهای بیکیفیت و دچار نزول محتوایی که گویی فقط برای خالی کردن جیب مخاطب و در ادامه، خالی کردن او از فکر و فرهنگ تولید میشود. واقعا این همه هنجارشکنی و فرهنگستیزی در برخی از سریالهای پلتفرمها، حیرتانگیز و سؤالبرانگیز است!
هرچند تجربه نشان میدهد که اغلب این مشکلات ناشی از تخلفات یا شیطنتهای خود صاحبان آثار و عرضهکنندگان آنهاست، اما موضوع این است که مدیریت بهسامان که وظیفهاش اعمال و اجرای قانون در این عرصه است، نباید اجازه چنین ابتلائاتی را به نظام فرهنگی کشور بدهد و پاسدار حقوق معنوی و فرهنگی مخاطب باشد.
به نظر میرسد که نهادهای کلان فرهنگی کشور باید فکری اساسی برای بلبشوی این عرصه کنند و چارهای اندیشیده شود که بیش از این دچار خسارت نشویم. مسئله این نیست که چه نهادی مسئول نظارت و مدیریت شبکه نمایش خانگی است، بلکه الآن مشکل اصلی در چگونگی إعمال نظارتی قوی و عملیاتی است.
انتهای پیام/ 118