به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر
دفاعپرس، مستقر در محل برگزاری سیوچهارمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران؛نشست یادبود مرحوم «عماد افروغ»، همراه با رونمایی از کتاب «ایران آینده» با حضور جواد محقق شاعر، علی رمضانی قائممقام نمایشگاه و میثم نیلی مدیرعامل مجمع ناشران انقلاب اسلامی در محل کوشک کتاب بخش ناشران عمومی نمایشگاه کتاب برگزار شد.
در ابتدا، زهرا کاظمپور همسر مرحوم عماد افروغ روایتی غیررسمی از بخش پنهان شخصیت این استاد دانشگاه ارائه داد و با این مقدمه که هر سال با مرحوم استاد افروغ به نمایشگاه کتاب میآمدیم و کتاب میخریدیم و امسال بدون حضور ایشان به نمایشگاه آمدهایم، اظهار داشت: خوشحالیم که نام نیکی از ایشان مانده است و در مراسم تشییع و تدفین او همانطور که سایتها زدند، «ترافیک اصلاحطلبان و اصولگراییان شکل گرفت».
همسر مرحوم افروغ به این جمله این استاد دانشگاه که «در طول عمرم شاهد نشر افکارم نبودم که امیدوارم بعد از وفات این اتفاق رقم بخور»، اشاره کرد و گفت: همگی میخواهیم دستبه دست بدهیم تا بنیادی برای ترویج افکار و نظریههای ایشان ایجاد کنیم که امیدواریم هرکسی که طرفدار اوست، کمک کند.
وی در پاسخ به اینکه چطور مرحوم افروغ وارد بازیهای مرسوم جناحها نشده است، عنوان کرد: مرحوم افروغ در حوزههای مختلفی کار کرده بودند؛ از مردسالاری تا عدالت، نظریه علم و عمل تا حوزههای شهروندی؛ ایشان نگاه میکردند که جامعه چه چیزی کم دارد و تشنه چیست و در همان مسیر تحقیق و پژوهش جدی میکردند لذا کتابهای ایشان از درجه بالایی برخوردار است.
کاظمپور به ذکر خاطراتی پرداخت و گفت: هر وقت روزنامهها از افروغ به عنوان فعال سیاسی یاد میکردند ناراحت میشدند اما آنگاه که معنای یک سیاستمدار درک از درد مردم بود واقعاً یک سیاستمدار میشد که البته پشت این وجهه از شخصیت ایشان فکر و اندیشه بود. او سیاستمدار بود چون درد مردم داشت و برای کشور و ایران دلش میتپید.
همسر مرحوم افروغ، واکنش این استاد دانشگاه نسبت به اعدام علیرضا اکبری جاسوس انگستان را روایت کرد و ادامه داد: وقتی کشور انگستان در واکنش به اعدام علیرضا اکبری سفیرشان را فراخواندند، مرحوم افروغ بسیار و بهیکی از مسوولین گفت «بهجایی اینکه ما سفیر کشورمان را فرابخوانیم، انگلیسیها چنین کردهاند و این مایه شرمساری است». افروغ بخاطر بیاحترامی به پرچم و سرود جمهوری اسلامی بهشدت ناراحت میشد و معتقد بود این پرچم هویت است که باید به آن احترام گذاشت.
او به طرح مسئله قدرت و ثروت از سوی مرحوم عماد افروغ پرداخت و گفت: یکی از انتقادهایی که همواره افروغ داشت درباره مسئله قدرت و ثروت بود؛ او میگفت افراد در همهجا بخاطر ثروت، قدرت پیدا میکنند درحالی که در ایران قدرت افراد را به ثروت میرساند.
کاظمپور با بیان اینکه طی ۴۳ سال زندگی مشترک یک لحظه افروغ بیکتاب نبود، ادامه داد: همسر من به متناسب با موقعیتهای مختلف طرحهایی داشتند و حضورشان در حوزههای علمی بخاطر تحقق این مسائل بود و در طرحهایی که مطرح میکردند خیلی تلاش داشتند انقلاب اسلامی نهادینه شود و معتقد بودند انقلاب باید جهانی شود؛ او ۲۰ سال پیش گفت «باید دلار را از اقتصاد کشور حذف کنیم تا صدمه نبینیم».
همسر مرحوم افروغ، این استاد دانشگاه را یک الگو برای جوانان و نمونهای از افراد امیدوار به آینده دانست و اظهار داشت: افروغ یک جمله داشت که برای جوانان است؛ او تاکید داشت «آن وقت که همه درها بسته شد، تازه ابتدای شکوفایی است»؛ او به تغییر و تحول توسط و عاملیت انسان اعتقاد داشت لذا هیچگاه ناامید نمیشدند و این روحیه یک نوید برای جوانانی است که قصد دارند کار کنند.
دنیوی: آینده ایران عدم قطعیت دارد و امکان میدهد درباره آن صحبت کرد
در ادامه، محسن دنیوی تدوین کننده کتاب «ایران آینده» درباره نامکتاب و اینکه چرا آینده ایران موضوع گفتوگو بوده است و علت جمعآوری این گفتوگوها گفت: قصهی این کتاب به سال پایانی قرن یعنی سال ۱۴۰۰ برمیگردد؛ ایده کتاب و دغدغه مصاحبهها پیش آمد و با یک تیم که نزدیک به یک دهه فعالیت نزدیک دارد این گفتوگوها را شروع کردیم.
وی به آینده ایران بهعنوان یک ویژگی منحصربهفرد برای گفتوگو اشاره کرد و گفت: هر موضوع برای گفتوگو یک سابقه طولانی و جبههبندی بههمراه دارد ولی مسئله آینده ایران یک عدم قطعیت دارد که امکانی میدهد تا همه درباره آن صحبت کنند و بیاندیشند. همه افراد درباره آینده عدم قطعیت قائلاند و چالش امروز ما در این مسیر همین مسئله است و لذا آینده ایران این امکان را میدهد تا با دیگران هممسئله شویم.
تدوین کننده کتاب «ایران آینده» درباره ساختار این کتاب عنوان کرد: کتاب با یک ساختار و پرسش از دهه ۲۰ و ۳۰ ایران شروع میشود. سوال پیرامون این مسئله است که در شرایطی که در این مقطع همه نیروها همگرا برای توسعه شدند، چه شد که نشد. دهه ۲۰ و ۳۰ دهههای مهمی برای ایران است و از سال ۱۳۰۱ که دولت مدرن شکل گرفت، این شرایط مهم شد و سوالات مهمی در این دوران که دوران طلایی اقتصاد و انفجار تورمی بود وجود دارد که درباره چرایی شکلگیری انقلاب اسلامی است.
در ادامه مراسم محسن دنیوی تدوینکننده کتاب «ایران آینده» درباره نام کتاب گفت: قصه این کتاب به سال پایانی قرن یعنی سال ۱۴۰۰ برمیگردد؛ ایده کتاب و دغدغه مصاحبهها پیش آمد و با یک تیم که نزدیک به یک دهه فعالیت نزدیک داشتیم این گفتوگوها را شروع کردیم.
او در ادامه افزود: «ایران آینده» یک ویژگی منحصربهفرد داشت، برای هر موضوع برای گفتوگو یک سابقه طولانی و جبههبندی وجود دارد. اما آینده ایران، عدم قطعیتی دارد که یک امکان میدهد که همه درباره آن صحبت کنند و بیندیشند. همه افراد درباره آینده عدم قطعیت قائلاند و چالش امروز ما در این مسیر هم مساله است و آینده ایران این امکان را میدهد تا با دیگران هممسئله شویم.
دنیوی گفت: کتاب از یک ساختار و پرسش از دهه ۲۰ و ۳۰ ایران شروع میشود که همه نیروهای همگرا برای توسعه دور هم جمع شدند، اما چه شد که نشد. دهه ۲۰ و ۳۰ دهههای مهمی برای ایران است و از سال ۱۳۰۱ که دولت مدرن شکل گرفت، مهم شد. دهه ۱۳۴۰ نیز دوران طلایی اقتصاد و دهه ۱۳۵۰ انفجار تورمی بود و چرایی شکلگیری انقلاب اسلامی را باید در این بستر جستوجو کنیم.
وی خاطرنشان کرد: پرسش پایانی مصاحبه این است که در پایان قرن هستیم و تصویر آینده دور ایران را چگونه متصور میشوید، و این پرسش خوب و جذابی بود.
سپس علیرضا شفاه نیز در صحبتهایی گفت: ما گاهی گمان میکنیم هر چیزی آیندهای دارد و فکر میکنیم نایاب نیست، اما در دنیای امروز دست کم این شرایط تغییر کرده است. خیلی گفتارهای آیندهنگر، افول کردهاند. اروپاییها هم خیلی تلاش کردند طرحی از آینده ارائه دهند. اما به سادگی نمیشود طرحی از آینده متصور شد. به نظر میرسد ایران میتواند طرحی از آینده داشته باشد.
وی ادامه داد: کشور ما به لحاظ تاریخی خود به خودی نیست، بلکه معنای خاصی دارد و مردم ذیل کلمه ایران با هم وحدت پیدا کردهاند و این قابل بحث است. به نظر میرسد هرچقدر این آیندهها غیرضروری باشند به همان اندازه خانهای برای ایران نیستند و از خطرات ایران را حفظ نمیکنند. ایران امروز به سمت یک صلح حرکت میکند.
در ادامه حامد ملکزاده طراح کتاب و معاون فرهنگی محمد مخبر نیز در صحبتهایی درباره آینده ایران گفت: اعتبار یک آینده روشن برای ایران مرهون فعالیتهای دکتر افروغ است.
وی در ادامه افزود: مدتها ما با هم صحبت میکردیم. در همین صحبتها دکتر افروغ میگفت: در دل من و قلب من انقدر رسیدن به این ایران متقن است که گاهی به خدا میگویم به من عمر زیاد دهد تا بارقههای این ایران را ببینم. بعد مدتها ویژگیهای این ایران را برایم میگفت و حتی تصویرسازی میکرد. بعد این صحبتها یکی از ذهنیات من آرزوی این ایران آینده شد.
ملکزاده خاطرنشان کرد: دکتر افروغ در یک خفقان و فشار این رویا را زنده نگه داشتند. من همواره چهار سوال درباره طرح ایران آینده در ذهنم زنده است، اول اینکه چرا ایران نزدیک ۵۰ یا ۸۰ سال است که الگوی توسعه را درون خود نمیتواند هضم کند و پذیرش توسعه را ندارد؟ چرا علیرغم اینکه به هر لحاظ تا حدی زمینه را برای الگوهای توسعه آماده کرده بودیم، الگوهای توسعه در قاموس ایران ما نمیگنجند.
وی افزود: دوم چرا ایران آینده ما آنچنان تصویر حکمرانی فقهبنیان را نمیتواند ترسیم کند، با اینکه قرنهاست با شریعت عجین شدهایم. سوم آیا میشود بین ایران آینده مبتنی بر پیشرفت با ایرانی که بخشی از آن محقق شده ارتباطی برقرار کرد؟ نسبت ما با توسعه چه خواهد بود و سوال آخر اینکه نقشه گذار ایران امروز با همه مولفهها از ایران امروز به آینده چیست؟
این کتاب توسط انتشارات عصر پیشرفت که زیرمجموعه ستاد پیشرفت جامع منطقهای ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره) است تهیه شده است.
انتهای پیام/ 121