به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، روزهای بعد از عملیاتها، روزهای دلهره و خوشحالی بود، نوای حماسی مارش جنگ و صدای محکم و پرصلابت گوینده که خبر از پیروزی رزمندگان میداد در تلویزیون و رادیو، موجی از غم و شادی را در دل مردم به راه میانداخت.
خوشحال از پیروزی رزمندگان در جبهه و غم از دست دادن فرزندانی که در عملیات شهید شده بودند. به گفته بسیاری از فرماندهان و رزمندگان دوران دفاع مقدس، عملیات بیتالمقدس از بزرگترین و البته شیرینترین عملیاتهای آن دوران بود. فتح خرمشهر اقدام بزرگی بود که جز با ایمان و استقامت رزمندگان در سختترین شرایط، دست یافتنی نبود، پیروزی عظیمی که غیرممکن را ممکن کرد و خرمشهر را از چنگال رژیم بعث درآورد.
در این میان جوانان زیادی در صحنه عملیات بیتالمقدس جان خود را فدای آرمانهای اسلام و ایران کردند و در این راه به شهادت رسیدند، در بین آنان فرماندهان نامآشنایی هم بودند که تا آن زمان کارهای بزرگی را به ثمر رسانده و از آیندهسازان ایران اسلامی بودند. به مناسبت ایام سالروز آزادسازی خرمشهر در گزارش پیش رو به معرفی برخی از فرماندهان شهید در فتح خرمشهر پرداختهایم.
شعف عباس برای رسیدن به شهادت
دومین روز از اردیبهشت سال ۱۳۳۸ در تهران به دنیا آمد. «عباس شعف» خیلی زودتر از سنش مرد خانه شد و در نوجوانی زمانی که در دوران متوسطه درس میخواند پدرش را از دست داد. درس و مدرسه را رها کرد و در یک کارخانه تولیدی مشغول به کار شد.
در زمان اوج اعتراضات مردم علیه حکومت پهلوی با جریان انقلاب همراه شد و با پخش اعلامیه و شرکت در تظاهرات در مبارزات شرکت کرد تا آنجا که بارها به وسیله مدیر و معلمان مدرسه بازخواست شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به سپاه پاسداران رفت و درست پایان دوره آموزشی او با جنگ تحمیلی همزمان شد و از این رو به منطقه قصر شیرین اعزام شد. او در کنار شهیدانی، چون «محسن وزوایی»، «علیرضا موحددانش» به مبارزه علیه دشمنان پرداخت. در یکی از عملیاتها در منطقه «بازیدراز» به شدت مجروح شد و دوستانش به گمان اینکه به شهادت رسیده است او را به معراجالشهدا بردند. اما در آنجا مسوولان معراج متوجه شدند عباس زنده است و وی را به بیمارستان منتقل کردند. پس از بهبودی دوباره در جبههها حضور پیدا کرد. او در عملیات دیگری در سرپل ذهاب به عنوان فرمانده گردان میثم تمار تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) بار دیگر مجروح شد، اما بار دیگر تقدیر این بود که زنده بماند تا اینکه با وجود جراحت باز در جبهه حضور پیدا کرد و در مرحله سوم آزادسازی خرمشهر در حال ورود به خرمشهر به کمین نیروهای بعثی خورد و بعد از درگیری شدید در نهایت به شهادت رسید.
دانشجوی پیرو خط امامی که در بیت المقدس شهید شد
«محسن وزوایی» سخنگوی دانشجویان پیرو خط امام و از فرماندهان نظامی دوران دفاع مقدس، پنج مرداد سال ۱۳۳۹ در تهران به دنیا آمد. سال ۱۳۵۵ در رشته شیمی دانشگاه صنعتی شریف پذیرفته و با ورود به دانشگاه وارد انجمن اسلامی شد، حضور او در انجمن اسلامی زمینه شرکت در فعالیتهای سیاسی و جلسات عقیدتی را برای او فراهم کرد. در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی نیز از دانشجویان پیشرو بود.
وزوایی در سال ۱۳۵۸ همزمان با کار تبلیغاتی در جمع دانشجویان پیرو خط امام (ره)، بلافاصله با تشکیل سپاه پاسداران، به این ارگان نظامی پیوست و در دورهای فشرده، آموزشهای چریکی را در سپاه آموخت. او مدتی در سپاه به عنوان فرمانده مخابرات انجام وظیفه کرد، سپس سرپرستی واحد اطلاعات ـ عملیات را به عهده گرفت.
با آغاز جنگ تحمیلی وارد جبهههای غرب کشور شد. در عملیات جدیدی که از سوی رزمندگان اسلام در اردیبهشت ۱۳۶۰ طرحریزی شده بود، محسن وزوایی مسوولیت فرماندهی گردان را برعهده گرفت. او در عملیات بازیدراز نقش ویژهای ایفا کرد و به شدت مجروح شد و پس از بهبودی در عملیات بیتالمقدس شرکت کرد.
وزوایی در طول سالهای دفاع مقدس به فرماندهی گردان حبیب ابن مظاهر و نیز فرماندهی تیپ سیدالشهدا (ع) منصوب شد.
فرمانده ۲۴ ساله عملیات بیت المقدس
«محمود شهبازی» نیز از دیگر فرماندهان شهیدی است که در جریان عملیات فتح خرمشهر به شهادت رسید. او در سال ۱۳۳۷ در اصفهان به دنیا آمد. پس از گرفتن دیپلم، در کنکور سراسری رشته مهندسی صنایع پذیرفته شد و به دانشگاه علم و صنعت رفت. او در ایام دانشجویی فعالیتهای سیاسی خود و مبارزه علیه رژیم شاه را پی گرفت و از جمله دانشجویانی بود که در خط مقدم مبارزه علیه رژیم شاهشناهی قرار داشت.
در بدو تشکیل سپاه پاسداران به عضویت این نهاد انقلابی درآمد. عمده فعالیتهای او در این زمان مبارزه با گروهکهای ضد انقلاب در محیط دانشگاه و آگاهی دادن به دانشجویان از خطر انحراف و حضور عناصر ضد انقلاب بود. او همچنین در جریان تسخیر لانه جاسوسی در این واقعه شرکت داشت.
سال ۱۳۵۹ به فرماندهی سپاه استان همدان منصوب شد و در این مسوولیت کارهای ارزشمندی را انجام داد. در همین سمت پس از حمله نیروهای رژیم بعث عراق به جبهه رفت و در عملیات فتحالمبین شرکت کرد. او همواره در صحنههای مختلف کارزار حضور جدی داشت و از جان و دل برای کار خود مایه میگذاشت. با وجود سن کم از درایت و آگاهی بالایی برخوردار بود و هیچ گاه غرور باعث فاصله افتادن میان او با دیگر نیروها نشد. پیش از عملیات فتحالمبین به مسوولیت و معاونت تیپ ۲۷ محمد رسولالله (ص) درآمد.
او در نهایت در جریان عملیات بیتالمقدس نیز حضور یافت و نیروهای خود را تا دروازههای خرمشهر همراهی کرد، اما یک روز قبل از آزادی خرمشهر در سوم خرداد به شهادت رسید. او در زمان شهادت تنها ۲۴ سال سن داشت.
انتهای پیام/ 112