گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس - آرش فهیم؛ در کشورهای صاحب صنعت سینما معمول است که درباره وقایع مهم تاریخی و به خصوص پیروزیهای نظامی خود فیلمهای باشکوهی میسازند. اتفاقی که یکی از جریانهای ثابت در هالیوود است. بهطور مثال، قتل بن لادن در سال ۲۰۱۱ برای آمریکاییها یک «فتحالفتوح» بود تا به وسیله آن، شکست در جنگ افغانستان و جنایاتی که علیه مردم آن کشور مرتکب شده بودند را سرپوش بگذارند. اما واکنش نظام سینمایی آمریکا به این قضیه خیلی جالب بود. هنوز یک هفته هم از این حادثه نگذشته بود که در هالیوود تولید یک فیلم سینمایی با موضوع جست و جو و قتل بن لادن کلید خورد و چندی بعد هم این فیلم با عنوان «۳۰ دقیقه بامداد» به نمایش درآمد. البته جعل وقایع، یکی از رسوم ثابت و دائمی سینمای آمریکاست و آنها حتی درباره وقیحترین و ضدبشریترین تحرکات نظامی خود نیز اسطوره سازی کردهاند.
این مسئله درباره سینمای ایران چندان صادق نیست. بزرگترین پیروزی ملی در ایران فتح خرمشهر است. با توجه به این که ایران از معدود کشورهای صاحب صنعت سینما در جهان است، قاعدتا باید به این موضوع توجه ویژهای نشان داده میشد. اما مرور کارنامه سینمای ایران در زمینه پرداختن به موضوع خرمشهر نتیجه دیگری را نشان میدهد. طوری که با مرور فیلمهای ساخته شده در این عرصه، به تعدادی فیلم با موضوع خرمشهر برخورد میکنیم. اما موضوع تلخ و تکان دهنده این است که در این میان هنوز حتی یک فیلم هم درباره آزادسازی خرمشهر ساخته نشده است.
اگر دو سه فیلم مستند و قسمت آخر سریال تلویزیونی «در چشم باد» را مستثنی کنیم، سایر آثاری که درباره خرمشهر ساخته شدهاند یا بخشی از روایت آنها به این موضوع اشاره دارد، حوادث سقوط و اشغال خرمشهر را دستمایه درام قرار داده اند. از فیلم خوب مرحوم رسول ملاقلی پور «بلمی به سوی ساحل» که به خاطر نگاه اسنادی اش به قضیه خیانت و وطن فروشی بنی صدر هنوز هم یک فیلم مهم محسوب میشود و نخستین فیلم سینمایی با موضوع خرمشهر است گرفته تا آثاری، چون «حریم مهرورزی» و «عصر روز دهم». هر سه فیلم احمدرضا درویش یعنی «کیمیا»، «سرزمین خورشید» و «دوئل» هم درباره اشغال خرمشهر هستند. «حریم مهرورزی» به کارگردانی ناصر غلامرضایی «روز سوم» محمدحسین لطیفی و «کودک و فرشته» ساخته مسعود نقاشزاده و «دسته دختران» به کارگردانی منیره قیدی و ... نیز همین طور هستند.
هرچند که موضوع سقوط خرمشهر و مقاومت مردمی در این شهر هم حائز اهمیت است و هنوز هم ناگفتههای بسیار زیادی درباره آن مکتوم مانده است، اما آزادسازی خرمشهر نه تنها در مقطع هشت سال پایداری که در تمام طول تاریخ پر فراز و نشیب ایران زمین یک تافته جدا بافته است. سوم خرداد از سال ۱۳۶۱ به بعد دیگر نه یک مناسبت تاریخی، بلکه خودش یک تاریخ شد. روزی که همه شکستها و تسلیمهای گذشته ایران را جبران کرد و نمادی شد برای ایستادگی یک ملت در برابر یک جبهه سلطه گر و ملت خوار جهانی. فتح خرمشهر، پایانی بود بر صدها سال به یغما رفتن خاک این کشور که به واسطه حماقت و خیانت شاهان بیلیاقت بر تاریخ ما تحمیل شد.
حتی رژیم پهلوی نیز، در هر دو دوره رضاشاهی و محمدرضاشاهی، بخشهایی از خاک کشورمان ازجمله هیرمند، آرارات، بحرین و ... را رایگان به بیگانگان فروخت. هرچند وطن فروشان میخواستند خرمشهر را نیز حراج کنند؛ اما این بار ملتی که با دم مسیحایی امام خمینی (ره) زنده شده بود، با تکیه بر توانمندیها و ایمان خود، تاریخ را تغییر داد و به این ترتیب، سوم خرداد، روزی شد به وسعت همه تاریخ و خرمشهر، شهری شد به بزرگی یک ملت.
با نگاهی عمیقتر میتوان ایستادگی کشورمان در مقابل تندبادهای بعدی را هم متکی به همین فتح شناخت. اگر هم بخواهیم در آینده از سایر موانع پیش رو بگذریم، چارهای نداریم جز اینکه به طور دائم به آن دوران مراجعه کنیم؛ هم امروز را به آن گذشته درخشان متصل کنیم و هم درخشش آن دوران را برای شرایط کنونی باز تعریف کنیم. اتفاقاً بهترین وسیله برای بازتولید موقعیتهای گذشته و آینده در زمان حال، سینما است. به خصوص اینکه امروز نیز جبهههای مبارزه جدیدی در مقابل جامعه ما ایجاد شده و اکنون نیز درحال دفاع هستیم.
همچنان که این موضوع، قابلیتهای دراماتیک بسیاری دارد و میتواند منبع تغذیه مناسبی برای تقویت سینمای ما شود. فتح خرمشهر، شاید تنها موضوعی باشد که عشق، حماسه، شجاعت، کشمکش، تضاد و تخاصم، ماوراءالطبیعه، تعلیق، قهرمان، درام، تراژدی و در نهایت شادی و شکوه را با هم دارد؛ و البته این دفاع مقدس و فتح خرمشهر نیست که به ما نیاز دارد، ما به این فرهنگ و این تاریخ، حفظ آن و بزرگداشتش نیازمندیم. این سینماست که امروز بیش از هر زمان دیگری، برای یافتن دوباره هویت و راه حقیقی خودش و ترسیم افقی روشن و امیدوارکننده، انسان ساز و بیدار کننده نیاز به توجه به چنین موضوعات و حقایقی دارد.
انتهای پیام/ ۱۳۴