سردار سرتیپ دوم پاسدار «محمود باقرزاده» فرمانده و پیشکسوت دفاع مقدس در گفتوگو با خبرنگار دفاعپرس در مشهد در تشریح و تفسیر سخن امام خمینی (ره) مبنی بر اینکه «فتح خرمشهر، یک مسأله عادی نبود. این که پانزده الی بیست هزار نفر به صف برای اسارت بیایند و تسلیم شوند، مسأله عادی نیست، بلکه مافوق طبیعت است» اظهار داشت: اگر بخواهید به عظمت کاری که رزمندگان در سوم خرداد سال ۶۱ انجام دادند؛ برسید باید ابتدا نگاهی به رخدادهای پیش از این پیروزی داشته باشید. رژیم بعثی عراق، با پشتیبانی آمریکا، ابتدا قصد تصرف کل کشور را داشت به طوری که صدام حسین مصاحبه خود را نیمه کاره رها کرد و گفت «ادامه مصاحبه؛ هفته آینده در ایران و در میدان آزادی تهران انجام خواهد شد». او گمان میکرد که ظرف سه روز استان خوزستان را تصرف کرده و بعد از آن نیز کل کشور را به اشغال درخواهد آورد.
وی در ادامه با بیان اینکه به رغم اشغال برخی از مناطق ایران توسط رژیم بعث؛ صدام نه تنها به هدف اصلی خود؛ بلکه به هدف فرعی خود نیز دست پیدا نکرد، یادآور شد: نه صدام حسین و نه حامیانش مثل استکبار جهانی؛ تصور نمیکردند ایرانیها با توجه به توان اندک و ابتدایی که در روزهای نخست جنگ تحمیلی داشتند بتوانند مهاجم را ابتدا متوقف کنند، سپس در یک موقعیت تثبیت بکنند و پس از تثبیت به دنبال بازپسگیری اراضی اشغالی باشند.
این پیشکسوت دفاع مقدس خاطرنشان کرد: پس از عزل بنیصدر از سمت فرماندهی کل قوا و ریاست جمهوری؛ سلسله عملیاتهای نیروهای ایرانی آغاز شد که نخستین عملیات «فرمانده کل قوا، خمینی روح خدا» در منطقه «دارخوین» بود و در ادامه هم به دستور امام خمینی (ره) حصر شهر «آبادان» شکسته شد.
وی در تکمیل این بخش از صحبتهای خود گفت: پس از شکست حصر «آبادان» راهبرد دشمن در جنگ تحمیلی به کلی به هم ریخت که به دنبال آن، رزمنده اسلام با یک برنامهریزی مشخص مناطق تصرف شده به دست بعثیها را بازپس گرفتند. ابتدا منطقه «بستان» و بعد از آن منطقه عملیاتی «فتحالمبین» با همت و برنامهریزیهای عجیبی که فرماندهان داشتند؛ از چنگال نیروهای متجاوز بعثی بیرون آمد. پس از این آزادسازیها؛ دشمن مطمئن شده بود که هدف بعدی جمهوری اسلامی ایران؛ آزادسازی شهر «خرمشهر» است چراکه بیشتر مناطق تصرف شده خوزستان آزاد شده بودند و دیگر جایی نمانده بود که آزاد نشده باشد.
فرمانده وقت گردان شهید توسلی از تیپ ۲۱ امام رضا (ع) در عملیات «الی بیتالمقدس» در اهمیت فتح خرمشهر بیان داشت: برای رزمندگان آزادی شهر «خرمشهر» به یک مسئله حیثیتی تبدیل شده بود و از آن طرف نیز؛ نگهداری این شهر برای بعثیها آن قدر مهم و حیثیتی بود که برای بقای آن دست به هر کار زده بودند. مثلاً بین شهرهای بصره و خرمشهر؛ خطوط تاکسیرانی فعالیت داشت و یا بر روی دیوارهای این شهر به عربی نوشته بودند «جئنا لنبقی» یعنی اینکه آمدیم؛ بمانیم. این موارد همگی ظاهر ماجرای اشغال خرمشهر است اما در باطن ماجرا خبرهای دیگری بود.
وی در ادامه صحبتهای خود به نقل از سردار «رحیم صفوی» گفت: «در جریان میانجیگری بین آذربایجان و ارمنستان؛ وقتی که هیئات ایرانی وارد ارمنستان شد، مشاهده کردیم که ژنرالهای پرستاره ارمنستانی که بر روی سینهشان جایی برای نصب مدال و سایر نشانهای افتخار باقی نمانده است؛ بیش از حد متعارف مشغول تکریم ما هستند. برایمان علت این نوع برخورد سئوال شد. پس از نزدیک به سه روز علت را که جویا شدیم یکی از ژنرالهای ارتش اتحاد جماهیر شوروی سابق بود؛ گفت: شما ایرانیها شاید قدر خودتان را ندانید اما ما میدانیم که شما چطور اعجوبههایی هستید! در ایام جنگ بین کشور ایران و عراق؛ پس از آنکه شما منطقه عملیاتی فتحالمبین را کامل پس گرفتید؛ مطمئن شدیم که هدف بعدی ایران شهر خرمشهر خواهد بود. به همین جهت هیئت مسشتاری نظامی از تمام کشورهای دنیا در بغداد جمع شده و جلسهای را با صدام حسین برگزار کردند.»
این پیشکسوت دفاع مقدس در ادامه به نقل از سردار صفوی یادآور شد: «آن ژنرال و مستشار نظامی شوروی در ادامه صحبتهای خود به ما چنین گفت: در آن جلسه تصمیماتی گرفته شد و بر تمام مناطقی که نیروهای ایرانی بعدها عملیات «الی بیتالمقدس» را اجرا کردند؛ مطالعه صورت گرفته شد و در نهایت نتیجه بر این شد که در هر کجا که ضعفی در آن نهفته است، آن ضعف را پوشش بدهیم و از طرف دیگر بیش از آنچه که رژیم بعث از نظر احداثات و امکانات نظامی بدان نیاز داشت؛ در حد بالا آن را مرتفع کرده و در منطقه پیاده کردیم. در جلسه بعدی که هیئات مستشار و کارشناسان نظامی خارجی با صدام حسین در بصره داشتند، آنها به او اطمینان دادند اگر تمام ارتشهای دنیا به پشت این خاکریزها بیایند و توانشان را به پنج برابر برسانند؛ قادر نخواهند بود حتی از یکی از مناطق پدافندی طراحی و تهیه شده عبور کنند چه برسد به اینکه بتوانند وارد شهر خرمشهر شوند.»
فرمانده وقت گردان شهید توسلی از تیپ ۲۱ امام رضا (ع) در عملیات «الی بیتالمقدس» در بخش دیگری از سخنان خود ضمن انتقاد از توصیفات اغراقگونه از دشمن بعثی توسط برخی افراد، در ادامه یادآور شد: متأسفانه برخی در گفتههای خود دشمن بعثی را آنچنان ضعیف و بزدل توصیف میکنند که گویی ضعیفتر از او دشمنی وجود نداشته است حال آنکه واقعیت این است که دشمن مقابل رزمندگان به شدت قوی و جنگاور بود؛ به طوری که هرچه ما پیش میرفتیم او ما را به عقب میزند و ما مجدد پیشروی میکردیم تا نقطه و هدفی را تصرف کنیم. در روز عملیات وقتی که قرار بود گردانی که من فرماندهی آن را بر عهده داشتم خط را بشکند؛ برای ۴۰۰ نفر؛ فقط ۱۷۰ قبضه اسلحه وجود داشت و حتی جالب است بدانید که همه این افراد، حتی بیسیم به اندازهای که باید داشته باشند، نداشتند. امکانات نیروهای رزمنده، در آن زمان، در مقابل دشمن به معنای واقعی کلمه در حد زیرصفر بود.
باقرزاده با بیان این مطلب که اگر طبق برآوردههای مادی بخواهیم بسنجیم، تحقق موفقیت نیروهای رزمنده ایرانی اصلاً ممکن نبود، در ادامه تصریح کرد: به نظر من آنچه که باعث موفقیت رزمندگان بود؛ اشکها و نالههای آنها بود که مانع از بروز برخی اتفاقات شد. مژده موفقیت و پیروزیهایی از این دست را خداوند در قرآن کریم بارها به مومنان داده است. باشرحی که تا الان گفته شد؛ پیروزی و فتح خرمشهر مافوق تصور همگان، به خصوص رزمندگان، بود.
این فرمانده و پیشکسوت دفاع مقدس با بیان اینکه در همه آن لحظات به غیر از امدادها و کمکهای الهی آنچه که باعث میشد نیروهای رزمنده پیشروی داشته باشند؛ از دست ندادن امیدشان بود، در پایان صحبت خود تأکید کرد: به رغم همه مشکلات و خستگیها وقتی که رزمندگان به درون خویش مراجعه میکردند، اصلاً احساس خستگی نمیکردند به طوری که با همان حال و روحیه میتوانستند تا شهر بغداد حرکت کنند! و از طرف دیگر؛ آن ترس و وحشتی که به دل دشمن با حضور رزمندگان در خرمشهر رخ داد ما را به این نتیجه رساند که فتح و آزادی خرمشهر جز با عنایات الهی محقق نمیشد.
انتهای پیام/