به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، دوره پهلوی برخی از ارتشیها خصوصا آنها که قرار بود خلبان شوند باید دورهای را در آمریکا میگذراندند. این سفر برای هر دانشجو میتوانست فرصت مغتنمی باشد. چه از جهت آموزش چه زندگی حتی برای مدتی کوتاه، در یک کشور پرزرق و برق که تفاوت زیادی با ایران آن زمان داشت، اما بودند اندک کسانی که اگر به خاطر آموزش نبود حاضر نبودند حتی لحظهای را در آن شرایط سپری کنند. شرایطی که هیچ رنگ و بویی از خدا و مذهب در آن دیده نمیشد. شهید خلبان عباس بابایی یکی از دانشجویانی بود که به خاطر تقید و طرز فکرش روزهای سختی را در آمریکا گذراند. «اکبر صیادبورانی» یکی از دوستان شهید بابایی خاطرهای از او را اینطور تعریف میکند:
در طول مدتی که من با عباس در آمریکا هم اتاق بودم، همه تفریح عباس در آمریکا در سه چیز خلاصه میشد: ورزش، عکاسی و دیدن مناظر طبیعی. او همیشه روزانه دو وعده غذا میخورد، صبحانه و شام. هیچ وقت ندیدم که ظهرها ناهار بخورد.
من فکر کنم عباس از این عمل، دو هدف را دنبال میکرد؛ یکی خودسازی و تزکیه نفس و دیگری صرفه جویی در مخارج و فرستادن پول برای دوستانش که بیشتر در جاهای دوردست کشور بودند. بعضی وقتها عباس همراه شام، نوشابه میخورد، اما نه نوشابههایی مثل پپسی و ... که در آن زمان موجود بود. بلکه او همیشه فانتای پرتقالی میخورد.
چند بار به او گفتم که برای من پپسی بگیرد، ولی دوباره میدیدم فانتا خریده. یک بار به او اعتراض کردم که چرا پپسی نمیخری؟ مگر چه فرقی میکند و از نظر قیمت که با فانتا تفاوتی ندارد. آرام و متین گفت: «حالا نمیشود شما فانتا بخورید؟» گفتم: «خب، عباس جان برای چه؟»
سرانجام با اصرار من آهسته گفت: «کارخانه پپسی متعلق به اسرائیلیهاست به همین خاطر مراجع تقلید مصرف آن را تحریم کردهاند.» به او خیره شدم و دانستم که او تا چه حد از شعور سیاسی بالایی برخوردار است و در دل به عمق نگرش او به مسایل، آفرین گفتم.
منبع: فارس
انتهای پیام/ ۱۳۴