به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از یاسوج، کتاب «مبارز بی‌تفنگ» روایتگر تاریخ شفاهی «خیرالله عقیلی» از رزمندگان دوران دفاع مقدس است که در سال ۱۴۰۱ با حمایت اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس کهگیلویه و بویراحمد به چاپ رسید.
این کتاب در ۱۷۶ صفحه و هفت فصل به قلم «مهناز جلالی» به رشته تحریر درآمده و در شمارگان ۵۰۰ جلد توسط انتشارات بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس به چاپ رسیده است.
در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:
«دقیق یادم نیست که قرار بود در کدام عملیات شرکت کنیم؛ اگر اشتباه نکنم برای شرکت در عملیات «والفجر ۱» سازماندهی شده بودیم. معمولاً شب عملیات برای شام مرغ می‌دادند. آن شب هم مرغی خوشمزه به ما دادند.
نیمه‌های شب بود که حالم بد شد، وقتی بلند شدم، دیدم کسی در چادر نیست. شب مهتابی بود. با خودم گفتم ای وای! همه رفتند و مرا بیدار نکردند! اما خوب که اطراف را نگاه کردم، دیدم که تجهیزات سر جایشان است، اما هیچکس داخل چادر نیست.
بلند شدم و بیرون رفتم. بچه‌ها را دیدم که همه، جلوی دستشویی صف کشیده‌اند. فرماندهان ماوقع و اینکه چرا حال بچه‌ها بد شده بود را توضیح ندادند. اینکه کی و چی توی غذا ریخته بودند را هم نمی‌دانم. فقط هر چه بود باعث شده بود که حال همه‌ی بچه‌ها بد و دچار اسهال شوند.
به همین خاطر آن شب ما را به عملیات نفرستادند. فردا صبح هم ما را با تمام تجهیزات جنگی، به یاسوج برگرداندند. گفتند که به خانه بروید و گوش به زنگ باشید تا خودمان خبرتان کنیم. مدتی طول کشید، حدوداً یک ماه، شاید هم بیشتر، که دوباره فراخوان زدند و ما را به منطقه اعزام کردند.»
انتهای پیام/
