وصیتنامه شهید «محمد شهمرادزاده»؛
سخنان امام امت را سرلوحه زندگی خود قرار دهید
در بخشی از وصیتنامه شهید «محمد شهمرادزاده» آمده است: از شما میخواهم که هیچ قت به حرفهای کوردلان که کر و لال هستند که ضد خدا و اسلام و بشریتند ناراحت نشوید و گوش به اینها ندهید و سخنان امام امت را سرلوحه زندگی خود قرار دهید.
به گزارش دفاعپرس از کرمان، «محمد شهمرادزاده» نهم فروردین ۱۳۴۲در روستای حسین آباد از توابع شهرستان بم به دنیا آمد پدرش اسفندیار فروشنده بود و مادرش مراد بی بی نام داشت تا پایان مقطع راهنمائی درس خواند سال ۱۳۶۲ ازدواج کرد به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت بیستم دی ۱۳۶۵ در شلمچه بر اثر اصابت ترکش گلوله به قلب به شهادت رسید مزار وی در گلزار شهدای فهرج بم واقع است.
وصیتنامه شهید
بسم الله الرحمن الرحیم
إنّ الذینَ کَفَروا و مَاتُواوَهم کفّارٌ أولئک علیهِم لَعنَة عنهُمُ الله و المَلَئکة و النّاس اجمعین
به نام خداوند بخشنده مهربان . قرآن کریم می فرماید : همانا آنانکه کفر ورزیدند و مردند در حالیکه کافرند برایشان است لعنت خدا و فرشتگان و مردم همگی.
اما خیلی از ماها فهمیدیم که در حال کفر مردن چی هست، برادر و خواهر عزیز همان هست که سر باز زدن از دستورات خداوند تبارک و تعالی است، اهمیت ندادن به نماز و جهاد که عزت اسلام و مسلمین هستند و شما دانید ای بازماندگان با اعمالتان با خون شهدا.
من که خودم را از بعد از انقلاب حرکت میدادم در این خط سرخ میدانستم که عزت و شرف و سعادت من در همین راه است گرچه که زیاد اشتباه می کردم ولی لطف خدا و یاری امام زمان (عج) در حال من حقیر بود و انشاء الله که شما بازماندگان با دیده بازتر به دیدار معشوق بشتابید به خصوص شما عزیزانم برادرانم ارجمندم رضا، روح الله، داریوش، علیرضا و حسین و خواهران گرامیم معصومه، اعظم، فاطمه، زیبن و حمیده باید زینبهای زمان باشید با حفظ حجاب و استقامت خود در مقابل مصیبتها و همچنین همسر گرامیم فزرانه خانم که مدت سه سال و نیم که در زندگی من سختی کشیدی و معذرت میخواهم که موفق نشدم که جبران کنم زحماتت را و سلام عرض میکنم خدمت شما گدر و مادرم و کمال تشکر را از شما دارم که از کودکی تا سن ۲۴سالگی مرا با تحمل رنج و زحمت بزرگ کردید و تحویل آنکه به شما امانت داد بخشیدید به معبودم.
خوشا به حالتان که در پیشگاه مقدش خداوند تبارک و تعالی و ائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین و در پیش همه مسلمین سرافراز گردیدید.
مواظب باشید که مقامتان خیلی بلند است و اجر خود را از دست ندهید افتخار کنید.
الان که دم غروب آفتاب است وصیتنامهام را مینویسم از شوق شهادت دو بال از خدا میخواهم که هرچه زودتر پرواز کنم.
از شما میخواهم که هیچ قت به حرفهای کوردلان که کر و لال هستند، که ضد خدا و اسلام و بشریتند ناراحت نشوید و گوش به اینها ندهید و سخنان امام امت را سرلوحه زندگی خود قرار دهید که این پیر جماران امید همگی مظلومان جهان است و من هم به فرمان امام خمینی عزیز جانم را فدای اسلام، قرآن و مسلمین کردم و بعد از امام قدر این روحانیون که امید انقلاب و اسلام هستند بدانید که من یک خاطره ای که از جبهه دارم این است، یک روز در خط مقدم جبهه بودم یک روحانی با محاسن سفیدش دست مرا بوسید و گفت من به گفته امام دست شما رزمندهها را میبوسم و بدانید خیانت به روحانیت، خیانت به قرآن است و من از همگی خویشان و اقوام و دوستان و هرکس از من بدی دیده معذرت می خواهم و درخواست گذشت و بخشش را دارم.
خدایا هرکس تو را شناخت جان را چه کند *** فرزند عیال خانمان را چه کند
دیوانه تو هر دو جهانش بخشی
و ای خانواده ام پدر و مادرم سعی کنید که فریب متاع بی ارزش دنیا را نخورید و نکند کسی از شهادت من سوء استفاده کند و اجر من و خودتان را کم کنید و انشاءالله که شما اجرتان را از خدا میگیرید.
انتهای پیام/