گروه استانهای دفاعپرس- «سید احمد اصغری نکاح»؛ ای تبلور عشق، ای میثاق سعادت، ای میعاد شهادت، ای سنبل ایثار و مقاومت، ای اسطوره حب الهی، ای چمران.
سخن گفتن و توصیف از تو سخت است و قلم ناتوان از این همه خشوع و خضوع است. ای شهید، مرد روزهای درد و رنج، تو که بودی و چه کردی که از من و ما رها شدی؟! چه راحت و آسودهخاطر بر روی رنجها و مشقتهای روزگار لبخند زدی و با آنها کنار که نه خودت را وفق دادی و به لذایذ دنیوی و مادی پشت کردی و آنها را خار و پست شمردی و شدی غمخوار، دلسوز و یار و یاور همه محرومان از ایران اسلامی تا مصر، لبنان و...
هرگاه که درد و رنج محرومان را میدیدی تا جایی که توان داشتی و از راهی که میتوانستی به یاری و کمکشان میشتافتی و در خلوت تنهاییات رو به راز و نیاز با پروردگارت میبردی و دست به قلم میشدی و رنج و مظلومیت مردم از جور و ظلم را مینوشتی، حال گاهی دل نوشته، گاهی مناجات و گاهی هم نیایش.
شهید والامقام، دکتر چمران شخصیت بینظیر و ذوابعاد بود در جمع مردم و دوستان به حُسن خلق شناخته میشد، در کارزار نبرد با اراده قوی و استوار با دشمنان روبرو میشد و میجنگید.
در آن زمان که برای نبرد و آموزش جنگهای نامنظم به لبنان رفته بود کوچک و بزرگ به او احترام میگذاشتند و همه را با خشرویی جذب خود کرده بود که این خصلت ائمه معصومین است.
از دانشگاه برکلی کالیفرنیا تا جبهههای لبنان تا جبهههای غرب و جنوب و همنشینی و مجالست با امام موسی صدر و امام امت و پا به پای همرزمان شهیدش با عشق و همه وجود از انقلاب تا جنگ تحمیلی خوش درخشید و بالاخره در منطقه دهلاویه به آرزوی دیرینه اش که شهادت بود رسید و به گفته خود از قفس دنیای پوچ و ظلماتی رهایی یافت و آسمانی شد...
انتهای پیام/