گروه استانهای دفاعپرس - «جواد صحرایی رستمی» دانشجوی دکترای مدیریت و مولف حوزه دفاع مقدس؛ به گواه اسناد برجای مانده «حوریان بهشتی» از جمله پرکاربردترین لفظها در بین رزمندهها بوده است. جنگ جزوی از فرایند زندگی انسان است، اما با ابعاد گستردهتر و ماهیتی متفاوتتر از زندگی روزمره. با این پیش فرض، نقش مکملی این دو (مرد و زن) را حتی در بستر جنگ هم میتوان مشاهده کرد.
سوال:
«با عنایت به جنس مردانه جنگ و غیبت حضور زن در آن، چه توجیهی در ایفای نقش مکمل و تعادل گر زن در جنگ وجود دارد؟»
پاسخ:
«مردها با ساختن استعارههای زنانه، ناخواسته پای زن را به میدان جنگ باز میکنند.»
غیر از ۲۰۰ عملیات ریز و درشتی که رزمندهها در متن جنگ و طی رویارویی مستقیم با دشمن تجربه کرده اند، در سایر موقعیتها که امکان معاشرت صمیمانهتر وجود داشته، لفظ حوریان بهشتی در قالب شعر و طنز، بساطش حسابی پهن بود.
نمونهای از این واقعیت در سکانس فیلم پرطرفدار «اخراجیهای ۱» با همخوانی شعر طنزی از سید جواد هاشمی پیداست:
«از آسمون داره میاد یه دسته حوری / همه شون کاکل به سر، گوگولی مگولی»
چه در دفاع مقدس و چه در هجوم نامقدس دشمن، اقتضای حضور در جنگ، خشونت و زمختی را بر حاضران تحمیل میکند؛ از این رو، استفاده از استعاره زنانه، مکانیسم تهاجم شکن را فعال کرده و موجب میشود فتیله خشونت جنگ پایین آمده و تجربه زیستن حاضرین در کنار هم مطبوع جلوه کند. این مکانیسم خداداده، ضامن بقای موجودات اعم از انسان در مواجهات جنگاورانه با یکدیگر است.
در طول جنگ نقش مبلغان دین در داغ کردن تنور استفاده از این استعارهها انکارناپذیر است. رزمندگانی که پای خطابه روحانیون نشسته و شنوای وعدههای الهی از جمله «و زوجناهم بحور عین» بودهاند، لفظ حوریان بهشتی (از وعدههای مسلم خدا) را در گفتارشان به کار میگرفتند.
گاهی اثربخشی وعظ مبلغان به نهایت میرسید و برخی از رزمندگان، جنبه طنز را رها کرده و با سودای وصال به خدا در کنار هم آغوشی با حوریان، قدم در معرکه جهاد و شهادت میگذاشتند.
روایت «حمید داودآبادی» از نویسندگان مطرح دفاع مقدس درخصوص مجروحیت همرزمش «سیدعلی، ولی زاده» در ارتفاعات چغالوند و انتقال او به بیمارستان شنیدنی است:
«چشمانم را که باز کردم، دیدم یک خانوم با لباس سفید، بالای سرم وایساده. جا خوردم. خوب نمیدیدم. با تعجب گفتم: تو حوری هستی؟ زد زیرخنده و گفت: اشتباه گرفتی برادر؛ من پرستارم، نه حوری. اینجا هم تهرانه، تو هم زندهای.»
و اما حسن ختام یادداشت: چنانچه ورق برمیگشت و جنگ، صحنه حضور زنها میشد و این بار، مردان، عنصر غایب آن میبودند، شاید لفظ غِلمان (مردان جوان زیبارو)، جای خود را به حوریان میداد و در گفتار زنان رزمنده، جلوه میکرد تا اینگونه مکانیسم تهاجم شکن همچنان بر مدار کارامدی باقی بماند.
انتهای پیام/